پشت پرده دروغ بزرگ ترامپ و اختاپوس های اطلاعاتی آن

پشت پرده دروغ بزرگ ترامپ و اختاپوس های اطلاعاتی آن
سه شنبه 13 تير 1396 - 10:14

ادعاهای آمریکا در خصوص حمله شیمیایی سوریه به منطقه خان شیخون دروغ بزرگی بود که ترامپ با دست آویز قراردادن آن به هدف خود برای حملات موشکی به سوریه دست یافت.

العالم ـ سوریه
 شبکه خبری المیادین درگزارش تحلیلی با ارایه مستنداتی از ادعاهای آمریکا در حمله شیمیایی سوریه به منطقه خان شیخون را«دروغی بزرگ» پرده برداشت و نوشت: آمریکا و اختاپوس های اطلاعاتی آن، پیش از صدور فرمان ترامپ برای حمله هوایی به سوریه، می دانستند که اسد سلاح شیمیایی ندارد.

المیادین نوشت: اطلاعات منتشره حاکی از عدم صحت ادعاهای آمریکا درباره حمله شیمیایی سوریه به منطقه خان شیخون در 4 آوریل سال جاری میلادی است. این درحالی است که ارزیابی ها نشان می دهد که سوریه با وجود بحران،‌ همچنان حاکمیت خود را حفظ خواهد کرد.
شبکه خبری المیادین در تحلیلی با پرداختن به تحولات اخیر سوریه و طرح های آمریکا برای این کشور به اطلاعاتی که کذب بودن ادعاهای واشنگتن درحمله شیمیایی سوریه به خان شیخون را ثابت می کند، پرداخت و نوشت : کاخ سفید در 5 تیر(26 ژوئن) با صدور بیانیه ای اعلام کرد که «آمریکا درحال آماده شدن احتمالی برای حمله شیمیایی دیگر به سوریه است.»،‌ پس از آن جمیز ماتیس وزیر دفاع آمریکا در7 تیر (28 ژوئن)در پیامی تهدید آمیز تاکید کرد که «هیچ عملیاتی نظامی احتمالی در آینده صورت نخواهد گرفت». ماتیس به تیم خبرنگاران همراه وی در کنفرانس وزیران دفاع اعضای سازمان پیمان آتلانیک شمالی (ناتو) گفت: «به نظر می رسد که سوریه تسلیم هشدار آمریکا شده است» البته بدون اینکه شواهد و مستندات کافی مبنی بر خطر تحولات بسیار خطرناکی که ممکن است منطقه را به سمت جنگی ویرانگر سوق دهد،‌ ارائه دهد.
در ادامه این تحلیل آمده است: طبیعی است که واکنش های سوریه و روسیه در رد ادعاها و هشدار واشنگتن یکسان باشد. در مقابل این ادعاها، دستاوردهای ارتش سوریه چه در درعا و جنوب کشور و چه در دیر الزور و تدمر آن هم پس از پیروزی دمشق و همپیمانانش در درگیری های گذرگاه «التنف» در مرزهای مشترک با اردن و شکست طرح آمریکا برای به زانو در آوردن سوریه،‌ به هیچ وجه متوقف نمی شود.
بی اساس دانستن و زیرسوال بردن بیانیه رسمی کاخ سفید که به طور ناگهانی صادر شد از آن جهت که چند منبع در آن ذکر شده، دشوار است. این بیانیه با همکاری رسانه های اصلی در آمریکا به طور کلی این گزارش های مستند درباره سوریه را نادیده گرفت.
در ابتدا، «روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز فاش کرد که یک تیم نظامی آمریکایی که برخی از آنها جزو ستاد فرماندهی مرکزی هستند از لحن و زمان اعلام هشدار کاخ سفید شگفت زده شدند و اعلام کردند که آنها هیچ اطلاعی در خصوص انجام چنین حمله ای به سوریه نداشتند. به همین دلیل کاخ سفید صبح روز بعد مجبور شد بیانیه ای صادرکند با این مضمون که «تصمیم نهایی بعد از مشاوره با وزارت دفاع، سازمان اطلاعات مرکزی‌، وزارت خارجه و مدیر آژانس امنیت ملی صادر شد». امری که سوالاتی را درباره ماهیت و ابعاد این تصمیم برانگیخت که آیا اعلام آن به منظور توزیع نقش های نظامی صورت گرفته یا نشانگر اختلافات حقیقی است که در راس نهادهای مهم نظامی به طور مشخص میان جمیز ماتیس وزیر دفاع و هربرت مک مستر مشاور امنیت ملی ترامپ وجود دارد».
