درس چهل و هشتم

يکشنبه 30 آبان 1389 - 11:52

اغراء و تحذير گاهي مفعول به بدون فعل و فاعل بکار مي رود و آن زماني است که بواسطه اهميت موضوع و لفظ مفعول به و همچنين کمبود وقت و يا هر علت ديگري، از ذکر فعل و فاعل صرف نظر مي شود و به لفظ مفعول به منصوب اکتفاء مي شود و اين مطلب در دو مورد اتفاق مي افتد:1- إغراء ( تشويق به کار نيک ) که اين هم به صورتهاي مختلف زير مي آيد: الف) تنها لفظ مفعول به منصوب مي آيد: العفافَ ب) براي لفظ مفعول به منصوب يک تأکيد لفظي مي آورند.

اغراء و تحذير گاهي مفعول به بدون فعل و فاعل بکار مي رود و آن زماني است که بواسطه اهميت موضوع و لفظ مفعول به و همچنين کمبود وقت و يا هر علت ديگري، از ذکر فعل و فاعل صرف نظر مي شود و به لفظ مفعول به منصوب اکتفاء مي شود و اين مطلب در دو مورد اتفاق مي افتد:1- إغراء ( تشويق به کار نيک ) که اين هم به صورتهاي مختلف زير مي آيد: الف) تنها لفظ مفعول به منصوب مي آيد: العفافَ ب) براي لفظ مفعول به منصوب يک تأکيد لفظي مي آورند. العفافَ العفافَ ج) يک اسم متناسب يا مترادف را به مفعول به عطف مي دهند: العفافَ و الحجابَ تحذير ( باز داشتن از کار نا پسند ) که اين هم به صورتهاي مختلف بکار مي رود الف) از لفظ ( نفسَکَ ) استفاده مي شود و اسم مورد تحذير را به آن عطف مي دهند: نفسَکَ و الکذبَ ب) از ضماير منفصل منصوب مخاطب استفاده مي شود و اسم مورد تحذير را به آن عطف مي دهند: إيّاکم و النّفاقَ د) لفظ مورد تحذير را يا به تنهايي و يا با تکرار ذکر مي کنند: الغيبةَ / الغيبةَ الغيبةَ رحلةٌ قصيرةٌ بالطائرة سفري کوتاه با هواپيما عادَ مجيدٌ من لُبنانَ و في طريقه إلي البيت رأي صديقَه سَميراً، و جرَي بينهما الحوار التالي: مجيد از لبنان بازگشت و در راه بازگشت به خانه ، دوستش سمير را ديد و ميان آنها گفت و گوي زير انجام شد. مجيد:أهلاً بصديقي العزيز . مجيد: دوست عزيزم خوش آمدي سمير:يالَها من مُفاجأة طيِبة ! کيف حالُک؟ سمير: چه ديدار خوبي ! حالت چه طور است؟ مجيد:بخير والحمدُللّه. مجيد: خوب است خدا را شکر سمير:مارأًيتُکَ مُنذُ مُدّةٍ طَويلةٍ، و الآن أراک تَحملُ حقيبةً، هل تُريدُ السّفر؟ سمير: مدت طولاني است که تو را نديده ام و اکنون تو را مي بينم که ساک حمل مي کني آيا ميخواهي به سفر بروي؟ مجيد:لا، أنا في الحقيقة عائدٌ من السّفر، و أريدُ أن أذهبَ إلي بيتي. مجيد: نه، در حقيقت من از سفر بازگشتم و مي خواهم به خانه ام بروم . سمير:متي؟ و إلي أينَ سافرتَ؟ و کم يوماً استغرقَ سفرُک؟ سمير: کي و به کجا سفر کردي ؟ چند روز در سفر ماندي؟ مجيد:سافرتُ يوم الجُمُعة الماضي إلي لُبنان، و بقيتُ هناک أسبوعاً واحداً. مجيد: روز جمعه گذشته به لبنان سفر کردم و يک هفته در آنجا ماندم.

پربیننده ترین خبرها