العالم _فلسطین اشغالی
نتانیاهو و ناکامی در تشکیل دولت:
نتانیاهو زندگی سیاسی اش را به سیاست ها وخواسته های احزاب کوچک کنیست مانند "شاس" و "اسرائیل خانه ی ما " - به ریاست آویگدور لیبرمن - گره زد و وضعیت فعلی را در عرصه سیاسی برای خود رقم زد.
نتانیاهو پرونده ای سنگین از فساد و رشوه دارد و در عین حال برای بالا بردن مقبولیتش در میان صهیونیست های داخل فلسطین اشغالی به موضوعاتی مانند تکیه بر مسئله امنیت رژیم و روابط با برخی از کشورهای عربی سرمایه گذاری کرده بود. این ها اما برای نتانیاهو بهره ای نداشت زیرا نتوانست در انتخابات اخیر اکثریت مطلوب را برای وی رقم بزند و او در چنبره لیبرمن و احزاب راست افراطی قرار گرفت.
این وضعیت نتانیاهو را در مقابل دو گزینه تلخ قراردارد. نخست، اعلام شکست در تشکیل دولت و مطرح شدن سناریوی معرفی فرد دیگری از داخل حزب لیکود یا ائتلاف " آبی - سفید" و بطورمشخص "بنی گاتز" برای تشکیل دولت . در حالت نخست نتانیاهو پایان حیات سیاسی اش را به عنوان رهبر حزب لیکود اعلام می کرد و در حالت دوم پایان ذهنیت شکل گرفته از وی به عنوان منجی شهرک نشینان رخ می داد.
گزینه ی دوم، فراروی نتانیاهو تشکیل دولت با پذیرش خواسته های لیبرمن با هدف دستیابی به آراء فراکسیون وی در کنیست بود. آنگاه حتی اگر لیبرمن هم [همکاری با نتانیاهو را] می پذیرفت، یک دولت ضعیف و - هر لحظه - در معرض فروپاشی شکل می گرفت. چنین شرایطی اما برای نتانیاهو مناسب نبود زیرا وی در طرح هایش – مانند قانون الحاق کرانه باختری به رژیم صهیونیستی و قانون سربازی - نیازمند کسب اکثریت مطلوب است.
نقش نتانیاهو در "معامله ی قرن"
نتانیاهو با توجه به روابط نزدیکش با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و جارید کوشنر، داماد ترامپ و نیز روابط صمیمی اش با برخی از دولت های عرب منطقه سنگ زیربنای طرح ترامپ و عنصر تعیین کننده به شمار می رفت و شکست وی در عرصه سیاسی – در داخل رژیم اسرائیل و خروجش از صحنه بی تردید بر طرح ترامپ اثر خواهد گذاشت.
امتیاز نتانیاهو از نظر واشنگتن موفقیت وی در برقراری روابط قوی با برخی از رژیم های عربی مانند عربستان سعودی، امارات، بحرین، عمان و.... است و زمانی که دوره نتانیاهو به سر آید برای آمریکایی ها سرمایه گذاری و تکیه بر فرد جدیدی به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی به منظور حفظ این روابط دشوار خواهد بود.
علاوه بر آنچه گذشت سردرگمی درعرصه ی سیاسی داخلی رژیم صهیونیستی را هم باید به موارد بالا افزود؛ نتانیاهو که دوره ضعف و سرنگونی اش در عرصه ی سیاسی آغاز شده، قدرتمندترین فرد در میان سران رژیم بود و نبودش درعرصه با وجود فراوانی ناسازگاری ها میان گروه های سیاسی داخل رژیم صهیونیستی، سردرگمی و آشفتگی سیاسی را در داخل این رژیم به دنبال خواهد داشت.
همه این ها ضربه محکمی را متوجه معامله ترامپ خواهد کرد. کوشنر پیشتر درباره میزان صمیمیت ارتباطش با نتانیاهو گفته بود که وی در اتاق شخصی اش می خوابیده است. حال کوشنر با خروج نتانیاهو از صحنه، یک حامی اصلی طرح ترامپ را از دست خواهد داد.
تحرکات جدید آمریکا در منطقه را از این زاویه می توان تفسیر کرد. کوشنر و گرینبلات، فرستاده ویژه ترامپ، قبل از برگزاری نشست اقتصادی بحرین، برای بسیج حمایت های کشورهای عربی از طرح ترامپ سفری دوره ای در منطقه آغاز کرده اند. این نشست که گفته می شود قرار است در آن طرح ترامپ از مسیر اقتصادی اعلام شود که ماه آینده میلادی برگزار می شود بنا براین می توان دلیل شکست دولت ترامپ را در تکیه وی به افراد و نه نظام ها و پروژه ها ریشه یابی کرد.
به نظر می رسد که علت شکست معامله ترامپ تکیه دولت وی بر اشخاص - به توصیه نتانیاهو- یعنی برخی از حکام عرب و نه طرح ها یا دولت هاست (مانند محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و محمد دحلان، عضو ارشد سابق جنبش فتح و پادشاه بحرین).
در چنین شرایطی اگر مهم ترین فرد تعیین کننده در این طرح یعنی نتانیاهو از گردونه خارج شود خود طرح هم شکست خواهد خورد. به زودی معلوم می شود که در نشست اقتصادی بحرین شکست طرح ترامپ اعلام خواهد شد و یا فرصت دیگر به این طرح تا زمان اعلام شکست نهایی اش داده خواهد شد.
حسین الموسوی