«با قطعیت سخن گفتن در این باره آسان نیست،‌ اما تصمیمی که از سوی نهاد ریاست جمهوری امریکا صادر شده هر بُعدی هم داشته باشد،‌ تصمیم قابل اجرایی به شمار می رود و باید از این زاویه به آن نگاه کرد. اگرچه تحلیل گران،‌ سیاستمداران و کارشناسان متفق القول هستند که کاخ سفید و دو نهاد نظامی و اطلاعاتی آن، وحدت خود را برای اعلام یک رای و دیدگاه یکسان یا اتخاذ سیاست روشن و واضح از دست داده اند. البته در این باره باید به نگرانی ترامپ درخصوص اسرائیل و تقویت جبهه مقاومت و افزایش تجربه های نظامی و میدانی آن و نیز و ارتباط مستقیمش به ایران نیز اشاره کرد».
«یکی از فرماندهان ارشد بازنشسته آمریکایی درخصوص ارزیابی این موضوع گفت : به هیچ عنوان بعید نیست که نتانیاهو در تماس تلفنی با جراد کوشنر داماد یهودی رئیس جمهوری آمریکا، نگرانی شدید اسرائیل را از پیروزی ها فراوان میدانی سوریه ابلاغ کرده باشد تا از این طریق ترامپ را به انجام یک عملیات نظامی جدید تشویق کند. ترامپ هم این اقدام را فرصتی مناسب برای انحراف اذهان عمومی از بحران های داخلی یافت».
در ادامه این تحلیل آمده است: ادعاهای مطرح شده در بیانیه ریاست جمهوری آمریکا و نهادهای مهم حاکمیتی این کشور (علیه سوریه) با انتشار گزارش طولانی و مفصلِ سیمور هرش روزنامه نگار حقیقت یاب و مشهور آمریکایی در 4 تیر(25 ژوئیه) رد شد. این در حالی بود که هنوز کاخ سفید اعلام نکرده بود که سیستم اطلاعاتی آمریکا مدرک و سندی دال بر حمله شیمیایی نظام سوریه در روز 4 آوریل 2017 به شهرک خان شیخون در اختیار ندارد. منابع موثق در پنتاگون و مجموعه سیستم های اطلاعاتی آمریکا این مطلب را تایید کردند.
«مضمون گزارش طولانی هرش با عنوان «خط قرمزِ ترامپ» این بود که آمریکا و اختاپوس های اطلاعاتی آن، پیش از صدور فرمان ترامپ برای حمله هوایی به سوریه و شلیک 59 موشک توماهوک به پایگاه هوایی الشعیرات، می دانستند که (رئیس جمهور) اسد سلاح شیمیایی ندارد. تا جایی که برخی از مسئولان نظامی ازجمله افسران میدانی از اینکه ترامپ گزارش های ارسالی آنها را نادیده گرفته و فرمان حمله داده، ابراز نگرانی کردند».
یکی از فرماندهان نظامی در گفتگو با هرش از تاسف شدید نهادهای نظامی آمریکا در قبال رفتارهای ترامپ سخن گفت و افزود که وی «چیزی نمی خواند و هیچ اطلاعی از تاریخ ندارد. تمایل به انجام رفتارهای عجولانه دارد. میان اداره قراردادهای تجاری و اقدامات نظامی تفاوتی قائل نمی شود و نمی داند که خسارت در قراردادهای تجاری، مالی است اما در اقدامات نظامی کشته شدن افرادی است که در بلند مدت، به امنیت ملی کشور آسیب می زند».
