چرا کشورهای عربی به راهبرد آشتی با ایران روی آورده‌اند؟

چرا کشورهای عربی به راهبرد آشتی با ایران روی آورده‌اند؟
شنبه 5 خرداد 1403 - 15:46

فصل جدیدی از گشایش روابط میان ایرانی‌ها و عرب‌ها، به دلیل رغبت‌شان برای تثبیت ثبات و امنیت منطقه و جلوگیری از سوق یافتن امور منطقه‌ای به سمت تنش‌ها و درگیری‌هایی که به نفع هیچ‌کدام‌شان نیست، آغاز شده است.

العالم- ایران

در سانحه سقوط بالگرد، که به شهادت آیت‌الله شهید "سید ابراهیم رئیسی" رئیس‌جمهور و "حسین امیرعبداللهیان" وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و شماری از همراهان آنها منجر شد، کشورهای عربی با ابراز همدردی و همبستگی با دولت و ملت ایران، ثابت کردند که این موضوع فراتر از چارچوب تسلیت و عرف‌ها و آداب رسمی است. در به دنبال این حادثه، اساسا پایتخت‌های عربی از تهران حمایت کرده‌ و امکانات خود را برای کمک به ایران در زمینه جست‌وجو و موقعیت‌یابی بالگرد حادثه‌دیده ریاست‌جمهوری قرار دادند و بدین ترتیب حسن نیت‌شان را در قبال تهران به نشان دادند.

پایگاه خبری "النشره" در مقاله‌ای نوشت: البته نه اینکه این سانحه تاسف‌بار مقدمه گشایش روابط ایران و کشورهای عربی باشد بلکه داستان به روزی برمی‌گردد که امارات متحده عربی طی سال‌های اخیر تماس‌ها با ایران در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی، را با هدف تثبیت ثبات منطقه افزایش داد به نحوی‌که حجم مبادلات تجاری میان این دو کشور سالیانه از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشت و امارات پس از چین در رتبه دوم تبادلات تجاری با جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. امارات همچنین هرگونه استفاده نظامی از خاک خود برای هدف قرار دادن ایران یا هر همپیمان منطقه‌ای‌اش را رد کرد که این امر به رفع نگرانی‌های ایران در دو مساله اساسی منجر شد: ائتلاف عربی- آمریکایی، و پروژه عادی‌سازی عربی- اسرائیلی.

طبق اطلاعات موجود، خطوط ارتباطی ایرانی- عربی در حال حاضر از طریق ایران- عربستان سعودی، ایران- اردن و ایران- مصر می‌گذرد که البته این کشورها به تاسی از امارات چنین تصمیمی را گرفتند. البته نباید نقش راهبردی سلطان‌نشین عمان در میانجی‌گری بین ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها برای حل مسائل مورد اختلاف، و همچنین نقش قطر به عنوان متحد ایران را در تلطیف روابط عربی- ایرانی نادیده گرفت.

به نظر می‌رسد دروازه روابط ایران و عرب‌ها، به دلیل رغبت‌شان برای تثبت ثبات و امنیت منطقه و جلوگیری از سوق یافتن امور منطقه‌ای به سمت تنش‌ها و درگیری‌هایی که به نفع هیچ‌کدام‌شان نیست، بیش از پیش باز است. ولی این تمایل به برقراری روابط فقط به سطوح و محافل سباسی، امنیتی و اقتصادی محدود نمی‌شود بلکه این رغبت را در میان نخبگان، متفکران و اندیشمندان هم می توان دید که از چند روز پیش میزگردهایی را برای بررسی اختلافات حل نشده میان این کشورها و نیز نگرانی‌های متقابل ایرانی و عربی تشکیل دادند و در این نشست به این سوال‌ها پاسخ می‌دهند که چرا کشورهای عربی از نفوذ منطقه‌ای ایران نگران هستند؟ در مقابل روند عادی‌سازی عربی- اسرائیلی به نتیجه می‌رسد یا خیر؟ آیا این عادی‌سازی‌ها به ضرر سوریه خواهد بود یا خیر؟

به نظر می‌رسد دو عامل اصلی پشت گشایش روابط عربی- ایرانی است: اطمینان‌بخشی تهران به پایتخت‌های عربی با اتخاذ رویکردهای سیاسی، و تأکید عربی مبنی بر مخالفت با هرگونه اقدامات برای بر هم زدن ثبات منطقه‌ای.

بحث حول محور مسائل اساسی منطقه‌ای است و این که آینده سیاسی و اقتصادی سوریه و یمن به کجا می‌رود؟ همچنین پیامدهای جنگ غزه و آینده کشور فلسطین، پرونده هسته‌ای در منطقه و چگونگی دستیابی به همکاری در این زمینه به‌ویژه بین ایرانی‌ها و سعودی‌ها، و همکاری‌های اقتصادی ایران و کشورهای عربی از جمله موضوعاتی است که در این زمینه باید پیگیری شوند.

در این موارد توافقات نهایی یا کتبی هنوز حاصل نشده است، اما شواهد حاکی از آن است که این تفاهم سازنده و مثمرثمر خواهد بود و دستاوردهای مثبتی برای منطقه نیز خواهد داشت. با علم به اینکه جنگ غزه، به این اعتبار که قضیه فلسطین اولویت جهان اسلام است، روند حل و فصل مسایل را مختل کرده و یا به تاخیر انداخته است و همچنین آمریکایی‌ها برای پیشبرد روند عادی‌سازی عربی- اسرائیلی در حال فشار بر کشورهای منطقه هستند.

بنابر این عامل اصلی تاخیر در حل و فصل مسائل منطقه‌ای میان ایران و کشورهای عربی منطقه و عدم دستیابی نهایی آنها به تفاهم همان رژیم اسرائیل است که با این نیت، جنگ غزه را طولانی‌تر می‌کند و در بیانیه‌ها و اظهاراتش طوری وانمود می‌کند که اسرائیل همچنین بازیگر اصلی در انتخابات آمریکا است و به تبع آن، واشنگتن تا انتخاب رئیس‌جمهوری جدید نمی‌تواند تصمیمات قاطعی اتخاذ کند.

با این حال، گفت‌وگوهای عربی- ایرانی در مسیر رو به جلو پیش خواهد رفت و منطقه از نتایج مثبت آن بهره مند خواهد شد.

پربیننده ترین خبرها