العالم _ لبنان
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در گفتگوی ویژه با دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای، از مراودات خود با رهبر معظم انقلاب و توصیهها، تصمیمات و نقش ایشان در برهههای مختلف و حساس منطقه درباره درگیری کنونی منطقه و روابط ایران و عربستان و وضعیت سوریه و دیگر موارد مهم، سخن گفته است.
در ذیل مشروح این گفتگو خواندنی آمده است؛
*با شمار زیادی از گروه های مخالف سوری تماس گرفتیم و همگی را به راهکار سیاسی دعوت کردیم اما هدف واقعی آن ها نابد کردن نظام سوریه بود
سوال: لطفا درباره برخی مسائل سوریه و انتخاب آن توسط ایران، حزب الله و خود سوریه توضیحاتی بدهید آیا مسیرهای دیگری پیش از این مسیر انتخاب شده بود؟
اولین گزینه، یافتن راهکار سیاسی بود. سوریه، ایران و حزب الله تماس هایی با شمار زیادی از گروه های مخالف گرفتند و همگی آنان را به راهکار سیاسی دعوت کردیم اما همه آنان با ورود در گفت وگوی سیاسی مخالفت کرده و گفتند نظام سوریه به زودی نابود خواهد شد که به نظر ما این برآورد آنان نادرست بود و آنان با شتاب دست به اقدام نظامی زدند، هدف واقعی آنان حمله به ارتش سوریه و نابود کردن نظام سوریه بود زمانی که ما به گزینه درگیری مسلحانه روی آوردیم هیچ گزینه دیگری پیش رو نداشتیم که در واقع خطرناکترین رخداد در سوریه، عراق، بحرین و یمن بود.
متذکر می شوم چهار سال پیش زمان حمله به یمن خطیب مسجدالحرام گفت: جنگ یمن جنگ میان اهل تسنن و شیعیان است که در سوریه نیز در صدد ایجاد این جبهه بودند و هزینه های گزافی کردند تا بگویند درگیری های منطقه ،جنگ میان شیعیان و اهل تسنن است اما در پایان به دلیل ارتباط طولانی میان شیعیان و اهل تسنن و تلاش های ایران که به نوعی از مصونیت و استحکام روابط منجر شده بود، برای رویارویی با بزرگترین فتنه در منطقه ، ناکام ماندند.
این اقدام باید ادامه یابد ما هم اکنون از این مرحله عبور می کنیم و به نظر من آنان در ایجاد این چنین فتنه هایی ناکام مانده اند و شاهدیم بیشتر کسانی که در ارتش و کمیته های مردمی عراق و سوریه می جنگیدند اهل تسنن و شیعیان و سایر ادیان و مذاهب بودند و این بدان معناست که امت ما دارای مصونیت است و باید با حمایت از مساله فلسطین و مقابله با آمریکا و دفاع از مردم منطقه، آن را شدت بیشتری بخشیم.
* برخی درصدد این هستند که با راه های مختلف ما را از این مساله فلسطین دورسازند
سوال: گاهی اوقات بدخواهان دولت فلسطین و انقلاب اسلامی و مخالفان، مخالفت تبلیغاتی علیه مردم سنی مذهب می کنند که چرا ایران باید از این مردم سنی مذهب فلسطین دفاع کند؟ در همین زمینه حضرت آیت الله خامنه ای حمایت از مردم فلسطین را نگاه اصلی جهان اسلام دانستند و امام خامنه ای نگاهی به مسئله شیعه و سنی ندارند.
این همان موضع ما از ابتدای اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی و موضع همه مراجع مذهبی شیعیان و حتی مراجع قدیمی است. انها نیز از مساله فلسطین حمایت می کردند و با اشغال فلسطین مخالف بودند و بسیاری از آنان حتی به صورت کتبی دستور داده بودند تا بخشی از وجوه شرعی و سهم امام به نیروهای مقاومت فلسطین پرداخت شود.
شما می دانید که مراجع ما عموما در تعیین مصارف سهم امام احتیاط می کنند اما زمانی که می گویند سهم امام را برای حمایت از مقاومت اسلامی اختصاص دهید ما شاهد آن هستیم که بسیاری از نیروهای مقاومت فلسطین شیعه و حتی مسلمان نبودند و دیدیم که مراجع ما شرایطی برای آنان تعیین نکردند که بیانگر بصیرت آنان است.
مقام معظم رهبری در مناسبت های زیادی اعلام داشتند که در کره زمین هیچ مساله ای به شفافیت و حقانیت مساله فلسطین وجود ندارد، برخی درصدد این هستند که با راه های مختلف ما را از این مساله دورسازند. مثلا در گذشته برخی جوانان فلسطینی را برای اقدامات انتحاری به مناطق شیعی اعزام کردند اما این مساله نتوانست ما را فریب دهد و هم چنان به حمایت از مساله فلسطین ادامه دادیم. این مساله ای حقیقی است و جمهوری اسلامی ایران، ما و همه مسلمانان باید به تکلیف الهی و شرعی خود در این مورد عمل کنیم.
