العالم- کشکول
حکومت سعودی با تشکیل ائتلافی متشکل از 10 رژیم مرتجع عربی جنگ علیه ملت یمن را کلید زد. اگر حمایت و پشتیبانی آمریکا و نیز اروپا و رژیم صهیونیستی از این ائتلاف نبود و آمریکا و غرب دربهای شرکتهای تسلیحاتی و زرداخانههایشان را بر روی سعودی و دیگر کشورهای ائتلاف باز نمیکردند، آل سعود هرگز ریسک نمیکرد این جنگ را شعلهور سازد.
بنسلمان با توجه به کمبود شخصیت و عقده شخصیتی که از آن رنج میبرد، یمنیها را کوچک و ضعیف میپنداشت و معتقد بود که حمایت آمریکا، غرب و اسرائیل از ائتلاف متجاوز به معنای تضمین نتیجه جنگ است. او حیات سیاسی خود را با اعلام جنگ یمن آغاز کرد تا خود را در قامت سیاستمداری مجرب و فرمانده نظامی قوی به نمایش بگذارد ولی یمنیها به این شاهزاده جاهطلب و ماجراجوییهایش واکنشی عبرتآموز دادهاند که در نتیجه آن، همپیمانانش از جمله امارات دچار اختلاف با او شده و غرب نیز از تجهیز او به انواع تسلیحات خودداری میکند و ارتشهای مزدور- سودان- که با پول آنها را خریده، از هم فروپاشیدهاند و سرانجام، بنسلمان به گروههای تکفیری بهویژه داعش و القاعذه متوسل شده که البته آنها هم در تحقق پیروزی- ولو وهمی- علیه ملت یمن شکست خوردهاند.
امروز با گذشت 6 سال از جنگ یمن، طوفانهای یمنی از جمله موشکهای بالستیک و پهپادها به سمت عربستان سعودی میوزند تا مواضع نظامی و اقتصادی بسیار مهم و حساس در داخل این کشور از جمله فرودگاهها، پایگاهها و تاسیسات نظامی را هدف قرار دهند که با دقت کامل به اهدافشان نیز اصابت میکنند. به نحوی که بنسلمان درسایه نزدیک شدن نیروهای مسلح یمن به پایان عملیات آزادسازی کامل استان مارب، به توافق آتشبس متوسل شده است.
نه امریکا، نه اسرائیل و نه غرب و نه حتی هیچ ابرقدرتی در جهان نمیتواند از شدت خشم طوفانهای یمنی علیه بنسلمان بکاهد مگر اینکه جنگ علیه یمن متوقف و محاصره ملت یمن شکسته شود و این تصمیمی است که بنسلمان دیر یا زود آن را اتخاذ خواهد کرد چرا که تنها گزینه پیش روی اوست.