به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، محمد نورالدین نویسنده لبنانی در گزارشی در مورد اعتراضات اخبر در ترکیه و رفتار مقامات حاکم آناردوغان سعی کرد وانمود کند که در برابر جمعیت های خشمگینی که از استانبول تا سراسر ترکیه در برابر او قیام کرده اند، نمی ترسد و به این منظور سفر خود به مغرب را لغو نکرد اما اظهارات مسئولان ترکیه از جمله عبدالله گل نشان دهنده نگرانی از ادامه تنش ها و تلاش برای درک خواسته های تظاهر کنندگان و دعوت به حل مشکل به شیوه مسالمت آمیز حکایت دارد. با این حال لجبازی های اردوغان، بالاگرفتن تنش ها و گسترش یافتن اعتراضات به منظور بالا بردن سطح مطالبات را همچنان محتمل نگه می دارد و اردوغان را در برابر شکستی غیرقابل پیش بینی قرار می دهد که او را از جایگاه و موقعیتی که دارد، به زیر می کشد.
به باور این نویسنده در این میان شاخص ترین نظرات بیان شده در مطبوعات ترکیه، درباره پیروزی مخالفان و بازپس گیری "میدان تقسیم" از دولت و بازگرداندن آن به لائیک ها بود. به استثنای چند مقاله محدود، اکثر اظهار نظرها علل انقلاب ترکیه را سیاست های اردوغان ارزیابی و تاکید کرده اند که او سبب شده است که اوضاع ترکیه به حد انفجار برسد و چهره ترکیه را در عرصه خارجی خدشه دار کند.
"چنگیز چاندار" در مقاله ای که تحت عنوان "مقاومت پست مدرنیستی" در روزنامه "حریت" منتشر شد، نوشت: اردوغان عادت خود در لجبازی و مقابله با مقاومتی که در "تقسیم" شکل گرفته، را کنار نگذاشته است اما لحن گفتار او تغییر یافته است و دیگر قادر نیست با همان قاطعیت سخنرانی کند.
چاندار در ادامه می نویسد: احساس از دست دادن کاریزما، کاملا در اظهارات او مشهود بود. از هر زاویه ای که به این مساله بنگریم، رجب طیب اردوغان بزرگ ترین شکست خورده در وقایع استانبول است زیرا تظاهراتی که در این شهر به راه افتاد، بر ضد قطع یک درخت یا حتی بر ضد حزب عدالت و توسعه نبود، بلکه ضد شخص اردوغان بود. در این میان تجاوز به معترضان و هنرمندان و روزنامه نگاران به واکنشی تبدیل شد که نام آن در تاریخ به عنوان قیام تاریخی استانبول نام خواهد گرفت.
چاندار بر این باور است که علت شکل گیری این قیام آن بود که جوانان شهر از این که دولت آنها را تحقیر می کرد و آنها را تحت فشار قرار می داد، به ستوه آمده و گرد هم جمع شدند تا فریاد برآورند که: "یک دقیقه!" و این فریادی بود که اردوغان در کنفرانس داووس در سال 2009 بر سر شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی زد.
چاندار معتقد است که اردوغان نخستین بار است که در ده سال گذشته متحمل شکست می شود و شهری که خود به آن وابسته است، بر او می شورد زیرا مردم استانبول به این نتیجه رسیده بودند که اکسیژن آزادی این شهر قطع شده است به همین سبب علیه اروغان قیام کردند و فریاد برآوردند که "یک دقیقه .. مساله این است!"
از سوی دیگر، "اوزگور مامجو" در روزنامه "رادیکال نوشت: پیش از انتخابات سال 2002 اردوغان در نصیحتی به فرزندش بلال گفته بود "مغرور نباش" اما پس از رسیدن به قدرت، خود این نصیحت را اجرا نکرد.
به نوشته مامجو اردوغان مسئول همه اتفاقاتی است که در ترکیه می افتد، اما او و اطرافیانش به جای پذیرش مسئولیت خود، آن را توطئه بیگانگان می شمارند این در حالی است که شرکت کنندگان در اعتراضات از فوتبالیست های ترکیه گرفته تا هنرمندان، اساتید دانشگاه، زنان خانه دار، کافه داران، کردها و نمایندگان قومیت های مختلف هستند. از سوی دیگر اردوغن مسئول برخورد خشونت باری است که با معترضان صورت گرفت. در واقع اردوغان از پلیس هایی تروریست مشرب بر ضد مردم استفاده کرد و اکنون زمان آن فرارسیده که نصیحت اردوغان به پسرش را به او یادآوری کنیم: "مغرور نباش".
روزنامه آکشام نیز در مقاله ای تحت عنوان "بس است" نوشت: در خصوص وقایع میدان تقسیم و دیگر مناطق ترکیه حرف و حدیث بسیار است اما واقعیت آن است که تظاهرکنندگان به خیابان ها ریختند تا فریاد برآورند که مصادره حقوق پنجاه درصد از مردمی که به اردوغان رای ندادند دیگر کافی است!
این معترضان دیوار ترس را فرو ریختند زیرا کاسه صبرشان لبریز شده بود به همین سبب به خیابان ها ریختند تا از آزادی ها و ارزش های لائیک خود حمایت کنند. آنها به خیابان ریختند تا به فروش اموال عمومی و تبدیل شهرها به مراکز بازرگانی اعتراض کنند و به اردوغان بگویند: بس است !
"قدری گورسل" نیز در روزنامه "ملیت" در مقاله ای تحت عنوان "پیام معترضان" نوشت: هدف معترضان، براندازی دولت رجب طیب اردوغان نیست زیرا او با کسب دستکم 50 درصد از آرای مردم به قدرت رسید، اما پیام افکار عمومی به دولت آن است که اداره کشور به شیوه تحقیر 50 درصدی که به اردوغان رای ندادند امکان پذیر نیست، به ویژه که اردوغان کسانی که به او رای نداده اند را هیچ می شمارد.
نویسنده این مقاله در ادامه می پرسد: آیا پیام مخالفان رسید؟ و سپس پاسخ می دهد که در روزهای آینده پاسخ این سئوال مشخص خواهد شد.
انقلاب مردم ترکیه نشان داد که زمان اجرای سیاست دولت در یارکشی به پایان رسیده است بنابراین همان طور که سیاست ترکیه در قبال تنش ها در سوریه به سبب ناآرامی های داخلی در ترکیه تغییر یافت، قطعا لازم است که دولت اردوغان سیاست های داخلی خود را نیز تغییر دهد و به این ترتیب می توان گفت که اردوغان طعم نخستین شکست سیاسی خود را چشید.
26