*رژیم آل سعود در مراحل پایانی عمر خود است/ مسئولان کنونی عربستان شتاب بیشتری به این پایان داده اند
سوال: با توجه به دیدگاه های اصلی مقام معظم رهبری در مورد تقریب مشخصه و ایشان یک جریانی را از همان ابتدا به عنوان تقریب بین شیعه و سنی با رهبری خودشان ایجاد کردند. می خواستم کمی بیشتر در خصوص موارد و مصادیق وحدت تشیع و اهل سنت و اقدامات حضرت آیت الله خامنه ای در همین موضوع تقریبب بفرمایید، اینکه اگر خاطره ای در این زمینه دارید بفرمایید همانند اینکه ایشان بی احترامی به مقدسات اهل تسنن را حرام اعلام کردند و مواردی از این قبیل و اینکه برخی وانمود می کنند مسائلی از جمله جریانات لبنان و عراق و سوریه ناشی از اختلافات ایران و عربستان و سایرین به نمایندگی از این دو کشور منازعاتی را دارند این موضوع چقدر می تواند صحیح باشد؟
ما شاهد فعالیت های مجمع التقریب بین المذاهب و برگزاری همایش ها در ایران و توجه رهبری به این کنفرانس ها بودیم که همه انها بیانگر توجه رهبری به ایجاد این فضا و این فرهنگ میان مسلمانان است. هم چنین گردهمایی ها و هم اندیشی های علمای وحدت گرا که در لبنان نیز وجود دارد و متشکل از شیعیان و اهل تسنن است و همواره به ایران می آیند که رهبری از این تجارب قدردانی می کند.
برخی دائما در سال های اخیر در صدد اختلاف افکنی میان شیعیان و اهل تسنن هستند در میان اهل تسنن نیز برخی جنبش های وهابی و تکفیری و ماهواره ها برای تکفیر شیعیان و نسبت دادن دروغ به آنان تلاش می کنند در مقابل نیز برخی شخصیت های شیعه و ماهواره های منسوب به شیعیان کاری ندارند جز اختلاف افکنی و استفاده از زبان ناسزا که رهبر معظم از آن به تشیع انگلیسی یاد کرده اند.
افرادی که این مسائل را پیگیری می کنند به خوبی درمی یابند که مدیریت ان بر عهده یک نفر است که تاثیرات زیادی بر بسیاری از مسلمانان می گذارد برخی از علمای بزرگ اهل تسنن لبنان ،مصر و سوریه با من گفت وگو کرده اند و گفته اند این مساله خطرناک است من نیز چند سال پیش آن را به اطلاع رهبری رساندم وی نیز فرمودند این تشخیص درستی است و شایع شدن زبان ناسزا و فحش و توهین به شخصیت ها خطرناک است و باید درخصوص آن جهت گیری کنیم .
به یاد دارم چند سال پیش، پس از سخنرانی رهبری در سفر به منطقه کردستان و در سنندج درباره حرام بودن توهین به شخصیت ها و مقدسات اهل تسنن و جماعت ، پس از مدت کوتاهی برخی از ماهواره ها به شدت به عایشه همسر پیامبر توهین کرده و اتهاماتی به عایشه زدند که شیعه بدان اعتقاد ندارد و نزدیک بود فتنه بزرگی در جهان اسلام به وجود بیاید برخی از علمای منطقه الشرقیه نامه ای به رهبری نوشتند که پاسخ ایشان تاثیر بسیار زیادی در جهان عرب و اسلام بر جای گذاشت. به وضوح می توانم بگویم سخنرانی مقام معظم رهبری در سنندج و پاسخ به نامه ساکنان منطقه الشرقیه، چشمان فتنه را کور کرد و سدی در برابر فتنه انگیزان میان اهل تسنن و شیعیان ایجاد کرد بسیاری از مراجع ما در قم و نجف اشرف نیز با صدوربیانیه ها و جهت گیری ها؛ تاکید کردند که موضع اصلی شیعیان همان چیزی است رهبری و مراجع بزرگ شیعه از ان سخن گفته اند.
