به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، یولیا تیموشنکو زمانی که با رای قاطع پارلمان اوکراین از زندان آزاد شد، گمان نمیکرد با توجه به آشفته بودن اوضاع سیاسی و به راه افتادن موج مخالف دولت سابق، شانس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور طوفانزده را نداشته باشد.
خبرگزاری فارس در یادداشتی پیرامون انتخابات اخیر ریاست جمهوری اوکراین نوشت: شاید تیموشنکو، زمانی که در میان همهمه طرفدارانش با صندلی چرخدار در میدان استقلال حاضر شد، گمان میکرد به خاطر سختیهایی که در زندان متحمل شده و ظلمی (البته بهزعم او) که بر او رفته، اکنون همه نگاهها به سوی اوست. اما چنین نبود و مردم اوکراین، «پترو پروشنکو»، ملقب به سلطان شکلات را بر بانوی نارنجی ترجیح دادند.
البته ناظران بینالمللی از همان جمعیتی که در اولین سخنرانی یولیا، گرد او جمع شدند، شکست او را پیشبینی میکردند چراکه به باور آنها، استقبال مردم از او، این بار بسیار کمتر از سالها قبل بود.
شاید بتوان گفت دلخوری و بیاعتمادی مردم به یولیا، پر بیراه نبوده است چراکه این امر در فسادهای مالی و خودخواهیهای سیاسی او ریشه دارد. او سالها قبل از اینکه وارد عرصه سیاسی شود، 5 هزار روبل قرض گرفت تا مجموعه زنجیرهای از ویدئو کلوپهای زیر زمینی را افتتاح کند که فیلمهای غیرمجاز و کپی شده هالیوودی را بفروشد. بعد هم به تجارت مبادله کامپیوتر با وسایل خانگی روی آورد. از آن به یکباره سر از سیاست درآورد و قرار داد بزرگی را با دولت امضا کرد که براساس آن سلاحهای مازاد را از زرادخانههای نظامی اوکراین خارج کرده و در عوض آن از روسیه سوخت میگرفت. او ثروتی افسانهای از این طریق به دست آورد. در کشوری با این شرایط اقتصادی ناپایدار، وصل بودن به مقامهای دولتی و داشتن ارتباطهای مختلف با دولت میتوانست با ارزشترین دارایی یک شرکت باشد. برای دو سال شرکت انرژی تحت مدیریت تیموشنکو، یعنی شرکت «اتحادیه سیستمهای انرژی» تمام گاز وارداتی از روسیه را کنترل میکرد. بعد از آن تیموشنکو به نام شاهزاده گاز اوکراین شناخته شد. بعد از آن بهعنوان وزیر انرژی وارد کابینه نخستوزیر، پاولو لازارنکو شد و در طول دو سالی که این سمت را برعهده داشت، براساس آماری که سازمان ملل منتشر کرد، حدود 120 میلیارد پوند از داراییهای اوکراین گم شد!
بر اساس اسناد دادگاه، لازارنکو امتیازاتی در آن زمان به تیموشنکو داده بود که باعث میشد او به یکسوم از صنعت گاز اوکراین دسترسی داشته باشد و در مجموع حدود یکپنجم از تولید ناخالص داخلی این کشور در دست او بود. تیموشنکو تمام این موارد و اتهامات را تکذیب کرده است اما بسیاری بر این عقیدهاند که او نمونه واضح و آشکاری از فساد حاکم بر سیستم حکومتی اوکراین است.
او در سال 2004 با انقلاب نارنجی بر سر کار آمد. این انقلاب رنگین در اعتراض به نتایج انتخابات بود که در آن یانوکوویچ اعلام کرده بود که پیروز انتخابات است. اما راهها و روشهای استکباری و سیاستگذاریهای عجیب و غریبش نظر افراد زیادی را جلب نکرد. هنگامی که او به نخست وزیری رسید، اوکراین برای حل مشکلات گوناگونی که دامنگیرش بود، نیاز به پارهای اصلاحات داشت، اما تیموشنکو به نوبه خود هیچ تمایلی برای اصلاحات مورد نیاز یا چگونگی تحقق آنها نشان نداد. برای او، سیاست تنها پیروزی و ماندن در قدرت بود نه بیشتر کردن تعداد رای دهندگان. تحت نخست وزیری او، رضایت از انقلاب نارنجی از بین رفت و کار را به جایی رساند که یانوکوویچ که قبل از این با این انقلاب از عرصه سیاست بیرون رانده شده بود دوباره در عرصه انتخابات قدرت را در دست بگیرد.
یانوکوویچ به محض بازگشت به قدرت انتقام سریعی از تیموشنکو گرفت. او به اتهام تقلب و مسائل مالیاتی محکوم شده و راهی زندان شد. او در سه سالی که در زندان بود به خاطر بد رفتاری ماموران زندان دست به اعتصاب غذا زد. حتی در تصویری که از او پخش شد، آزار ضرب و شتم و شکنجه بر روی بدن او مشهود بود.
اما بر خلاف انتظار، بعد از آزادی، جمعیتی که به پیشواز تیموشنکو رفته بود بسیار کمتر از جمعیتی بود که طی سالهای گذشته از او استقبال میکردند چراکه بسیاری از مردم نمیخواستند او را همچنان در قدرت ببینند. هیچ کس به توانایی او در به پیش بردن اهداف سیاسیاش و مبارزه در امور سیاسی شک ندارد. او که در صنعت انرژی اوکراین به یک میلیاردر تبدیل شده، از بهترین پزشکان و گریمورها برای آرایش استفاده میکند و در عین حال در سخنرانی چیره دست است. اما مشکلات زمانی آغاز میشود که او کار را در دفترش آغاز میکند. یکی از دلایل مشکلات اوکراین عدم توانایی او در کار تیمی و گروهی است. او با تمام متحدان قبلی خود طی 20 سال دوران فعالیت سیاسیاش بد خلقی کرده و از آنها فاصله گرفته است. دستیاران و همکارانش باید حدس بزنند که او واقعا بهدنبال چیست و کارها را خودشان انجام بدهند.
کاملا قابل پیش بینی بود که با رفتار آنچنانی و سابقه این چنینی، مردم دیگر خواستار دیدن «مانکن سیاسی» اوکراین در عرصه قدرت نیستند و ترجیح میدهند توانایی افراد تازهکار دیگری را به بوته آزمایش بگذارند، حتی اگر آن فرد جدید «سلطان شکلات» باشد.