العالم - فلسطین اشغالی
پایگاه اینترنتی روزنامه صهیونیستی هاآرتص در یکی از مقالات امروز خود نوشت: حدود یک ماه پیش، سران 27 کشور از 28 عضو اتحادیه اروپا برای شرکت در گردهمایی ویژه ای به مناسبت امضای معاهده رم گردآمدند. حضور نداشتن ترزا می نخست وزیر انگلیس، به عنوان نخستین کشوری که تصمیم گرفته است از اتحادیه اروپا خارج شود، تا اندازه ای باعث دلسردی شرکت کنندگان در مراسم شد؛ اما بدتر از اینها ممکن است اتفاق بیفتد. نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در روز یکشنبه می تواند ناقوس مرگ برای اروپایی باشد که امروز می شناسیم. اگر مارین لوپن، نامزد انتخاباتی راستِ افراطی و ژان-لوک ملانشونJean-Luc Mélenchon نامزد چپ افراطی بتوانند بر امانوئل ماکرون، کاندیدای پیشتاز این دوره که فقط با اختلاف اندکی از آنها پیش افتاده است، غلبه کنند، دیگر بعید است که فرانسه برای مدتی طولانی در اتحادیه اروپا باقی بماند. بدون حضور انگلیس و فرانسه به عنوان دو اقتصاد بزرگ اروپا نیز بعید است که خود اتحادیه اروپا برای زمان زیادی دوام آورد.
البته هیچ یک از دو نامزد (افراطی انتخابات فرانسه) تصمیم ندارند بعد از پیروزی، بلافاصله فرانسه را از اتحادیه اروپا یا گروه یورو خارج کنند. لوپن گفته است که در صورت پیروزی در انتخابات، ابتدا یک همه پرسی به سبک انگلیس برگزار خواهد کرد و ملانشون نیز قصد دارد برنامه ای اقتصادی اجرا کند که قوانین پایه گذار مسئولیت مالی مشترک در خصوص یورو را برهم خواهد زد. هر دو نامزد انتخابات فرانسه، هوادار سیاستهای تجاری حمایتگرانه هستند که با آزادی تجارت در بازار واحد اروپا مغایرت دارد. هر دو آنها نیز در سخنرانی هایشان، خروج (فرانسه از) اروپا را نه تنها ممکن، بلکه مطلوب می دانند. لوپن گفته است که می خواهد فرانسه، بیشتر فرانسوی باشد تا اروپایی. ملانشون، نامزد انتخاباتی کمونیست فرانسه نیز از علاقه اش به نظام بولیواری در ونزوئلا و کوبا سخن گفته و از سران اتحادیه اروپا و بالاخص آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، به علت واداشتن برخی اعضای اتحادیه نظیر یونان، اسپانیا و پرتغال به اجرای برنامه ریاضت اقتصادی با هدف ایجاد ثبات اقتصادی، شدیداً انتقاد کرده است.
ماکرون هم اکنون در نظرسنجی ها پیشتاز است و باید گفت که پیروزی دو نامزد انتخاباتی (لوپن و ملانشون) از دو گرایش افراطی متفاوت در فرانسه، پدیده ای بی سابقه در طول تاریخ جمهوری این کشور خواهد بود. اما نباید فراموش کرد که 23 ژوئن پارسال نیز اندک افرادی باور داشتند که رأی دهندگان محافظه کار انگلیسی در برهه ای حساس، آینده ملیگرای مبهم را به اتحادیه اروپا ترجیح دهند؛ آن هم در شرایطی که انگلیس در طول چهار دهه عضویت در اتحادیه اروپا، رشد و رونق اقتصادی پایداری را تجربه کرده بود. با وجود این، پنجاه و یک ممیز نهم دهم درصدِ رأی دهندگان انگلیسی نهایتاً همین کار را کردند. امروز در فرانسه نیز کافی است که لوپن و ملانشون به طور مشترک، 45 درصد آراء را به دست آورند تا ماکرون را به جایگاه سوم (در نتایج انتخاباتی) فرستاده و سرنوشت دیگری برای اروپا رقم بزنند.
