واژه آب مجازی را اولین بار J.A Allan در سال 1993 مطرح کرد و پیش از آن، واژه آب جاسازی شده (Water embedded) برای رساندن این مفهوم استفاده میشد.
مجازی بودن در این جا بدان معنا است که بخش زیاد آب مصرف شده در فرایند تولید، در محصول نهایی وجود فیزیکی ندارد و در حقیقت بخش بسیار ناچیزی از آب مصرفی در پایان به عنوان آب واقعی در بافت محصول باقی میماند.
به این نمونه توجه کنید:
برای تولید یک کیلوگرم از غلات که به شکل دیم و در شرایط جوی مطلوب رشده کرده بین یک تا دو متر مکعب آب نیاز است و برای تولید همین مقدار غله در شرایط جوی نامطلوب (دما و تبخیر بالا) بین 3 تا 5 متر مکعب آب مصرف می شود.
تجارت جهانی کالاها یک جریان بینالمللی از آب مجازی را بهوجود میآورد که به آن تجارت آب مجازی گفته میشود. همزمان با آغاز تجارت بینالمللی کالاها جریان آب مجازی از منطقهای به منطقه دیگر در جهان در حال جریان است.
با توجه بیشتر دانشمندان و محققان به مفهوم آب مجازی، انجام محاسبات کمی در این زمینه آغاز شد. محاسبات انجام شده از جابجایی جریان عظیمی از آب که به شکل مجازی با تجارت کالاهای آب بر در حال جریان است خبر میدهد.
کشورهای خشک و نیمه خشک میتوانند با واردات کالاهای آب بر نظیر مواد غذایی، آبی را که برای تولید آن نیاز است جهت استفاده در سایر بخشها حفظ کنند. انتقال آب حقیقی در حجم زیاد و در فاصلههای طولانی به علت مشکلات انتقال و هزینههای بالای آن تقریبا غیرممکن به نظر میرسد، در این حال تجارت مواد غذایی میتواند با انتقال مجازی حجم عظیمی از آب به عنوان همگونسازی توزیع ناهمنگون آب به حساب آورده شود.
بخش کشاورزی به عنوان پرمصرفترین بخش در حدود 74درصد از منابع آب شیرین جهان را مصرف میکند. برخی از کشورهای کم آب برای تامین بخشی از این آب با نادیده گرفتن ظرفیتهای طبیعی به پمپاژ بیش از حد آبهای زیرزمینی و نمکزدایی آب دریا میپردازند. نتایج تحقیقات نشان میدهند که تولید محصولات در این شرایط بیش از پنج برابر گرانتر است. کشورهای کم آب میتوانند با دخالت دادن تجارت آب مجازی در سیاستهای آبی علاوه بر این که میزان دسترسی خود را به منابع آب جهانی افزایش میدهند از افزایش فشار بر منابع محدود خود نیز بکاهند.
واردات مواد غذایی به منظور استفاده از منبع تجارت آب مجازی بخشهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست یک کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و با امنیت غذایی و فرهنگ کشور ارتباط مستقیم دارد. کشورهای کم آب میتوانند با توجه به شرایط، ظرفیتها و نیازهای داخلی و همچنین ملاحظات امنیت غذایی خود نقطه بهینهای را برای میزان واردات مواد غذایی به کشور پیدا کنند.