در خصوص بخش دوم نیز باید گفت این مطلب که منشا مشکلات منطقه، اختلافات ایران و عربستان سعودی است، تفسیر نادرستی است این درگیری پیش از پیروزی انقلاب میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا و میان عرب ها و رژیم صهیونیستی در سال 1948 یعنی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وجود داشت. مشکلات عربستان سعودی با چندین کشور عربی مساله ای قدیمی است و هیچ ارتباطی به ایران ندارد ، زمانی که شاه سقوط کرد و انقلاب اسلامی پیروز شد عربستان دشمنی خود را با ایران که از ابتدا دست دوستی به سویش دراز کرده بود، اعلام کرد. اما آنان دریافتند که وجود دولتی اسلامی ،خطری برای آمریکا و صهیونیست ها و ایادی آنان در منطقه است و به صدام هنگام جنگ با ایران 200 میلیارد دلار کمک کردند برخی شخصیت های سعودی نیز در گذشته اعلام داشتند اگر امکان داشت مبالغ بیشتری به صدام می دادند.
* عربستان آغازگر دشمنی با ایران بود/ عربستان با نیروهای مقاومت لبنان دشمنی می کند
در واقع عربستان آغازگر دشمنی با ایران بود و مشکلش با ایران،همان مشکلی بود که با دیگر کشورهای عربی داشت یعنی حمایت از مساله فلسطین و جنبش های مقاومت منطقه این درگیری نیابتی نیست و ما صرف نظر از موضع ایران معتقدیم عربستان با نیروهای مقاومت لبنان دشمنی می کند بنابراین مشکل ما با عربستان هیچ اربتاطی با ایران ندارد. زمانی که عربستان با جمال عبدالناصر مشکل داشت جمهوری اسلامی ایران نبود اما عربستان ، پس از پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی و حمایت از مسائل کشورهای عربی و اسلامی به دشمنی با ایران برخواست.
*ما اکنون برای اولین بار شاهد سر دادن شعار مرگ بر ال سعود در چندین کشور عربی هستیم
سوال: یک جمله ای را اخیرا مقام معظم رهبری در خصوص تجهیز سعودی به سلاح هسته ای و موشک مطرح کردند و فرمودند ما ناراحت نیستیم چون بزودی این تجهیزات بزودی در اختیار مجاهدین اسلام قرار می گیرد ، شما این فرمایش مقام معظم رهبری را با توجه شناختتون از منطقه و عربستان سعودی چگونه ارزیابی می کنید؟
رژیم آل سعود پیر شده و به دلائلی طبیعی مانند اقدامات ظالمانه این رژیم در صد سال اخیر و ریشه دواندن فساد در این رژیم ، سرکوب مردم و انحصارطلبی خاندان حاکم، شاید در مراحل پایانی عمر خود باشد اما در نهایت عملکرد مسئولان کنونی عربستان که در تضاد با پیشینیان خود بود شتاب بیشتری به این پایان خواهد داد. اعلان جنگ محمد بن سلمان به یمن و جنایت های این رژیم و هم چنین دخالت آشکار عربستان در مسائل دیگر کشورها با معرفی خود به عنوان دوست طی بیست سال اخیر بر آینده عربستان تاثیر خواهد گذاشت. ما اکنون برای اولین بار شاهد سر دادن شعار مرگ بر ال سعود در چندین کشور عربی هستیم و برای اولین بار شاهد قدرت های سیاسی و مردمی و دولت هایی هستیم که موضع واضحی نسبت به آل سعود و دخالتهایش در منطقه می گیرند.
* اقدامات کنونی آل سعود نهایت ذلت در برابر خنده های ترامپ است/ تاریخ عربستان سعودی هیچ گاه شاهد این حجم از ضعف و ذلت نبوده است
موضع عربستان نسبت به مساله فلسطین و معامله قرن و ذلت و خواری در برابر ترامپ مسائلی است که ابهت حکام سعودی که در گذشته خود را مستقل و آزاده معرفی می کردند ، را زیر سوال برده است . در سفر اخر ترامپ به عربستان سعودی و سخنان وی در کنفرانس ها و سخن چند روز گذشته وی درباره تماس با شاه عربستان و اطلاع دادن به وی که هزینه زیادی برای عربستان پرداخته و ریاض باید آن را بپردازد و اینکه آنان دریک ساعت 450 میلیارد دلار پرداخت کرده اند و سپس سکوت رسانه های سعودی در برابر این همه اتفاق، نهایت ذلت در برابر خنده های ترامپ است، این در حالی است که اگر یک نفر در دنیای اسلام درباره عربستان سخنی می گفت آنها ناراحت شده و وی را تکفیر می کردند و روابط سیاسی خود را با آنان قطع می کردند. صراحتا باید گفت تاریخ عربستان سعودی هیچ گاه شاهد این حجم از ضعف و ذلت نبوده زیرا بقای آنان براساس سنت های الهی و طبیعی به درازا نخواهد کشید.
