به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، عبدالرحمن القرضاوی در نامه ای که سایت خبری الیوم السابع مصر آن را منتشر کرد، خطاب به پدرش نوشت:
"پدر عزیرم! شما در سخنان اخیرتان گفتید که مصری ها سی سال – اگر نگوییم شصت سال – از انتخاب رئیس جمهور محروم بوده اند و مرسی نخستین رئیس جمهور منتخب مردم مصر است و ملت با عزل مرسی در واقع بیعتی که با او بسته بود را شکست و ادعا کرد در طرف کسانی می ایستد که از نظر تعداد در اکثریت هستند".
پسر قرضاوی که از شاعران و نویسندگان مشهور مصر است، در ادامه در پاسخ به این اظهارات پدرش می نویسد: مقایسه مرسی و مبارک از نظر نسل ما غیرقابل قبول است. نسل ما مانند نسل شما نیست که 30 سال تحت عنوان صبوری، سکوت پیشه کند. ما نسلی هستیم که آموخته ایم نباید بگذاریم دانه استبداد در زمین ریشه بدواند به همین سبب تصمیم گرفتیم در همان سال نخست این شجره خبیثه را ریشه کن کنیم.
عبدالرحمن قرضاوی می افزاید: پدر بزرگوار! من از شما آموخته ام که مسلمانان اگر با کسی عهد ببندند باید به عهد خود پایبند باشند. مرسی با مردم عهد بست که بر اساس نظر اکثریت عمل کند، وقتی چنین رئیس جمهوری نظر اکثریت را زیر پا گذاشته و نظر خود را تحمیل کند، باید با او به عنوان عهدشکن برخورد کرد و او را کنار گذاشت. ما با این مرد عهد بستیم که قانون اساسی را بر اساس توافق تدوین کنیم، به عهد خود وفا نکرد، عهد کردیم در خصوص تقسیم پست های وزارتی با توافق عمل کنیم، به عهد خود وفا نکرد، عهد کشور را با مشارکت اداره کنیم نه با قدرت طلبی و حاکمیت خواهی، اما او به عهد خود وفا نکرد، با او عهد بستیم که رئیس جمهور همه مصری ها باشد اما او به عهد خود وفا نکرد، از آن مهم تر با او عهد بستیم که رئیس مصر ِ انقلابی باشد، اما او در سالگرد پیروزی انقلاب به سازمان پلیس - که عهد بسته بود آن را پاکسازی کند اما به آن وفا نکرد – گفت : شما در قلب انقلاب ژانویه بودید!! دیگر چه عهدی مانده بود که مرسی نشکسته باشد؟
فرزند قرضاوی همچنین از آشتی دولت مرسی با پسمانده های رژیم مبارک و عناصر این رژیم و تلاش برای به جلب نظر آن ها به نفع اخوان المسلمین نوشت و تاکید کرد: مرسی با این کار به "ظالمان در ظلم و ستم یاری کرد"
وی همچنین یکی از کلمات قصار مهم پدرش را به وی یادآور شد که گفته بود: "آزادی بر دین مقدم است" و ادامه داد: بر این اساس من هم در انقلاب 25 ژانویه شرکت داشتم و هم در انقلاب 30 ژوئن و در هر دو انقلاب تنها دغدغه من برپاداشتن آزادی در کشور بود.
عبدالرحمن سپس با اشاره به درخواست پدرش از السیسی و همه احزاب و نیروهای سیاسی و آزادی خواهان برای بازگرداندن مرسی و نصیحت کردن او و ارائه برنامه به او، به پدر خاطر نشان کرد: در تمام یک سال گذشته، مردم و احزاب و نخبگان همین کار را کردند، اما مرسی نه تنها نصیحت نپذیرفت، بلکه ناصحان را از اطراف خود راند و تکروی پیشه کرد و تنها مرجع نصیحت پذیری خود را اخوان المسلمین و رهبری اخوان قرار داد، اما اخوان و رهبر آن ها هیچ گاه ناصح مشفقی برای او نبودند و کشور را به سمت نابودی کشاندند و این قرار ما با مرسی نبود. ما امیدوار بودیم که مرسی به عنوان نخستین رئیس جمهور منتخب موفق شود، اما او شخصا مشروعیت خود را خدشه دار کرد و به دنباله رو یک گروه تبدیل شد و اخوان المسلمین ریاست جمهوری را به عنوان شعبه ای از اخوان المسلمین تبدیل کردند.
وی در پایان خطاب به پدرش تاکید کرد: اظهارات اخیر شما از حد نظر شخصی و دعوت فراتر رفته و تبدیل به فتوا شده است اما مردم و انقلابیون مصر دیگر به تنها فتوایی که گوش می دهند، مبارزه با ظلم خواهد بود.
26