در گزارش هرش مسائل دیگری نیز بیان شده که همگی حاکی از محکومیت دولت آمریکا است. از جمله «نقش فعال دولت اوباما در قاچاق سلاح از لیبی به سوریه با استفاده از خاک ترکیه، ایجاد تعدادی شرکت های ساختگی از جمله شرکت اطلاعاتی ترکیه برای پوشش تامین مالی و تسلیحاتی گروه های تروریستی» در داخل سوریه.
هرش همچنین از نحوه تعامل رسانه های آمریکایی وابسته به ترامپ در پوشش دهی اخبار مربوط به حمله هوایی ارتش کشور به خان شیخون که تحت سیطره گروه موسوم به «تحریر الشام» بود، ابراز نارضایتی کرد و گفت سخنان شاهدان عینی را بدون هیچ تحقیق و بررسی. آنها گفتند که توانسته اند «بوی گاز سارین را از فاصله 500 متری استشمام کنند»؛ در حالی که گاز شیمیایی سارین بدون بو است.
البته پس از اینکه هیچ یک از رسانه های آمریکایی، گزارش هرش درباره سوریه را منتشر نکردند، وی مجبور شد آن را در روزنامه آلمانی «دی ولت» منتشر کند. اکنون هم نمی تواند اثری از گزارش وی در رسانه های اصلی آمریکا یافت.
«آلمان دیگر نارضایتی خود را از سیاست های تنش آمیز واشنگتن پنهان نمی کند و آنگلا مرکل صدر اعظم این کشور گفت آمریکا چند هزار مایل دور از منطقه است. اما اروپا با اینکه نسبت به آمریکا به خاورمیانه نزدیک تر است دنبال هیچ گونه ماجراجویی برای به راه انداختن جنگ هایی نیست که عواقب بدی در پی دارد.
پس از گذشت چند روز، اسکات ریتر بازرس اسبق کمیته ویژه تسلیحاتی سازمان ملل درعراق در 29 ژوئن با انتشار گزارش مفصلی تحت عنوان «ادعاهای ترامپ درباره گاز سارین مبتنی بر دروغ است» در یک هفته نامه آمریکایی، وقائعی را فاش کرد که سخنان و نتایجی که هرش به دست آورده بود را تایید کرد.
اهمیت مقاله ریتر در آن است که وی اذعان کرده که درجریان تحقیقات و بررسی هایی که هرش در این زمینه انجام داده بوده و به او در صحت معلومات به دست آورده کمک کرده است.
ریتر توضیح داد که درحین انجام تحقیقات درخصوص حادثه خان شیخون «هیچ کس شواهد مادی و فیزیکی مبنی بر شلیک سلاح شیمیایی به این منطقه ارائه داد. متهم کنندگان سوریه روایتی را ساخته بودند که عناصر آن، شمار زیادی از قربانیان و کسانی بودند که جان خود را از دست داده بودند. اما هیچ سند و مدرکی مبنی بر اینکه این افراد بر اثر این حادثه معین (حمله شیمیایی) کشته شدند، وجود نداشت.
همانطور که ریتر گزارش ها مربوط به سازمان منع سلاح های شیمیایی را باطل و رد کرد؛ که در آن به این نتیجه رسیده بودند، «گاز سارین یا عنصر شبیه به سارین» در خان شیخون استفاده شده است. ریتر با تاکید بر اینکه «این سازمان در صدور حکمش صلاحیت ندارد» همه این ادعاها را رد کرد. این درحالی است که سازمان منع سلاح های شیمیایی بعدها اعلام کرد تیمش به هیچ وجه نتوانسته برای انجام تحقیقات به منطقه خان شیخون وارد شود.
«در همین راستا، گزارشی نیز اخیرا در روزنامه آمریکایی واشنگتن پوست منتشر شد که در آن آمریکا و نیروهای ائتلاف بین المللی را مسئول استفاده از فسفر سفید درمناطق مسکونی موصل و رقه دانسته است. ریان دیلون سخنگوی ائتلاف بین المللی داعش استفاده از سلاح ممنوعه فسفر سفید را در این مناطق نفی نکرد و تنها به بیان این ادعا اکتفا کرد: «نیروهای ائتلاف همه احتیاط ها را انجام دادند تا خطر در معرض قرار گرفتن ناگهانی غیرنظامیان با فسفر سفید کاهش یابد». اما سازمان هیومن رایتس واچ تنها به این تحلیل بسنده کرد: «همچنان تحقیقات درباره اینکه آیا غیرنظامیان واقعا در معرض این نوع از مواد قرار گرفته اند، در حال انجام است».
