العالم ـ آمریکا
بنابر این گزارش، این اتاق فکر مطرح آمریکایی اضافه کرد که ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی خود آشکارا اعلام کرد که میخواهد سیاست خارجی ایالات متحده را متحول کند. او از دوشنبه و پس از ورود به کاخ سفید فرصت می یابد تا به وعدههایی که هدفشان «متفاوت انجام دادن کارها» و «انجام کارهای متفاوت» است، عمل کند. در این شرایط مشخص نیست که آیا او موفق خواهد شد؟ و آیا ایالات متحده از این تغییرات منفعتی کسب می کند؟
«جیمز ام. لیندزی» نویسنده گزارش معتقد است: پاسخ به سؤال اول سادهتر است. بهاحتمال زیاد، سیاست خارجی ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش بسیار آشفتهتر از دوره اول خواهد بود. وی وقتی در سال ۲۰۱۷ قدرت را به دست گرفت، بهطور ناخواسته مقامات حوزه سیاست خارجی را دور خود جمع کرد که دیدگاههای او را رد میکردند. این گروه که «محور مشاوران» نامیده میشد، از همان ابتدا تلاش کرد تا انگیزههای سیاست خارجی ترامپ را منحرف کند یا تغییر دهد. این تلاشها مدتی موفق بود، اما در نهایت ترامپ این افراد را کنار گذاشت و این حقیقت اساسی را نشان داد که روسایجمهور از مشاورانشان تأثیرگذارتر هستند.
گزارش می افزاید: ترامپ اکنون انتخابهای خود در سال ۲۰۱۷ را اشتباه میداند و قصد ندارد دوباره آنها را تکرار کند. تیم امنیت ملی جدید او از افرادی تشکیل شده که بهدنبال اجرای دستورکار ترامپ هستند و نه خنثی کردن آن. او وفاداری و حتی شاید تبعیت کامل را بر شایستگی و تخصص ارجحیت داده است.
نویسنده با بیان اینکه پاسخ به این سؤال که آیا ایالات متحده از تغییرات ترامپ سود خواهد برد یا خیر، دشوارتر است، تصریح کرد: هنوز مشخص نیست او در دوران ریاستجمهوری خود چه اقداماتی انجام خواهد داد. او ممکن است با سرعت بالا و بیمحابا به اجرای دیدگاه های گوناگون و اغلب متناقض خود بپردازد که این میتواند به آشفتگی بدون موفقیت منجر شود. ممکن است وی از پیشنهادات غیرمنطقی خود، مانند ایجاد دیوار تعرفهای در اطراف ایالات متحده، صرفنظر کرده و مجموعهای از تغییرات سیاستی منظمتر و استراتژیکتر را دنبال کند.
در ادامه این تحلیل می خوانیم: اما حتی اگر ترامپ از پیشنهادات مخرب خود صرفنظر کند، بعید است بتواند چالش اصلی سیاست خارجی ایالات متحده، یعنی تلاش چین برای بازطراحی قوانین نظم جهانی را مهار کند. مقابله با این چالش مستلزم تقویت روابط با دوستان، شرکا و متحدان است که این مساله با دیدگاه ترامپ در تضاد است، زیرا او دوستان را بخشی از مشکل میداند، نه راهحل.
لیندزی تصریح دارد: ترامپ بهجای ایجاد یک ائتلاف جهانی در طرفداری از آمریکا، احتمالاً روند رو به رشد ناسیونالیسم را تشویق و تسریع خواهد کرد. این ممکن است در کوتاهمدت باعث بروز احساسات ملیگرایانه و شعارهایی مانند «ایالات متحده! ایالات متحده!» شود، اما در بلندمدت ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد. هنگام مواجهه با یک قدرت هژمونیک در حال ظهور، تنها چیزی که بدتر از داشتن متحدانی است که کاملاً مطابق انتظار نیستند، نداشتن هیچ متحدی است.
در بخش پایانی این تحلیل دیدگاه تعدادی از تحلیلگران در زمینه سیاست خارجی ترامپ بیان شده است. «الیزابت اکونومی» و «ملانی هارت» به ترامپ هشدار دادهاند که ایالات متحده برای پیروزی در رقابت با چین به چیزی فراتر از تعرفهها نیاز دارد. این امر به مجموعهای کامل از مشوقهای اقتصادی، مشارکتهای عمومی-خصوصی، و توافقنامههای سرمایهگذاری و تجاری محتاج است تا وابستگی ایالات متحده و شرکای آن به چین را کاهش دهد.
به گزارش ایرنا، «آنتونیو دِ لورابروست» تحلیلگر فارن پالسی هم تهدیدهای ترامپ برای بازپسگیری کانال پاناما، حتی با توسل به زور در صورت لزوم را دلیلی بر واکنش منفی در آمریکای لاتین دانست. «راوی آگراوال» سردبیر نشریه فارن پالسی هم اعتقاد دارد که ترامپ در حال ایجاد دنیایی مبتنی بر معاملهگری است. همچنین کشورهایی که به اتحادهای مورد حمایت ایالات متحده وابسته شدهاند، خود را نیازمند تغییر راهبرد میبینند و در دوره ترامپ بازارهای جهانی شاهد تلاطم خواهند بود.