*قدرت واقعی همان قدرت حضور مردمی است و این چیزی است که ما در تجربه انقلاب اسلامی در ایران شاهد آن بودیم
سوال: ما در طول سال های گذشته شاهد خیزش های مردمی در بخش هایی از کشورهای اسلامی بودیم از جمله یمن که خیزشی داشتند و از جمله بحرین که در تمام این موارد عربستان با حضور خودش سعی می کند این خیزش های اسلامی و ضد صهیونیستی و قیام ها رو سرکوب کند حضرت آیت الله خامنه ای عموما بر نقش مردم در ایجاد یک حرکت کلی در مقابله با صهیونیست تاکید زیادی دارند یعنی اگر حتی جنبش هایی از سوی گروه های مقاومت قرار بگیرد ایشان نگاهشون به مردم منطقه است و این نقش رو برای تمام مردم منطقه قائل هستند و همیشه این امیدواری را می دهند که مردم به پا خواهند خواست حتی در مورد فلسطین وقتی که برخی از سران فلسطین قراردادهای نامناسبی یا قراردادهای سازشی را امضا می کنند حضرت آیت الله خامنه ای می فرمایند مردم فلسطین با این کار مخالف هستند با توجه به ملاقات های شما با ایشان نظر مقام معظم رهبری و تاکیدات ایشان در این موضوع را چطور دیدید؟ و بطور کلی این خیزش های مردمی در آسیای غربی و منطقه رو چگونه ارزیابی می کنید؟
آنچه ما از رهبرمان حفظه الله، چه در ايام و مناسبت های عمومی ، چه در سخنرانی های علنی و چه در جلسات خصوصی شنیدیم ایشان بر اهمیت حضور مردمی و عمومی در همه موضوعات تأکید می کند و به همین دلیل او همیشه مدافع این بوده که اگر شما یک سازمان مشخص داشته باشید ، این سازمان همیشه باید در قلب آحاد ملت باشد و هیچ سازمان ، تشکل؛ ارگان و یا حزبی نباید به دور از مردم باشد. چراکه قدرت واقعی همان قدرت حضور مردمی است و این چیزی است که ما در تجربه انقلاب اسلامی در ایران شاهد آن بودیم و امروز مهمترین عنصر قدرت حزب الله در لبنان تنها در قدرت نظامی نهفته نیست بلکه توجه ملی و مردمی یکی از مهمترین این عناصر به شمار می آید.
امروز در فلسطین کسی که با تجاوز اشغالگران اسرائیلی و معامله ترامب مقابله می کند مردم فلسطین هستند و جنبش های مقاومت فلسطینی با حمایت و پشتیبانی مردم فلسطین توانستند که با استقامت و پایداری با دشمن مقابله کنند و مواضع قدرتمندی اتخاذ کنند. امروز در یمن اگر حضور مردمی و حمایت از انصارالله نبود آیا انصارالله به رهبری برادر عزیز سید عبدالملک حوثی می توانست وارد پنجمین سال مقاومت و پایداری خود شود؟ با وجود جنگ، کشتار، گرسنگی، وبا، انواع بیماری و محاصره ، ما شاهد تظاهرات گسترده مردمی در صنعا؛ صعده و بیشتر شهرهای یمن هستیم و این مردم اعم از زن و مرد در همه مناسبت ها حضور دارند و این همان حمایت مردمی است عاملی که موجب شده ارتش یمن و کمیته های مردمی و انصارلله قدرتمندانه در برابر تجاوز همه جانبه متجاوزان آمریکایی سعودی علیه یمن بایستند و در عراق کسی که توانست در برابر تروریستهای داعشی بایستد همان مردم عراق و نیروهای بسیج مردمی و حمایت رهبرمان و جمهوری اسلامی ایران بود و اگر حمایت مردمی از حشد شعبی و ارتش عراق و مرجعیت نبود امکان نداشت در برابر داعش پیروز شوند و اینچنین در همه زمینه ها، موضوع مردمی همان مسئله اساسی است و همان عامل اصلی که توانست تا امروز پس از ده ها سال توطئه و تبانی، مسئله فلسطین را زنده نگه دارد و عامل مردمی در منطقه توانست همه توطئه های امریکایی را بارها و بارها ناکام گذاشته و به شکست بکشاند و مواضع دولت ها و حکومت ها، مواضع ملی و مردمی نیست چراکه قیام مردمی در منطقه، حضور و جانفشانی آنها و پایداریشان در همه صحنه ها گواه این موضوع است و مردم و مقاومت همواره خبر این پیروزی ها را می شنوند و ما در برخی ادبیات لبنان می گوییم که مردم و مقاومت مانند دریا و آب و ماهی اند و ماهی نمی تواند بیرون از آب زندگی کند به این معنا که هرگونه جنبش مقاومت بدون توجه و حمایت ملی و مردمی قادر نخواهد بود که پایداری کند، ادامه یابد و پیروز شود.
