خرده روایت‌ها؛

روایت پدر فلسطینی از شهادت همسر و 2 فرزند خردسالش

روایت پدر فلسطینی از شهادت همسر و 2 فرزند خردسالش
يکشنبه 22 بهمن 1402 - 21:19

«احمد عاشور» می گوید: همسرم "نور" هر وقت صدای بمباران می‌آمد، می‌گفت خدایا در شور و غوغای روز قیامت به ما آرامش و اطمینان خاطر عطا کن.

العالم - فلسطین اشغالی

«می‌کوشم چیزی بنویسم اما زبان در وصف آنها قاصر است؛ همسرم نور و کودکانم عمر و مریم خانواده گرم و صمیمی من که در حمله اشغالگران به شهادت رسیدند».

احمد عاشور می‌گوید: «هر وقت صدای بمباران می‌آمد، همسرم نور می‌گفت خدایا در شور و غوغای روز قیامت به ما آرامش و اطمینان خاطر عطا کن؛ به من می‌گفت نگران ما نباش؛ لحظه شهادت دردناک نیست؛ شب قبل از شهادتش به من گفت: اگر اتفاقی برایم افتاد 10 روز روزه قضا دارم، عمر و مریم هم کنارم باشند.

از او پرسیدم پس من چی؟ گفت تو باقی خواهی ماند و حکایت ما را نقل خواهی کرد؛ گویی نور می‌دانست که او به همراه فرزندانمان شهید خواهد شد و من زنده خواهم ماند تا این حکایت را نقل کنم.

بامداد من را برای نماز صبح بیدار کرد و گفت از تو می‌خواهم از نماز صبح غفلت نکنی. نماز صبح سلاحی قوی در این دنیاست». این آخرین سخنانش قبل از شهادت بود.

کلید واژه ها :

پربیننده ترین خبرها