العالم ـ آمریکا
در یکی از این تحلیلها و گزارش اخیر رسانههای آمریکا درباره ایران، «دیوید اکس» سردبیر بخش نظامی نشریه «نشنال اینترست»دریادداشت منتشرشده روز (سهشنبه) خود، به یک تجربه دیگر شبیهسازی جنگ با ایران در سال ۲۰۰۲ اشاره کرده که چگونه نیروهای آمریکایی در برابر ایران شکست سختی را متحمل شدند.
پایگاه خبری بیبیسی به بخشی از این تحلیل اشاره کرده است:
«این روزها که تنش در خلیجفارس به شدت بالا گرفته شاید ارزشش را داشته باشد که بازی شبیهسازی شدهای که پنتاگون در سال ۲۰۰۲ از جنگ با ایران ساخته بود نگاهی دوباره بیندازیم. در آن شبیهسازی یک تفنگدار دریایی مامور شد که در نقش رهبر نیروهای ایرانی ظاهر شود و علیه ارتش آمریکا بجنگد. در جریان آن بازی نیروهای درهم و برهم ژنرال پل ون رایپر و تسلیحات هوایی و زمینی او بر اساس داشتههای نظامی ایران شبیهسازی شده بود... نام آن نبرد چالش هزاره ۲۰۰۲ گذاشته شده بود.»
اکس در ادامه، به تشریح سناریوی آغاز درگیری نظامی میان ایران و آمریکا در خلیج فارس میپردازد و اینکه چگونه ژنرال رایپر با استفاده از قایقهای تندرو (مانند آنچه نیروی دریایی ایران دارد)، موشکهای کروز و هواپیماهایی که در ارتفاع کم پرواز میکردند فقط در مدت 10 دقیقه موفق میشود ناوگان دریایی آمریکا را که از نقطه بدون بازگشت عبور کرده و به سمت ایران در حرکت است منهدم کند و فاتح این جنگ شبیهسازی شود.
این نشریه نومحافظهکار همچنین در چند مقاله جداگانه به جنگ احتمالی با ایران و سناریوهای شبیهسازی شده در پنتاگون پرداخته و در نوشتاری با عنوان «چرا ترامپ باید از جنگ با ایران پرهیز کند؟» به مقاله «هری کازیانیس» کارشناس موسسه نشنال اینترست (که پیشتر به بنیاد صلح و آزادی نیسکون شهرت داشت و توسط ریچارد نیکسون، رئیسجمهوری وقت آمریکا تاسیس شده) در فاکسنیوز اشاره کرده که گفته ترامپ تصمیم عاقلانهای گرفته که به دنبال درگیری نظامی با ایران نیست.
«... ترامپ با هوشمندی واقف است که جنگ با ایران نبردی بسیار خونین خواهد بود... بارها در راستای کار تحقیقاتی که در اندیشکده نشنال اینترست میکنم در نبردهای شبیهسازی شده با ایران جنگیدهام... یکی از آنها، در سال ۲۰۱۳ بود که یک گروه از کارشناسان غیرجناحی یک نبرد آزمایشی برابر ایران را براساس دادههای نظامی موجود شبیهسازی کردند... .»
کازیانس در ادامه یادداشت خود از سناریوی این جنگ شبیهسازی شده مینویسد که سرانجام برای آمریکا اینگونه توصیف شده است: ... ایران در نتیجه حملات آمریکا، ابتدا ناو هواپیمابر آمریکا را که نماد قدرت نظامی اوست هدف میگیرد... ۱۰۰ موشک به سوی ناو «یو.اس. دیسترویر» شلیک میکند... سپر موشکی ناو دچار استیصال میشود... ناو هواپیمابر منهدم میشود و ۲۰۰۰ نیروی آمریکایی کشته میشوند... بزرگترین تلفات آمریکا بعد از حملات ۱۱ سپتامبر... ایران منتظر پاسخ آمریکا نمیشود و پیشدستی کرده و به همه پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه حمله میکند...