سوال: اشاره کردید به عراق و ما شاهد تحولات و اتفاقات زیادی در طول گذشته در این کشور بودیم و میتوانیم بگوییم دو اتفاق مهم بعد از ماجرای صدام در این کشور افتاد یک بحث اشغال عراق توسط بیگانگان از جمله آمریکا و هم پیمانانش و در سال های شکل گیری داعش و اتفاقاتی که توسط گروه های تکفیری افتاد و اشغال بخشی از این کشور توسط داعش بود اما در دو موضوع چه آمریکایی ها و چه تکفیری ها با مقاومت مردمی روبرو شدند و مجبور به ترک خاک عراق شدند در تحولات عراق جمهوری اسلامی ایران چه نقشی را ایفا می کرد؟ و سیاست های کلان جمهوری اسلامی در مقابل این اتفاقات چه بود؟ و تاثیرگزاری ایران در حفظ یکپارچگی عراق و وحدت کشور عراق همچنین در بحث اقلیم کردستان که چند ساله اخیر دستخوش اتفاقاتی بود را هم توضیح بفرمایید.
*رهبر انقلاب از ابتدا با اشغال عراق مخالف بودند
در خصوص اشغالگری آمریکا، از ابتدا موضع رهبری و جمهوری اسلامی مشخص بود و به شدت با اشغال عراق از سوی آمریکا مخالف بودند و پیش از تجاوز آمریکا به عراق این موضع کاملا آشکار بود و پس از حمله به آمریکا به عراق نیز فرموند که آمریکایی ها باید هر چه سریع تر از عراق خارج شوند و عراق را به دست عراقی ها بسپارند و در وهله دوم جمهوری اسلامی ایران در راستای وحدت و یکپارچگی احزاب و گروههای مختلف در عراق عمل کرد تا موضع واحد و منسجمی داشته باشند.
آمریکایی ها تلاش کردند تا از اختلافات داخلی در عراق برای تثبیت اشغالگری و سیطره خود بر این کشور استفاده کنند در نتیجه گام دوم همان اقدام برای وحدت و هماهنگی میان مواضع گروه ها، رهبران و احزاب عراقی با وجود گرایشات فکری، سیاسی، مذهبی، فرقه ای و منطقه ای بود و جمهوری اسلامی با همه این گروهها اعم از عرب، کرد، ترکان، شیعه و سنی و غیره در ارتباط بود.
گام سوم، حمایت دائمی جمهوری اسلامی از مواضع مرجعیت دینی در نجف اشرف و نمایندگان آنها و در راس آن حضرت آیت الله سیستانی حفظه ودام ظله بود چراکه موضع مرجعیت در نجف از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و تاثیر به سزایی در تصمیم گیری های مهم و اساسی داشت. به عنوان مثال، آمریکایی ها پس از اشغال عراق قصد داشتند که قانون اساسی مورد نظر خود را بر عراقی ها تحمیل کنند اما مرجعیت دینی ضمن مخالفت با آن، تاکید کرد که باید مردم عراق قانون اساسی را وضع کنند و به آن رای دهند.
به عنوان مثال ، یکی از مهمترین امور این است که مقاومت و جناح های مقاومت در عراق که در برابر اشغالگری آمریکایی ها ایستادند ، با الهام از قدرت ، معنویات و پشتیبانی از مواضع جمهوری اسلامی ایران موفق شدند بر آمریکایی ها پیروز شوند و به همین ترتیب جمهوری اسلامی موضع خود را اعلام کرد که مقاومت در عراق به رسمیت شناخته شده و این حق طبیعی مردم عراق است و حق عراقی هاست که اسلحه به دست گیرند و با کسانی که سرزمینشان را اشغال کردند بجنگند در نهایت کارزار، آمریکایی ها نتوانستند که اهداف خود را در عراق پیاده کنند. به طبع جمهوری اسلامی ایران در برهه ای از این دوران در کنار مرجعیت دینی در نجف اشرف تلاش فراوانی کرد تا از وقوع جنگ فرقه ای در عراق جلوگیری کند. چراکه تکفیری هایی که به عراق آمده بودند اقدامات خرابکارانه و انتحاری در مناطق شیعه نشین، در حسنیه ها، مساجد و دیگر اماکن مذهبی مرتکب شدند حتی بارگاه امام حسین (ع) نیز در امان نماند و بارگاه ملکوتی امامین عسکریین (ع) نیز در سامرا منفجر شد.
