انتقال از وضعیت همکاری به اتحاد، به دلیل آنچه که واهمه ترس از ایران و یا به عبارت دیگر ترس از قدرتگیری مردم یاد میشود، مهمترین دلیل در این مورد برشمرده میشود. اما چرا این نشست راه به جایی نبرد و در حالی که تصمیم گرفته شده بود حداقل در در ریاض توافقی حداقلی صورت بگیرد، به تداوم مشورتها منجر شد؟
پاسخ به این سوال چندان سخت نیست و شاید در اولین وهله با عدم حضور سلطان قابوس در این نشست – مانند بسیاری از نشستهای دیگر – وی این پیام را ارسال کرد که عمان حاضر به پذیرفتن یوغ آلسعود نیست و از همینجا کار گره خورد. شاید طرح اتحادیهای مانند امارات متحده عربی برای شورای همکاری خلیجفارس برای سعودیها خوشایند باشد و عبدالله سعودی را شیخ الشیوخ خواهد کرد، اما به جز حاکم بحرین که قافیه را باخته و میخواهد خود را از قیام مردمی نجات دهد، دیگر شیوخ به نظر نمیرسد چنین تمایلی داشته باشند و بخواهند سیاستهای خود را با ریاض تنظیم کرده و با سلب آزادی اختیار خود، از دوست مصلحتی بیشتر ضربه بخورند.
کویت، قطر، امارات متحده عربی و امارات هر کدام به خود و با عربستان سعودی اختلافات عدیدهای دارند و در طول 32 سال گذشته که شورای همکاری خلیجفارس تشکیل شده آنها بیش از آنکه بتوانند اثرگذاری منطقهای داشته باشند به گرفتن عکسهای یادگاری مشغول بوده و آنچه از بیانیههایشان بیرون آمده تنها حرف بوده و بس. پس از شروع قیام مردم بحرین و ورود نیروهای موسوم به سپر جزیره و در حقیقت ارتش اشغالگر سعودی به این مجمعالجزایر، سعودیها از توانایی برای تاثیرگذاری بیشتر و قابلیت اجرایی داشتن تصمیمات خود ذوق زده شده و حالا در صدد آن هستند تا دخالتها را بیشتر و بیشتر کرده و کشورهای ضعیفتر همسایه را تحت قیمومت خود درآورند.
گذشته از اختلافات داخلی در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مبنی بر پذیرفتن سلطه سعودیها، برخی پیامها و تهدیدات خارجی هم سران ریاض را از پیگیری طرح اتحاد و الحاق بحرین منصرف کرد که شاید مهمترین آن از طرف مردم بحرین و پس از آن ایران صادر شد.
بیانیههای تند رهبران انقلابیون بحرینی در مورد تداوم مبارزات برای رسیدن به حقوق خود و آزادی و برابری در صورت هر گونه اقدام، وحشت سرایت بیش از پیش انقلاب به منطقه الشرقیه عربستان را تشدید کرد و آنها را به این نتیجه رساند ضرر بهتر از رسوایی است و بهتر است در حال حاضر مساله الحاق را به فراموشی بسپرند.
اما مواضع اتخاذ شده در تهران نیز بر نشست روز گذشته سران شورای همکاری سایه افکنده بود و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت، هجمه وسیع رسانهای در ایران که در تندترین موضع خود در طول یکسال گذشته بود و باعث ورود مراجع، نمایندگان مجلس و اقشار مختلف مردم در دفاع از آرمانهای مردم بحرین شد، سران ریاض را به این نتیجه رساند که بعد از اشغال بحرین، نمیتواند مرحله الحاق را به سادگی انجام دهد و ممکن است هر گونه تصمیم در این مورد اوضاع را از آنچه که هست بدتر کند.
تاثیر این موضعگیری در ایران به خوبی در سخنان شب گذشته سعود الفیصل وزیر امورخارجه عربستان سعودی قابل مشاهده بود که در یک موضعگیری انفعالی گفت مساله اتحاد کشورهای حوزه خلیج فارس ربطی به ایران ندارد و مشخص بود که تا چه اندازه پیغامهایی که از طرف تهران صادر شده، نشست ریاض را تحت تاثیر خود قرار داده است.
کارشناسان مسایل منطقه بر این باورند که رهبران عرب با وجود پیری و کبر سن هنوز به مرحله بلوغ سیاسی نرسیده و با برداشتن گامهای اشتباه و حساب نشده دردسرهای تازهای برای خود درست میکنند و این موضوع را میتوان در یادداشتها و تحلیلهای روزنامهنگاران عرب به خوبی مشاهده کرد.
با توجه به این مسایل باید گفت تا مرحله اتحاد و الحاق سعودیها باید گامهای سختی بر دارند که هر یک از این گامها برای آنها دردسر ساز خواهد بود و نمیتوانند به سادگی از این مراحل عبور کنند. ایران به عنوان یک قدرت برتر منطقهای که کافی است با هشداری ساده تصمیم اتخاذ شده را به تعویق بیندازد، بد