سیامک گلشیری چطور به «خون‌آشام» رسید؟

سیامک گلشیری چطور به «خون‌آشام» رسید؟
دوشنبه 23 مرداد 1396 - 22:06

سیامک گلشیری در دیدار با مخاطبانش از این گفت که چطور به «خون‌آشام» رسیده و از خون‌آشام‌ها نوشته است.

العالم-ایران

دومین دورهمی باشگاه کتاب افق با حضور سیامک گلشیری و مخاطبان مجموعه‌ کتاب‌های «خون‌آشام» برگزار شد. این جشن با هدف ترویج فرهنگ کتاب‌خوانی، دیدار نوجوانان با نویسنده، گفت‌وگو درباره‌ی کتاب و معرفی اعضای جدید باشگاه کتاب افق با حضور سیامک گلشیری، آتوسا صالحی، علی‌اکبر زین‌العابدین، آزاده ظاهرنیا و با استقبال علاقه‌مندان به داستان‌های ترسناک در خانه‌ی فرهنگ و هنر واژه برگزار شد.

در این دورهمی، گفت‌وگویی جمعی و صمیمی بین نویسنده و مخاطب شکل گرفت و درباره‌ی این‌که ترس چیست، چرا می‌ترسیم، چرا گاهی از ترسیدن لذت می‌بریم صحبت شد.

فروزان شمعی، ۲۶ ساله، درباره‌ی ترس گفت: به نظر من ترس بیشتر یک مسئله‌ی بنیادی و اگزیستانسیال است که از مرگ و آزادی و تنهایی می‌آید. برای همین، هر چیزی می‌تواند برایت معنای ترسناک داشته باشد. مثلاً افتادن یک بشقاب یا پرت شدن یک سنگ اگر یادآور تنهایی و آزادی و مرگ باشد، ممکن است باعث ترس شود.

ارشیا شوقی درباره‌ی دلایل ترس اشاره کرد که دلیل ترسیدن برای هر انسانی متفاوت است. هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید همه از چیزهای ثابتی می‌ترسند. هر کسی با توجه به دیدگاهی که نسبت به وقایع دارد، ممکن است بترسد یا نترسد.

این نوجوانِ ۱۳ ساله ادامه داد: گاهی ترسیدن حس خوبی دارد و جالب است. در یک موقعیت ترسناک، شاید اول احساس خوبی نداشته باشیم اما وقتی تمام می‌شود به نظرمان اتفاق هیجان‌انگیزی است. مثلاً وقتی به شهربازی می‌رویم و از وسایل بازی وحشت استفاده می‌کنیم، اول خیلی می‌ترسیم و استرس داریم، اما بعد که به خانه می‌رویم با خودمان می‌گوییم به! چه جالب بود و خوش گذشت.

در ادامه، نوجوانان درباره‌ی این‌که سیامک گلشیری از چه چیزهایی می‌ترسد، حدس زدند و تجربه‌شان از خواندن مجموعه‌ی پنج‌جلدی «خون‌آشام» را بیان کردند.

مهربان عباسی، ۱۶ ساله، گفت: بیش‌تر از پنج‌شش بار خط‌به‌خط کتاب‌های مجموعه‌ی «خون‌آشام» را خوانده‌ام. کتاب‌های زیادی درباره‌ی «خون‌آشام‌ها» چاپ شده است، اما چیزی که در داستان‌های آقای گلشیری با کتاب‌های دیگر فرق دارد این است که طوری نوشته شده که انگار خودشان با آن مواجه شده‌اند. وقتی با چیزی مواجه می‌شویم و آن را تجربه می‌کنیم و بعد آن را تعریف می‌کنیم و می‌نویسیم، خیلی متفاوت از آب درمی‌آید.