*بیشتر تروریست های انتحاری در عراق عربستانی بودند
بیشتر تروریست های انتحاری عربستانی بودند و بیشتر خودروهای انتحاری بمب گذاری شده نیز از سوی دستگاه اطلاعات سعودی فرستاده می شد. بنابراین تلاش های زیادی به منظور بروز جنگ فرقه ای در عراق صورت گرفت اما موضع مرجعیت دینی در نجف اشرف و تلاشهای قابل توجه جمهوری اسلامی ایران، از بروز جنگ فرقه ای و داخلی در عراق جلوگیری کرد و در نتیجه آمریکایی ها به دلیل ثبات و تلاش سیاسی از یک سو و همچنین مقاومت مسلحانه از سوی دیگر، از ماندن در عراق ناتوان شدند. بنابراین، به دنبال قواعد و راهکاری برای توافق با دولت عراق بودند تا اینکه توافق مورد نظر در زمان نخست وزیری نوری المالکی به امضا رسید و براساس آن نیروهای آمریکایی باید از عراق عقب نشینی کنند.
البته آنها سعی داشتند حتی با توجه به مذاکرات در عراق بمانند ، برای مثال آنها 150 هزار سرباز و افسر داشتند، اما عراقی ها با ان مخالفت کردند تا اینکه تعدادشان به 30، 25، 20 و ده هزار نفر رسید اما عراقی ها باز هم با حضور این تعداد مخالف بودند و حکومت عراق نیز با اعطای مصونیت دیپلماتیک به آنها مخالفت کرد در نتیجه در زمان ریاست جمهوری اوباما راهی جز خروج از عراق نداشتند. بله آنها سفارتخانه و تعداد زیادی از نگهبانان سفارت و برخی کنسولگری ها را نگه داشتند، اما به حضور نظامی پایان داده و پایگاه های نظامی را برچیدند و اینگونه عقب نشینی نظامی آمریکا از عراق را اعلام کردند. عقب نشینی نظامیان آمریکایی از عراق پیروزی بزرگی برای ملت عراق به شمار آمد و این مشکل یکبار دیگر با ظهور داعش که همه موضوع را می دانند، اتفاق افتاد. داعش ازحضورش در سوریه در منطقه شرق فرات و بادیه سوریه استفاده کرد این منطقه نزدیک به 40 تا 45 درصد خاک سوریه را شامل می شد که داعش آن را اشغال کرد.
*آنچه که داعشی ها در عراق مرتکب شدند با حمایت آمریکا و برخی از دولت های منطقه و در راس آن عربستان سعودی صورت گرفت
رهبران داعش عراقی بودند و سران اصلی در گروهک تروریست داعش نیز عراقی بودند و به عراق توجه خاصی داشتند. آنچه که داعشی ها در عراق مرتکب شدند با حمایت آمریکا و برخی از دولت های منطقه و در راس آن عربستان سعودی صورت گرفت و خوب به خاطر داریم که در روزهای نخست خروج داعش از موصل، الانبار ، صلاح الدین و دیالی و دیگر استان ها، بیشتر شبکه های ماهواره ای عربستان و برخی کشور ها در منطقه خلیج فارس این خروج را تایید کردند و آن را پیروزی بزرگی برشمردند.
داعش به مدت کمی با امکانات گسترده ای که داشت بر چندین استان عراق مسلط شد و شاهد بودیم که نیروهای عراقی متحمل تلفات سنگینی شدند. داعش به نزدیکی درهای کربلا، و بغداد رسید و وضعیت به شدت خطرناک شد. حتی تا سامرا و بارگاه امامین عسکریین (ع) صدها متر فاصله داشتند، جمهوری اسلامی ایران به سرعت کمک رسانی کرد. در روزهای نخست مرجعیت دینی در نجف اشرف موضع آیت الله سیستانی را اعلام و جهاد کفایی را خواستار شد.
*ماجرای دیدار حاج قاسم با سید حسن نصرالله برای حضور 120 فرمانده عملیاتی حزب الله در عراق
عراقی ها در حال آماده شدن بودند اما نیاز به کمک های اداری و فرماندهی و هم چنین سلاح و امکانات داشتند زیرا بخش زیادی از ذخیره های سلاح و مهمات به چنگ داعش افتاده بود و می گفتند بسیاری از انبارهای ما خالی است.
همه ما به یاد داریم در روزهای اول حاج قاسم سلیمانی و برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بغداد امده و گروههای مقاومت را جمع کرده و با همکاری دولت عراق در زمان مالکی، به مقابله با داعش پرداختند. چند روز بعد نیز حاج قاسم به لبنان امد و با من دیدار کرد و خواست 120 نفر از حزب الله به عنوان فرمانده عملیات اعزام کنیم. عراق به رزمنده و مبارز نیاز ندارد زیرا مبارزان زیادی در عراق وجود دارند اما ما به فرمانده عملیات در همه مناطق نیاز داریم ما نیز شمار زیادی از برادران را اعزام کردیم و مرزهای ایران و عراق و انبارهای سلاح درمناطق مرزی باز شد تا منتظر تهران نباشند و از مناطق دوردست سلاح و مهمات وارد کردند و الحشد الشعبی و ارتش عراق تجهیز و درگیری ها آغاز شد.
