" جرج بوش " رييس جمهوري سابق آمريکا مشکلات بزرگي را مانند زندان گوانتانامو از خود برجاي گذاشته و " باراک اوباما " پس از او براي حل اين مشکل اصل ديگري را در پيش گرفته است و آن اصل اين است " بکش و بازداشت نکن". به گزارش روز دوشنبه پايگاه اطلاع رساني شبکه خبري(العالم)، اوباما که از رويارويي با روند منطقي و قانوني جمهوري اسلامي ايران در پيگيري برنامه صلح آميز هسته اي وامانده است در اظهاراتي که جهانيان را بهت زده نمود، ايران و کره شمالي را به حمله هسته اي تهديد کرد. اين رويکرد شرورانه رييس جمهور آمريکا که مدعي دموکراسي و آزادي است قطعا در همين اصل اوبامايي " بکش " قرار دارد. اما "عاصم قرشي" پژوهشگر مسايل حقوقي يک موسسه انگليسي در مقاله اي تحت عنوان "اصل اوباما : بکش و بازداشت نکن" که در روزنامه انگليسي گاردين چاپ شده ، تاکيد کرده است که دولت فعلي آمريکا اين اصل را بطور جدي در دستور کار خود دارد. جرج بوش نيز" حمله پيش دستانه " را به عنوان اصل دولت خود قرار داده بود. اين دو اصل بخوبي نشان مي دهد که تفاوتي ميان سياست ها و اصول دو دولت بوش و اوباما در رويارويي با مسايل جهان وجود ندارد و چه بسا دولت اوباما بسيار خطرناکتر مي باشد. اعلام تمايل اوباما به بستن بازداشتگاه گوانتانامو بيانگر آغاز دوره اي جديدي در تاريخ آمريکا بود، مساله اي که کميته نوبل را به اعطاي جايزه صلح به او ترغيب کرد. عاصم قرشي در وصف واقعيت اين دوره جديد تاريخ آمريکا مي نويسد: دوره اي که آغازي کاملا فريبنده داشت ، دوره اي که گرايش هاي جديد آن بسيار خطرناکتر از تفکراتي است که بر دولت جرج بوش حاکم بود. استفاده ازهواپيماهاي بدون سرنشين در دوره اوباما شمار کشتار انسان ها را به صورت بي سابقه اي گسترش داده و اين درحالي است که دولت بوش به حمايت از اين سياست ها معروف بود. "هارولد کو" مشاورحقوقي وزارت امورخارجه آمريکا براي توجيه عمليات نظامي هواپيماهاي بدون سرنشين و قانوني جلوه دادن آن، ادعا کرده است که استفاده از اين هواپيماها براي حمله و کشتار افراد با همه قوانين جنگ همخواني دارد. قرشي نوشت: اما براساس قوانين جنگ، کشتار شهروندان خارج از مناطق درگيري ممنوع است وما شاهد هستيم که کشتارغيرنظاميان بدست نيروهاي آمريکايي خارج از چارچوب قوانين بين المللي جنگ و به صورت گسترده در يمن ، شاخ آفريقا و پاکستان همچنان ادامه دارد. وي توجيه هاي وزارت امورخارجه آمريکا براي کشتارغيرنظاميان را از نظر حقوقي و اخلاقي غيرقابل قبول دانست و تاکيد کرد که پيش گرفتن اين روش ها و سياست ها بيانگر آن است که آمريکا فقط به دنبال تحقق منافع خود است. قرشي خاطرنشان مي کند: همه اميدها به تغييرسياست هاي آمريکا پس از انتخاب اوباما به عنوان رييس جمهوري، با مشخص شدن اصول سياستهاي دولت جديد آمريکا، از بين رفت زيرا اين سياست ها در واقع دنباله رو همان اصول دولت هاي قبلي است که درآن تاکيد شده منافع آمريکا بالاتر و فراتر ازهمه قوانين است.