کازیانس در ادامه تجربه حضور خود در این جنگ شبیهسازی شده با ایران مینویسد: «بعد از پنج روز، مهلت برنامه تمام شد و ما نتوانستیم بقیه جنگ را ادامه دهیم... این شبیهسازیها همیشه محدودیت زمانی دارد.. پیش از پایان آن با این پرسش روبرو شدیم که حالا آمریکا باید چه کند؟ نیروهایش در منطقه در حال کشته شدناند....»
«من در طول چند سال گذشته بارها در این جنگهای شبیهسازی علیه ایران شرکت کردهام و همیشه وضع همین بوده؛ یعنی هیچ وقت تا پایان مهلت برنامه، پیروزی قاطعانه و نهایی برای آمریکا وجود نداشته... .»
این تحلیلگر موسسه نشنال اینترست در پایان نتیجهگیری کرده: «آیا جنگ واقعی به این شبیهسازیها (که بر اساس دادههای واقعی تهیه شدهاند) شباهتی خواهد داشت؛ هیچکس به یقین پاسخ را نمیداند؛ اما چرا که نه؟ توصیه من به پرزیدنت ترامپ این است با دقت تمام به همه جوانب فکر کن...
بنبست ترامپ در رویارویی با ایران
نشریه پولیتیکو نیز امروز در یادداشتی به اوضاع تنشبار منطقه خاورمیانه در نتیجه سیاستهای دولتمردان کاخ سفید اشاره کرده و به نقل از «آرون دیوید میلر» مقام سابق وزارت خارجه و تحلیلگر برجسته خاورمیانه از اندیشکده «ویلسون»، «استون سیمون» مقام سابق کمیته امنیت ملی کاخسفید و «ریچارد سوکولسکی» مقام سابق دفتر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا نوشت: «ممکن است «مایک پومپئو» گمان کند که جنگ تمام عیار با ایران ایده خوبی است، اما نظر ما منفی است.»
این سه تحلیلگر وضعیت کنونی دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا در مواجهه با حملات به پالایشگاه نفتی عربستان را اینگونه ترسیم کردهاند: «به لطف بد عمل کردن وزارت خارجه و تاکید بر سیاست فشار حداکثری، حالا آقای ترامپ باید میان بد و بدتر انتخاب کند... گزینه نظامی بسیار بدتر خواهد بود زیرا ممکن است هیچ اثربخشی مشخصی نداشته باشد؛ ضمن آنکه امکان دارد بسیار سریع دامنه پیامدهای آن از کنترل خارج شود.»
«ما سه نفر روی هم ۸۰ سال برای دولتهای مختلف آمریکا کار کردهایم و به خوبی واقفیم که چه قدر مهم است که آمریکا برای حفظ اعتبارش خود را «قوی و استوار» نشان دهد اما همزمان معتقدیم تنها راه خروج از این کلاف - اگر راهی باقیمانده باشد – گفتوگو و مذاکره است، گرچه روزنه امید آن بسیار ناچیز است.»
به گزارش ایرنا، این سه تحلیلگر امور خاورمیانه در ادامه به بحث این روزهای محافل سیاسی واشنگتن پرداختهاند که طی آن حمله جورج بوش پدر به عراق بعد از اشغال کویت با حملات آرامکو مقایسه میشود.
«این دو قابل مقایسه نیستند. آنجا صدام ۱۰۰ هزار نیرو به خاک کویت فرستاد. مردم این کشور را تهدید و تلاش کرد که همه تاسیسات نفتی این کشور را نابود کند و در نتیجه (با آتشزدن چاههای نفت کویت) یک فاجعه زیست محیطی پدید آورد. علاوه بر این، تفاوت میان این دو واقعه فقط در درجهبندی شدت و میزان وخامت آنها نیست بلکه در آن زمان جورج بوش پدر یک اجماع جهانی پشت خود داشت. جنگ کویت منطقی به نظر میآمد. هر چند همان جنگ هم مقدمهای شد بر ورود آمریکا به جنگ با عراق در 30 سال گذشته که چند تریلیون دلار خرج بر دست واشنگتن گذاشته و موجب مرگ هزاران آمریکایی و عراقی شده است. یادآوری این چیزها برای آنها که با ایران دشمنی دارند شاید مهم باشد.»