همه مردم عراق از حقایقی مانند موضع گیری جدی ایران در کمک رسانی به عراق و مقابله با داعش و درگیری رودرو با انان بدون هیچ گونه تردید و کمک رسانی و اعزام بهترین فرماندهان سپاه به عراق و در اختیار قرار دادن امکانات ایران به عراقی ها اطلاع دارند. همه می دانند موضع مقام معظم رهبری این است که خط قرمزی در جمهوری اسلامی ایران برای کمک رسانی به مردم و نیروهای عراقی برای به شکست کشاندن داعش وجود ندارد.
شکر خدا و به برکت مراجع دینی و فتواهای آنان و مواضع قطعی مقام معظم رهبری و حمایت شدید جمهوری اسلامی و حضور مستقیم برادران سپاه پاسداران به ویژه نیروهای قدس و الحشد الشعبی و ملت عراق و نیروهای عراقی و وحدت عراقی ها و وحدت ملی عراق زمان مقابله اهل تسنن و شیعه و کرد با داعش؛ پس از سالها شاهد این پیروزی بزرگ بر داعش بودیم که اگر موضع گیری تاریخی و قطعی جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری نسبت به عراق و مراجع مذهبی و الحشد الشعبی و دولت و ملت عراق نبود چنین رخداد عظیمی اتفاق نمی افتاد.
*اکنون اسرائیلی ها در وحشت و لاک دفاعی هستند
سوال: به نظرم یکی از دلایل شکست امریکا در منطقه موقعیتی است که حزب الله و کشور لبنان در آن قرار دارد من دو روز قبل رفتم به مناطق جنوب لبنان و تا مرز فلسطین اشغالی حضور پیدا کردم و مناطق را دیدم زمانی نیروهای صهیونیستی هر وقت که اراده می کردند می توانستند وارد خاک لبنان بشوند و در سال 1382 تا بیروت پیش آمدند جنایات بسیاری انجام دادند بسیاری از مردم را کشتند و حتی پناهندگان فلسطینی در لبنان را کشتند و هر جنایتی را که می خواستند انجام می دادند در همین جنگ 33 روزه هم از طریق هوا و هم از طریق زمین حمله کردند من دو روز پیش اونجا دیدم مردم لبنان در آن منطقه با یک آسایش و با یک امنیت خیلی بالایی دارند زندگی می کنند و اصلا نگرانی بایت هجوم اسراییلی ها قرار بگیرند و دیدم این صهیونیست ها هستند که این دیوار حائل را کشیدند و خودشان را محافظت می کنند و این ها همه نشان می دهد که حزب الله در طول این 35 سالشکل گرفت و رشد کرد بر خلاف میل صهیونیست ها و امریکاییها امروز به یک قدرت بزرگ تبدیل شده که مردم و کشور لبنان را اعتبار خاصی بخشیده این یک قدرت و اقتدارملی برای کشور لبنان محسوب می شود این صحنه ها نشان می دهد این طرح آمریکا برای از بین بردن جنبش مقاومت شکست خورده و امروز اسراییلی ها واقعا خودشان را شکست خورده می بینند.
نیروهای دشمن صهیونیستی در سال 1982 به خاک لبنان حمله کردند، این بخشی از پروژه آمریکا برای لبنان و منطقه بود. از آن زمان تمام پروژه های آمریکا در لبنان با شکست مواجه شده است، در سالهای 1982 ، 1985 ، 2000 ، 2005 و 2006 ، الان آمریکایی ها نمی توانند چیزی را که لبنانی ها به آن راضی نیستند به آنان تحمیل کنند و تمام تلاش های آمریکایی ها و همچنین اسراییلی ها به فضل الهی با شکست مواجه شده است لذا امروز شاهد هستید که جنوب لبنان در امنیت، صلح و آرامشی است که در 70 سال گذشته از زمان تاسیس رژیم غاصب سرطانی اسراییل ، بی سابقه بوده است.
در گذشته، جنوب لبنان و منطقه مرزی با فلسطین اشغالی همواره در حالتی از نگرانی و اضطراب بود، اسراییلیها به آن تجاوز می کردند، می کشتند، گلوله باران می کردند، وارد جنوب لبنان می شدند، هر شخصی را که می خواستند می ربودند حتی از نیروهای ارتش و انتظامی و از مردم کوچه و بازار، هر کاری می خواستند، می کردند و لبنانی ها و مردم لبنان را مسخره می کردند. مثلا در سال 1976 وقتی اسراییلی ها به سینا، کرانه باختری، نوار غزه و جولان نیرو فرستادند از وزیر جنگ وقت اسراییل سوال کردند که آیا به لبنان نیرو فرستادی؟ گفت که احتیاجی نیست. برای اشغال لبنان کافیست که گروه موسیقی ارتش را بفرستیم، تا این حد به لبنان توهین کرده و مردم آن را مسخره می کردند.
