به گزارش پايگاه اطلاع رساني شبكه خبري العالم روزنامه القدس العربي چاپ لندن نوشت: اگر كساني فكر مي كنند كه جنگ عليه ليبي در سال 2011 ميلادي بخشي از بهار عربي است و براي نجات ملت ليبي از حكومت طاغوت صورت گرفت بايد تحقيقات شبكه تلويزيوني فرانسه را كه اخيرا پخش شد، مشاهده كنند.
نواري حاوي يك سري مصاحبه هاي نادر و اطلاعاتي كه براي اولين بار فاش مي شود و نشان مي دهد كه چگونه فرانسوي ها و قطري ها براي سرنگوني معمر قذافي از چند سال پيش به طمع تسلط بر چاههاي گاز عظيم اين كشور آماده مي شدند.
براساس اطلاعات منتشر شده واسطه بين شركت نفتي توتال فرانسه و كشور ليبي در دوره معمر قذافي مي گويد كه قطر؛ فرانسه را به جنگ عليه ليبي براي تسلط برچاههاي گاز و تقسيم آن تشويق كرد و نيروهاي هوايي فرانسه و انگليس چند ماه قبل از آغاز حمله به ليبي، تمرين هاي نظامي مشترك را اعلام و در آن حمله به يك كشور با حكومتي ديكتاتوري را شبيه سازي كردند.
يك مامور اطلاعاتي فرانسه اذعان مي كند كه با گروه ديگري قبل از عمليات نظامي عليه ليبي براي زمينه سازي جنگ و اقدامات غيرقانوني به آن کشور اعزام شده و شوراي انتقالي ليبي فقط بعد از 15 روز از حمله نظامي عليه اين كشور فرانسوي ها را با يك قرار داد نفتي پاداش داد.
القدس العربي مي نويسد، بعد از همه اين تحولات و رويدادها ، دشوار است كه سرنگوني نظام قذافي را خارج از چارچوب تامين منافع نفتي فرانسه و قطر فرض كنيم.
اين گزارش مي افزايد : پشت پرده جنگ ليبي در مارس 2011 ميلادي درپژوهش يك خبرنگار به نام پاتريك شارل ميسانس روايت شده است كه آن را شبكه تلويويوني كانال پلوس فرانسه چند روز پيش تحت عنوان "گاز و نفت: جنگ هاي سري" پخش كرد.
اين خبرنگار اطلاعات دقيقي را جمع آوري و با شخصيت هايي مصاحبه كرد كه در سايه كار كردند و اين شخصيت ها براي اولين بار جلوي دوربين از تجربه ليبي و اسرار آن سخن گفتند.
ميسانس در اين تحقيق چگونگي ايجاد تفكر سرنگوني نظام قذافي بين فرانسه و قطر از سال 2009 ميلادي را با هدف تسلط بر يك چاه عظيم گازي را روايت مي كند كه اين چاه مي تواند به مدت 30 سال گرماي اروپا را تامين و فرانسه را در صدر فهرست توليد كنندگان نفت در اروپا قرار دهد.