گزینه های در دسترس و ممکن واشنگتن بر پایه منطق جنگ طلبان در خصوص «حمله پیش دستانه (به سوریه) بر اساس ادعاهایی که سابقا مطرح کردند» و اجرای آخرین پروژه آمریکا برای حمله مستقیم به سوریه جهت تقسیم آن، شامل موارد زیر می شود:
زینه های پیش روی واشنگتن
1. حمله هوایی «پیشدستانه» به یک پایگاه یا چند پایگاه هوایی سوریه. اقدامی که با وجود خطرات دیپماتیک و سیاسی آن، مستلزم رصد مستمر هواپیماهای شناسایی و تماس های فعال در این زمینه است.
2. تشدید بمباران باندهای فرودگاه همانند هدف قرار دادن پایگاه الشعیرات در آوریل ماه گذشته. نیروهای نظامی آمریکا می دانند که تعمیر و بازسازی باند هر پایگاه نظامی نیاز به برنامه ریزی و زمانبندی دارد و به سرعت نمی تواند مانند قبل، خدمات ارائه دهد.
3. به گروه های مسلح همپیمان با واشنگتن دستور بدهد که جبهه های نبرد تازه ای را با ارتش سوریه در مناطق مختلف آغاز کنند. کاری که اکنون درحال انجام آن است.
4. فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی آمریکا ورود نظامیان به جنگ سوریه را منتفی می دانند و معتقدند که اولویت در حمله به این کشور، شلیک موشک دور بُرد کروز و جنگ رسانه ای است تا از این طریق آمریکا بتواند تندروها و یاران منطقه ای اش به ویژه کشورهای خلیج فارس را خشنود کند.
**پاسخ سوری- روسی
«هیچ طرفی دلیل و مدرک منطقی دال بر استفاده بشار اسد رئیس جمهوری سوریه از سلاح شیمیایی در میدان نبرد، نکرده است؛ نبردی که ترازوی آن به طرف اسد سنگینی می کند و به سرعت پیروزی های میدانی زیادی به کمک پایداری سوریه و حمایت همپیمانانش کسب کرده است. همچنین نتیجه هرجنگی که در آن سلاح شیمیایی استفاده شود، تضمین شده نیست و معمولا طرفی که در حال شکست است، به این ابزار متوسل می شود و نه طرف که پیشتاز است. از این رو با توجه به معادلات جنگی کنونی نیاز به استفاده از سلاح شیمیایی منتقی می گردد؛ به ویژه اینکه سوریه در 12 سپتامبر 2013 عضویت خود را در توافق منع گسترش سلاح های شیمیایی اعلام کرده بود».
«از دیدگاه سوریه و روسیه، آمریکا از «توفان» سلاح شیمیایی به عنوان بهانه ای برای مداخله مستقیم در سوریه بهره برد و چه بسا حتی اگر سوریه به آموزش مقابله و پیشگیری از سلاح های شیمیایی برای نابودی دشمن روی آورد، باز به آن (حمله) متوسل شود. از این رو اقتضا می کند که سوریه و روسیه با هم پیش از انجام هرگونه آموزش های پیشگیری که قصد اجرای آن را دارند، به آمریکا ابلاغ کنند. هواپیماهای شناسایی آمریکا نیز به طور گسترده و برای پی بردن به درستی آن، رصدهای خود را آغاز خواهند کرد». در ادامه این تحلیل آمده است: دو طرف قدرتمند یعنی روسیه و آمریکا معادله توازن رعب و وحشت را به خوبی درک می کنند. روسیه بار توضیح هزینه ماجراجویی واشنگتن را جز به حرف روسیه آن هم در پشت درهای بسته گوش نمی دهد، می پردازد.
