روز "نکبت" دوم این بار به دست حکام عرب رقم خورد؛

"تاریک‌ترین" روز در تاریخ سیاسی معاصر جهان عرب

سه شنبه 6 فروردين 1392 - 14:21

در اقدامی بی سابقه و غیرمعمول در عرف دیپلماتیک، کرسی دولت قانونی سوریه در تشکیلات موسوم به "اتحادیه عرب"، به نمایندگان مخالفان مسلح واگذار شد و به جای پرچمی که در سازمان های جهانی و مجامع بین المللی به عنوان پرچم کشور سوریه شناخته می شود، پرچمی جعلی بر روی میز غصب شدۀ سوریه برافراشته شد.

تهران، العالم- اگر غصب سرزمین مقدس فلسطین و هتک حرمت قبلۀ نخست مسلمین و تشکیل رژیم جعلی "اسرائیل" را بزرگترین شکست "خارجی" و تاریک ترین نقطه در تاریخ چند صد سال اخیر جهان عرب بدانیم – که بی‌شک چنین است- چه بسا توجیه‌گران و دلیل‌تراشان بتوانند توجیهی برای غفلت و سرشکستگی اعراب در آن حادثۀ تأسف بار بتراشند و توان نظامی، تسلیحاتی، مالی، تبلیغاتی و سیاسی جهان عرب را در برابر قدرت مادی دنیای غرب و استکبار، ناکارامد بدانند و برنامه‌ریزی استعمارگران کهنه‌کار و تجربۀ طولانی آنان در غصب و هجوم و تجاوز به حقوق ملت‌ها را بهانه‌ای برای ناتوانی اعراب در حفظ مروارید ادیان و گوهر درخشان شرق از هجوم غربیان بشمارند.

 

اما آنچه امروز در نشست اتحادیه عرب به وقوع پیوست را باید تاریک ترین نقطه در تاریخ جهان عرب دانست، چرا که در درون اعراب رقم خورد و نشان داد که اگر در غصب سرزمین فلسطین، "دخالت خارجی" و "ناتوانیِ" دستِ کوتاه حکام عرب در دفاع از سرزمین های عربی برای حکام مرتجع، بهانۀ پناه‌دهنده‌ای بود، اکنون دیگر هیچ بهانه‌ای نمی تواند غصب یک سرزمین عربی به دست خود آنان و پیشکش کردن آن در طبقی از طلا به جهانخواران سیری‌ناپذیر غرب و یا حتی به اذناب منطقه‌ای آنان و نوعثمانیان حاکم بر "ترکیۀ" امروزی را توجیه کند؛ که اگر اربابان فرامنطقه‌ای واقع‌گراتر باشند و سقوط دولت قانونی سوریه را ممکن ندانند، ساده‌لوحان منطقه چندان خوش‌باور و سهل‌انگارند که برافراشتن پرچمی جعلی بر روی میزی غصب‌شده در سازمان زهوار دررفته‌ای موسوم به "اتحادیه عرب" را نشانۀ تغییر حکومت و شکست ملتی بدانند که به‌تنهایی سینۀ زخم خوردۀ خود را در برابر تحقق طرح صهیونیستی "نیل تا فرات" و نابودی مقاومت فلسطین" سپر کرده است.

 

امروز امیر قطر ریاست دوره‌ای اتحادیه عرب را بر عهده گرفت و کرسی سوریه را به نمایندگان تروریست ها تحویل داد.
برای یادآوری به کسانی که فراموش کرده‌اند، بخشی از سابقه امیر قطر را ذکر می کنیم. حمد بن خلیفه آل ثانی همان کسی است که نزدیک به دو دهه پیش، آن زمان که ولی‌عهد قطر بود، سودای قدرت مجالش نداد که حتی تا مرگ پدرش درنگ کند، پس با کودتایی خاموش، پدر را که در خارج از کشور بود به تبعید مادام العمر سپرد و بر کرسی او تکیه زد، و اکنون عجیب نیست که برای همۀ کشورهای دیگر هم چنین سرنوشتی را بخواهد و کودتا و براندازی و "غصب" جایگاه را تنها راه رسیدن به قدرت و در دست گرفتن سرنوشت ملت هایی بداند که برای تعیین سرنوشت خود تلاشی نمی کنند.
 

اما آنچه این امیر کودتاگر از آن بی‌خبر است این که ملت سوریه با مردمی که او بر آنان حکم می‌راند، تفاوت بسیار دارند و ننشسته‌اند تا "حمد بن خلیفه" و "حمد بن عیسی" و "عبدالله بن عبدالعزیز سعودی" و "عبدالله دوم اردنی" برای آنان تصمیم بگیرند، که سرنوشت ملت سوریه به دست خود آنان و در داخل مرزهای سوریه تعیین می‌شود.

 

تاریخ امروز را از یاد نخواهد برد. اگر تا کنون در جهان عرب و دنیای اسلام، یک سرزمین غصب شده و یک پرچم جعلی وجود داشت، امروز لحظه ای فرا رسید که ارتجاع عرب به دست خود، تلاش کرد سرزمینی عربی را غصب کند و پرچمی جعلی را بر فراز آن به اهتزاز در آورد.


از امروز، اردوگاه مقاومت اسلامی علاوه بر روز "نکبت" اول و غصب فلسطین – که به دست استعمارگران رقم خورد- روزی را به یاد خواهد سپرد که حکام عرب بر آن شدند تا "نکبت" دوم را با دست خود رقم زنند، و حاشا که فرزندان مقاومت این بار هوشیارند و اجازۀ ثبت چنین روزی را به تاریخ نخواهند داد.

پربیننده ترین خبرها