اين تحقيق همچنين پشت پرده سياسي و ديپلماتيك و اقتصادي را از چندين سال پيش روايت مي كند و اينكه چگونه سياستمداران جهان در توهم فرو رفتند كه "بهار" در سال 2011 ميلادي به ليبي رسيده است و بايد نظام قذافي حتي با زور و جنگ سرنگون شود؟
* توتال و گاز NC7
اين تحقيق به سال 2007 ميلادي اشاره مي كند يعني زماني كه معمر قذافي سفر تاريخي مشهور خود را در دوره رياست جمهوري نيكولا ساركوزي به فرانسه انجام داد كه در آن قراردادهاي فروش چندين ميليون يورويي هواپيماهاي جنگي فرانسوي به ليبي بسته شد. اين سفر همچنين با كشف يك چاه عظيم گاز طبيعي در ليبي از سوي شركت نفتي توتال فرانسه مصادف شد. اسم اين چاه NC7 در غرب ليبي بود كه مي توانست – براساس اين تحقيق- به مدت 30 سال نياز اروپا به گاز را تامين كند. بعد از مذاكرات بين ليبي و فرانسه به سرپرستي يك بازرگان لبناني تبار به نام زياد تقي الدين، شركت ملي نفت ليبي حقوق كامل مربوط به اين چاه را به قيمت 140 ميليون يورو در پايان سال 2008 ميلادي و آغاز سال 2009 ميلادي به شركت توتال فروخت. تقي الدين در اين نوار ويدئويي توضيح مي دهد كه تنها شرط ليبيايي ها اين بود كه هيچ طرف سومي درزمينه حقوق چاه گاز با شركت فرانسوي سهيم نشود اما در سال 2009 ميلادي قطر به توافق فرانسه و ليبي پي برد و درصدد بر آمد تا همي از گاز ليبي را از آن خود كند لذا بخشي از چاه NC7 را از فرانسويها خريد.
اما به گفته ميسانس، اين كار قطر باعث خشم ليبيايي ها شد و آنها فوري خواهان كنار گذاشتن قطر از قرارداد و توقف اجراي توافقنامه دوجانبه شدند اما قطر نتوانست كنار گذاشته شدن خود از اين توافقنامه و اين چاه عظيم نفتي را هضم كند. تقي الدين گفت: قطري ها با خود گفتند كه آنها نخواهند توانست با ليبيايي ها مذاكره كنند لذا فكر كردند كه چرا جنگي را تحت عنوان سرنگون كردن ديكتاتور معمر قذافي به راه نياندازيم؟. تقي الدين افزود: امير قطر فراموش كرده بود كه خودش ديكتاتوري در راس يك رژيم ديكتاتوري است اما او امير ديكتاتوري است كه ساركوزي از او خوشش مي آمد.
بنابراين براساس گفته تقي الدين، قطر بود كه فرانسوي ها را درباره ايده سرنگون كردن نظام قذافي از طريق جنگ ترغيب كرد. درسال 2010 ميلادي مذاكرات بين ليبيايي ها و فرانسوي ها درباره چاه ياد شده به نقط صفر رسيد و به حالت تعليق درآمد و از اين مرحله، فرانسه به طور جدي در انديشه سرنگوني قذافي برآمد.
اين تحقيق به حادثه قابل توجهي در اكتبر همان سال اشاره مي كند و آن هم انتقال نوري مسماري بازوي راست قذافي به طور غيرمنتظره به فرانسه بود. در آغاز مسئولان اعلام كردند كه وي براي درمان به پاريس رفته است اما طولي نكشيد كه مسئولان ليبايي حكم جلب و پيگرد برايش صادر كردند و روشن شد كه وي فرار كرده است اما مسئولان فرانسوي از تحويل مسماري خودداري كرده و محافظت از او را در خاك فرانسه برعهده گرفتند و اينجا است كه مدير سابق سازمان اطلاعات فرانسه گفت كه اين سازمان اطلاعات ارزشمندي از مسماري درباره قذافي دريافت كرد يعني اينكه كجا مي رود و كجا مي خوابد و چگونه كار مي كند و چگونه تردد مي كند و همه اين اطلاعات براي هرگونه عمليات احتمالي در آينده مفيد بود.
* بادهاي جنوب 2011
بعد از حادثه مسماري، دومين اقدام غيرمنتظره بعد از گذشت يكماه صورت گرفت يعني نيروي هوايي فرانسه در پايگاه رسمي خود در اينترنت آغاز عمليات نظامي مشتركي را با نيروهاي انگليس با عنوان بادهاي جنوب 2011 اعلام كرد. نيروهاي فرانسوي در اين عمليات بمباران يك كشور غيرواقعي را كه ديكتاتوري در آن حكومت مي كند و مي خواهد قدرت را به فرزندش موروثي كند و منافع فرانسه را نيز تهديد مي كند، تمرين كردند.