«اصل مسئله فراتر از استفاده از سلاح شیمیایی احتمالی میان دو قطب جهانی است. نزاع، نزاعِ میان نفوذ و آینده سوریه در منطقه ای است که همچنان شاهد درگیری ها و زلزله های اجتماعی است و هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که این اوضاع به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت. این درگیری هست که دو طرف همپیمانان خود را در آن جمع کرده اند».
المیادین می نویسد: آمریکا هنوز از طرح ها و نقشه هایش برای تغییر نظام ها براساس آنچه خود می خواهد و در راستای منافع سلطه جویانه اش، برنداشته است. درمقابل روسیه نیز بار دیگر با قدرت به راه خود برای عرض اندام در صحنه بین المللی ادامه می دهد و ثابت کرده که هرگز صحنه را به دشمن سرسختش واگذار نمی کند. همچنین نزدیکی واشنگتن و مسکو به هم برای «مبارزه با تروریسم داعش» موقت و مرحله ای است و به سرعت از بین می رود و رقابت میان این دو وارد مرحله تازه ای می شود.
بنا براین تحلیل «تصمیم گیران اصلی سیاست در آمریکا همچنان در آرزوی سرنگونی نظام سوریه هستند و آن را بر هر اولویت سیاسی دیگری، مقدم می شمارند. زیرا مصلحت آنها ادامه جنگ در سوریه است و یکی پس از دیگری تلاش می کنند که دوباره دمشق و مسکو را وارد جنگ طولانی مدت کنند».
درادامه تحلیل آمده است: استدلالی که می شود برای فحوای اتهام جدید آمریکا علیه سوریه عنوان کرد، این است که دولت آمریکا و نهادهای مختلف قصد داشتند که برای منحرف کردن افکارعمومی جهان از مضمون گزارش هرش که ادعای سابق واشنگتن درخصوص حمله شیمیایی به خان شیخون را «دروغی بزرگ است» خوانده بود، آخرین تیر خود را از چِله رها کند.
شاید پاسخ واقعی همان مضمون گزارشی است که در روزنامه نیویورک تایمز در 29 ژوئن منتشر شد. گزارشی که «مرکز مبارزه با تروریسم در آکادمی نظامی وست پوینت» آن را آماده کرد و درباره «روزی که پس از نابودی داعش می رسد» هشدار داد.
«این گزارش با استناد به اظهارات «شخصیت های نظامی و دیپلماتیک» آمریکایی اعلام کرد که چالش بزرگتر پس از نابودی داعش، شاید بازسازی سیاسی و اقتصادی (سوریه) در سال های آتی باشد».
بنابرین، نابودی حاکمیت سوریه در طول این چند سال جنگ ویرانگر و خونین همواره هدف اصلی بوده و هست. در همین چارچوب الکساندر میرکروس کارشناس برجسته انگلیسی در امور روسیه آنچه نومحافظه کاران پنهان کردند، را آشکار کرد. کسانی که در حال حاضر مهمترین مراکز قدرت در آمریکا را تحت کنترل خود دارند تا بانک های مرکزی کشورهای مختلف را تحت سیطره خود بگیرند و این کشورها را تا مدت زمان نامعلومی بدهکار بانک بین المللی و صندوق پول بین المللی نگاه دارند.
این کارشاس انگلیسی افزود: سوریه در مرحله بازسازی، حاکمیت خود را حفظ خواهد کرد بدون اینکه کسی در مکانیزم بانک مرکزی آن دخالت کند. این کشور قادر است ارز ملی خود را تا جایی که بدان نیاز دارد، «بدون نظارت خارجی یا بدهکاری به صندوق بین المللی پول یا طرف دیگری» تامین کند.
المیادین در پایان نوشت: سوریه در طول سالهای جنگ، چه نیابتی و چه مستقیم، همچنان خدمات رایگان در حوزه آموزش، پزشکی و بهداشت در اختیار شهروندانش قرار داده و در نیازهای اصلی آنها از جمله برق، آب و مواد غذایی آن ها را تامین کرده. همچنین حقوق کارمندان دولت را در نقاط مختلف کشور پرداخت کرده است. آیا این موضوع سیاستمداران و اقتصاددانان بین المللی را نگران نمی کند؟

ایرنا

دسته بندی ها :

پربیننده ترین خبرها