تحولات اخير در منطقه خاورميانه باعث شده تا برخي از کشورهاي عرب که تا پيش از اين به صورت مخفي بازي ميکردند، چهره واقعي خود را رو کرده و با آشکار کردن اهداف و منويات خود، اهداف درازمدت و کوتاه مدت را به پيش ببرند. به گزارش پايگاه اطلاع رساني شبکه العالم ، در تحولات اخير در منطقه خاورميانه عربستان سعودي بيشترين نقش منفي را ايفا ميکند تا جايي که براي سرکوب قيام عدالتخواهانه مردم بحرين؛ اقدام به گسيل ارتش خود به بحرين و اشغال اين مجمع الجزاير کرد. محمد بن عبداللطيف آل الشيخ در يادداشت امروز روزنامه الجزيره چاپ عربستان؛ مشکلات عربستان با ايران را سياسي ميداند و نه مذهبي. وي در اين يادداشت تلاش ميکند تا براي توجيه اشغال بحرين - که اکثريت آن را شيعيان تشکيل ميدهند - توسط ارتش سعودي بهانههاي سياسي مهيا کرده و با آتش تهيه اختلافات سياسي سراغ اين موضوع برود. آل شيخ در اين يادداشت خود با مغالطهاي آشکار، جمهوري اسلامي ايران را متهم به استفاده از حربه مذهب در عرصه سياسي ميکند و با بري داشتن آلسعود از اين رفتار!! ميخواهد ايران را مقصر جلوه دهد. وي در اين يادداشت مينويسد: ما با ايرانيان به عنوان شيعيان اختلاف نداريم!! همانگونه که با بيشتر کشورهاي جهان اختلاف عقيده داريم؛ اما اختلاف سياسي وجود دارد؛ وي بر آن است تا با اين مصداق غلط نتيجه دلخواه خود را بگيرد؛ اما تجربه نشان داده است که آلسعود با تفکر وهابيت بيشترين دشمني را با شيعيان دارد و از زماني که اين تفکر جاهلي وارد سرزمين عربستان شد و خاندان آلسعود آن را موتور محرکه سلطهگري خود بر مردم شبهجزيره قرار دادند، همواره بدترين رفتار را با شيعيان داشته و دارند. تبليغات جريانهاي سلفي وهابي که با دلارهاي نفتي بادآورده در گوشه گوشه ايران شکل گرفته و برآيند آن جريانهاي تروريستي چون جندالله است، چگونه ميتواند مورد حمايت آلسعود قرار نگرفته باشد، آيا سران سعودي جريان وهابي تروريست جندالله را تنها به دليل اختلافات سياسي با ايران شکل دادند؟ اگر اين اختلافات سياسي است؛ چرا آنها دست به تروريست پروري زدند؟ الشيخ در ادامه اين يادداشت خود به ادعاهاي خيالي ميپردازد و براي حمله به ايران سخنان اثبات نشده سران کويت در مورد کشف شبکه جاسوسي را بهانه ميکند و با متهم کردن ايران به دخالت در امور کشورهاي عرب حاشيه خليجفارس و اشغال!!!! جزاير تنببزرگ، کوچک و ابوموسي، بر آن است تا پيراهن عثماني تدارک ديده و با استفاده از آن، مشکلات و اختلافات دروني اين کشورها را که ناشي از استبداد خاندان حاکم اين کشورها است پنهان کند. نکته اول در پاسخ به اين نويسنده اين است که روابط ايران و کويت هيچ ارتباطي با عربستان ندارد و جزاير سه گانه هم جزئي از خاک ايران است و هيچ کشوري خاک خود را اشغال نميکند؛ اگر رهبران عربستان دلشان براي آزادسازي سرزمينهاي اشغالي سوخته اول همت بلند دارند و جزاير اشغال شده خود در درياي سرخ را از رژيم اسرائيل پس بگيرند و بعد از آن سراغ فلسطين اشغالي بروند که 60 سال است داغ اشغال را بر تن خود احساس ميکند. بنابراين از اين زوايه نيز اين روابط ايران و امارات هيچ ربطي به رياض ندارد جز آنکه کويت و امارات از خاندان آلسعود دستور ميگيرند. مشخص است که هدف نويسنده از اين يادداشت بردن بازي به سمت زمين ديگري است تا تماشاگر کمتري داشته باشد. در حالي که آقاي شيخ از اختلافات سياسي با ايران دم ميزند که ارتش سعودي با اشغال بحرين نشان داد در پي سرکوب شيعياني است که روابط تاريخي، فرهنگي و سياسي عميقي با ايران دارند، اگر قرار بود که عربستان به سياست بپردازد چرا در مصر، تونس، يمن و ليبي که اين روزها مردمش قتلعام ميشوند، ارتش خود را نفرستاد و فقط به بحرين اکتفا کرد؟ اگر عربستان با ايران اختلاف سياسي داشت چرا در طول هشت سال جنگ تحميلي عراق عليه ايران در کنار صدام براي کشتار جوانان ايران – شما بخوانيد شيعيان ايراني – ميلياردها دلار هزينه کرد؟ اگر اختلافات سياسي است و مذهبي نيست چرا شيعيان عربستان سالهاي سال است با بدترين رفتار توسط خاندان وهابي آلسعود مواجه هستند؟ چرا بايد در بحرين هر روز شاهد تخريب مساجد، حسينيهها و تکاياي شيعيان باشيم؟ چرا عربستان در لبنان بيشترين توطئهها را عليه حزبالله لبنان که يک جريان شيعي است روا ميدارد؟ چرا عربستان در سوريه تنها به جرم اينکه رهبران آن عنوان علوي دارند، آدمکشي راه مياندازد؟ چرا عربستان در طول هشت سال گذشته با هدايت القاعده و حزب منحله بعث در عراق مردم اين کشور را به خاک و خون کشيده است؟ چرا وهابيهاي هدايت شده توسط عربستان بايد در پاکستان و افغانستان با عنوان القاعده و طالبان و سپاه صحابه تنها به شيعيان حمله کنند؟ چرا همين گروههاي سلفي در مصر بايد به زيارتگا