مدير سابق واحد مبارزه با جاسوسي فرانسه در اينجا گفت كه فرانسويها و انگليسي ها فقط چند ساعت بعد از صدور قطعنامه سازمان ملل حمله خود را آغاز كردند و اين بدان معناست كه به طور قطع زمينه سازي محرمانه براي عمليات نظامي عليه ليبي چند ماه قبل از وقوع آن صورت گرفته بود و بهار عربي بهانه اي براي اجراي آن و قانع كردن افكار عمومي جهان شد.
اما درباره اينكه زمينه سازي براي دخالت نظامي چند ماه قبل از صدور قطعنامه سازمان ملل چگونه انجام شد؟ ميسانس در اينجا فاش مي كند كه گروهي از ماموران اطلاعاتي فرانسوي و قطري براي "كمك به انقلابيون از روز اول تحركات آنها" عازم قطر شده بودند. يكي از عناصر اطلاعاتي فرانسه بدون برملا كردن نام يا نشان داده چهره خودش در اين نوار ويدئوي مي گويد كه من در فوريه سال 2011 ميلادي راهي ليبي شدم و برخي عمليات را براي زمينه سازي جنگ انجام دادم مثلا ما خودروهاي نظامي را منفجر و بسياري از خودروهاي نظامي را با ابزارهاي موجود منهدم كرديم و مي دانستيم كه كسي ما را بازخواست نخواهد كرد زيرا همه مسئولان بلندپايه از كارهاي ما آگاهي داشتند.
در اينجا ميسانس تاكيد مي كند كه اين اقدامات انجام شده بدست عناصر اطلاعاتي غيرقانوني بود. بعد از زمينه سازي نوبت به ايجاد فضايي از نگراني و هراس و استفاده از حقوق بشر به عنوان بهانه و دستاويز رسيد و ساركوزي در اينجا از برنار هنري ليفي نويسنده فرانسوي كمك گرفت كه فضاي "هولناك بنغازي را به رسانه هاي جهاني منتقل مي كرد به گونه اي كه ساكنان بنغازي را سلاح هاي شيميايي تهديد مي كند". ميسانس گفت كه اين امرنيز تنها ابزاري براي آغاز عمليات نظامي بود و وقتي فرانسه شوراي انتقالي ليبي را به رسميت شناخت، ساركوزي ظاهر شد و به جهانيان آغاز عمليات نظامي عليه ليبي را به نام حقوق بشر و حق ملت ليلي در تعيين سرنوشت خود اعلام كرد. 15 روز از آغاز جنگ نگذشته بود كه شوراي انتقالي ليبي توافقنامه محرمانه اي را با مسولان فرانسوي بست كه براساس آن 35 درصد توليد نفت ليبي را به آنها اعطاي مي كرد؛ امري كه فرانسه را به اولين توليد كننده نفت اروپا تبديل و توليد شركت توتال را كه در سالهاي اخير كاهش يافته بود، بالا مي برد و چند ماه بعد كه هنوز ليبيايي ها آمار كشته هاي خود را مي گرفتند؛ قطر سه درصد از سهام شركت توتال را خريد.
اين خبرنگار فرانسوي در ادامه تحقيقات خود عازم مقر شركت توتال در فرانسه شد و در اينجا دريافت كه هيچ نشاني از اين شركت در اين ساختمان وجود ندارد و شركت توتال در لواي نام "شركت عمليات نفتي مبروك" فعاليت مي كند اما كارمند ليبيايي از گفتگو با اين خبرنگار سرباز زد وبه او گفت: دستورات توتال روشن است نمي توان هيچ گونه روزنامه نگاري را در اينجا پذيرفت و ما آزادي درباره سخن درباره هرچيزي را نداريم."