اما به فضل الهی آن زمان دیگر گذشت و الان جرات ندارند که جنوب لبنان را گلوله باران کنند، آدم ربایی کنند، به قتل برسانند و وارد آن شوند. آنها بسیار محتاطند و می ترسند، به این دلیل که با مقاومت رو در رو می شوند و مقاومت به آنان پاسخ می دهد، این همان قاعده درگیری است، در گذشته، جنوب لبنان می ترسید اما امروز این شهرک نشینان و اسراییلیها در شمال فلسطین هستند که می ترسند، نه اهالی روستاها و شهرهای ما، اسراییلی ها هستند که می ترسند، دیوار می سازند و حتی خطوط دفاعی بنا می کنند.
همیشه اسراییلیها در موضع هجومی بودند اما حالا در لاک دفاعی هستند. همیشه ما در لاک دفاعی بودیم اما حالا در موضع هجومی هستیم، آنان را تهدید می کنیم که "ان شاءالله" وارد فلسطین اشغالی خواهیم شد. لذا معادله تغییر کرده است، اینها از برکات پیروزی انقلاب اسلامی ایران، رهبری حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای "دام ظله" و حمایت مستمر و موضع ثابت جمهوری اسلامی ایران نسبت به حزب الله و تمام جنبش های مقاومت در جهان است.
*خاطرات جذاب و خواندنی نصرالله از دیدار با مقام معظم رهبری
سوال: خاطراتی از دیدار با مقام معظم رهبری بفرمایید؟
من در دیدار با مقام معظم رهبری به زبان عربی سخن می گویم و ایشان به زبان فارسی سخن می گویند اما بعضی مواقع در ابتدای دیدارها ایشان به زبان عربی احوالپرسی می کنند. این توافق از ابتدای دوره رهبری و حتی زمان ریاست جمهوری ایشان وجود داشت بیشتر در دوره رهبری ایشان .
من فارسی متوجه می شوم اما برخی برادرانم کمی تا حدودی متوجه می شوند از اینرو با مترجم در جلسات حاضر می شوند در جلسه ای با رهبرکه برادران فارسی و لبنانی حضور داشتند ایشان فرمودند از الان به بعد ایرانی ها باید عربی و لبنانی ها نیز زبان فارسی یاد بگیرند و کسی دیگر به مترجم نیازنداشته باشد از همان موقع همه دیدارهای ما بدون مترجم برگزار می شود.
یک خاطره جالب و شیرین دیگر اینکه؛ یک زمانی ما از سختی ها خسته شده بودیم در دهه نود شرایط سختی داشتیم ، وضعیت داخلی و مشکلات رژیم صهیونیستی دشواری های زیادی برای ما به همراه داشت آن موقع من جوان بودم و ریش هایم هنوز سیاه بود اما بار بر دوشم سنگینی می کرد گاهی به ایران می امدم نزد ایشان رفتم و گفتم چه کنم تا سنگینی بار این مشکلات را تحمل کنم؟ ایشان فرمودند تو هنوز جوانی من با این ریش های سفیدم به شما نصیحتی می کنم ،طبیعی است انسان در حرکتش با چالش ها و دشواری هایی روبرو شود دشمنان و دوستان غالبا موجب ناراحتی انسان می شوند اما اذیت دوستان سنگین تراست ،انسان خسته می شود نیاز به راهنما دارد ،کسی که دستش را بگیرد و به وی آرامش دهد در همه مشکلات ، خدا را داریم به کس دیگری نیاز نداریم، خداوند با رحمت و لطفش به ما اجازه داده که وی را بخوانیم و خطاب قرار دهیم در هرحال و صورت و هرزمان که احساس خستگی می کنی توصیه می کنم وارد اتاقی شوی تنها ده دقیقه یک ربع با خدا صحبت کنی ما معتقدیم خدا علیم، بصیر، سمیع و حکیم است همه نیازهای ما در هر صورت نزد خداست با او سخن می گویئم نیازی نیست با دعاهای خاصی وی را بخوانی با زبان خودت در قلب خودت با زبان عامیانه با او مناجات کن خدا می شنود خدا جواد و کریم است اهل کرم ،مغفرت و هدایت است ، خدا به تو ارامش و قدرت می دهد دستان تو را می گیرد از روی تجربه می گویم از همان زمان من به این توصیه گوش می کنم، برکتهایی از این توصیه دیدم زیرا هر اندازه راه دشوار باشد خدا راههایی را برای ما باز می کند خداوند کریم است خیلی کریم است .