لوپن و ملانشون به خوبی نشان دادند که امروزه، فاصله بین راستِ افراطی و چپِ افراطی در اروپا چه اندازه کم است. لوپن، آشکارا به روحیه ملی گرایی و بیگانه هراسی در فرانسه متوسل می شود و ملانشون نیز علناً به سوسیالیسم بین المللی، سرسپردگی دارد. با وجود این، هر دو این نامزدهای انتخاباتی اصولاً جزء ملی گرایان کلاسیک فرانسه با سیاست های خارجی و مالی مشابه هستند. هر دو آنها، هوادار خروج فرانسه از ناتو هستند؛ البته باید یادآوری کنیم که لوپن محتاط تر است و می گوید صرفاً خواستار خروج از فرماندهی نظامی یکپارچه ناتو است. هر دو نامزد انتخاباتی فرانسه، رویکرد بسیار مثبتی در قبال ولادیمر پوتین رئیس جمهور روسیه دارند. بد نیست بدانم که فرانسوا فیون، نامزد راستگرای انتخابات ریاست جمهوری فرانسه نیز که در جایگاه چهارم (در نظرسنجی ها) قرار گرفته و بختِ راهیابی به دور دوم انتخابات را دارد، پوتین را تحسین می کند؛ البته فیون با ادامه عضویت فرانسه در ناتو یا اتحادیه اروپا مخالفتی ندارد. بدین ترتیب، تعجبی ندارد اگر بدانیم که از میان چهار نامزد اصلی انتخابات فرانسه، ماکرون تنها شخصی است که با طعنه و کنایه های رسانه های دولتی روسیه مواجه شده است و گفته می شود رایانه های ستاد انتخاباتی او نیز هدف حمله هکرهای روسیه قرار گرفته اند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون، عضویت سه کشور قدرتمند غرب اروپا (فرانسه، انگلیس و آلمان) در اتحادیه اروپا، تضمین کننده صلح و عامل ایجاد موازنه در برابر شوروی سابق بود و نهایتاً با ارائه الگویی از رونق اقتصادی به فروپاشی شوروی منجر شد. اروپا شاید با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دوام بیاورد، اما خروج فرانسه می تواند اتحادیه اروپا را در هم بشکند و به ضعف ناتو و غرب در برابر تجاوزِ پوتین منجر شود.
راهیابی لوپن و ملانشون به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، برای اسرائیل نیز دردسرساز خواهد شد. ملانشون، نامزد انتخاباتی حزب چپ فرانسه است و این، تنها حزب سیاسی و برخوردار از کاندیدا در سطح ملی است که فعالانه از فلسطین حمایت میکند و هوادارِ تحریم اسرائیل است. از آنجایی که این حزب سیاسی هرگز نتوانسته است بیش از 7 درصد آراء را در انتخابات ملی کسب کند، این موضوع چندان جدی نیست. اما اگر ملانشون به ریاست جمهوری برسد، تریبونِ بسیار وسیعتری برای ارائه دیدگاهایش خواهد داشت. لوپن نیز در طول فعالیت سیاسی خود، رسماً از سوی اسرائیل طرد شده است. اسرائیل نیز مانند جامعه یهودیان فرانسه، معتقد است حزب جبهه ملیِ مارین لوپن ضد یهودی است و لذا هیچ گونه روابطی با آن ندارد. اوایل امسال، زمانی که نیکلاس بِی دبیر کل حزب جبهه ملی برای تقویت روابط این حزب با یهودیان فرانسه به اسرائیل سفر کرد، هیچ مقام یا نماینده رسمی اسرائیل حاضر نشد با او دیدار کند.
بنابراین، برای اسرائیل خوشایند نیست که هیچ کدام از مارین لوپن یا ملانشون، زمامدار امور در یک کشور قدرتمند غربی شوند.