گلشیری در این‌باره توضیح داد: کسی که می‌خواهد داستان ترسناک بنویسد، باید خیلی چیزها را تجربه کرده باشد. من واقعاً ترسیده‌ام. به‌خصوص در دوره‌ی نوجوانی‌ام که دوران پرحادثه‌ای بود. خیلی اتفاق‌ها برایم افتاده که شرح آن‌ها در کتاب‌هایم آمده است. مثلاً در رُمان «خانه‌ای در تاریکی» که شخصیت‌های داستان به جنگل می‌روند. یا در جلد اول از مجموعه‌ی «خون‌آشام» که با نام «تهران، کوچه‌ی اشباح» چاپ شده است، باید بگویم که من تا سال ۸۶ فقط رمان و داستان کوتاه بزرگسال نوشته بودم. آن سال، درباره‌ی موضوعی که سال‌ها توی ذهنم بود، نوشتم. در نوجوانی‌ام، خانه‌ی ترسناکی در کوچه‌مان بود. من گاهی که دوچرخه‌سواری می‌کردم، آن‌جا می‌ایستادم و خانه را نگاه می‌کردم. یک‌بار هم یکی از دوست‌هایم با من بود و او از روی دیوار وارد خانه شد. سال‌ها بود کسی آن‌جا زندگی نمی‌کرد و ما خیلی ترسیده بودیم. هی در خانه را می‌زدیم و نگران بودیم تا این‌که دوستم بالاخره برگشت. این ماجرا همیشه توی ذهنم بود تا براساس آن داستانی بنویسم. وقتی داستان را نوشتم و به نشر مروارید، که آن زمان کتاب‌هایم را چاپ می‌کرد، تحویل دادم، به من گفتند که این رمان بزرگسال نیست و رمان نوجوان است و باید به ناشرهای نوجوان بدهی. آن‌موقع با انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم کار می‌کردم که رمان ترسناک چاپ نمی‌کرد. بعد، خوشبختانه به نشر افق رفتم و کتاب چاپ شد.

وی ادامه داد:‌ در کتاب اول، وقتی آن دو پسربچه وارد آن خانه می‌شوند واقعاً نمی‌دانستم قرار است چه اتفاقی بیفتد و با چه موجوداتی در آن خانه روبه‌رو شوند. همه‌چیز به‌تدریج اتفاق افتاد. شاید علاقه‌ی من به خون‌آشام‌ها برای این است که دنبال موجوداتی بودم که شبیه انسان باشند، هم ویژگی‌های انسانی داشته باشند و هم خیلی ترسناک باشند. فکر می‌کنم هیچ‌چیز ترسناک‌تر از انسان نیست و خون‌آشام می‌تواند هر کاری کند. می‌تواند هم عاشق شود و هم هیولا باشد. با این‌که این داستان تمام شده، ولی هنوز عاشق کتاب‌های خون‌آشام و فیلم‌هایی هستم که درباره‌ی خون‌آشام‌ها است. البته چیزی که در داستان برایم اهمیت دارد بحث ترس نیست. بحث این است که می‌خواهم قصه تعریف کنم. قصه‌ای که خواننده را به دنبال خودش بکشد و گاهی سر از ژانر وحشت درمی‌آورم.

در بخش پایانی این دورهمی نیز سیامک گلشیری با هدیه‌های مخاطبان به بهانه‌ی تبریک زادروزش غافل‌گیر شد. گلشیری متولد ۲۲ مردادماه ۱۳۴۷ در اصفهان است و با یک جشن تولد خون‌آشامی و نامه‌ها و تبریک‌های خوانندگان آثارش به استقبال آخرین سالِ دهه‌ی پنجم زندگی‌اش رفت.

از این نویسنده تاکنون کتاب‌های تهران، کوچه‌ی اشباح؛ ملاقات با خون‌آشام؛ جنگل مرگ، شبِ شکار، شبح مرگ، خانه‌ای در تاریکی، آرش و تهمینه و داستان انتقام از سوی نشر افق برای نوجوانان منتشر شده است.

دومین دورهمی باشگاه کتاب افق روز یکشنبه، ۲۲ مردادماه ۱۳۹۶، از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در خانه‌ی فرهنگ و هنر واژه برگزار شد. برنامه‌های آینده‌ی باشگاه کتاب افق از طریق وب‌سایت www.ofoqbookclub.com  و کانال‌ تلگرام نشر به نشانی http://telegram.me/ofoqkidsandteens  اطلاع‌رسانی خواهد شد.

ایسنا

دسته بندی ها :

پربیننده ترین خبرها