به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبری العالم، "احسان الله وطن دوست" نویسنده افغان در تحلیل خود با بیان این مطلب افزود: نهادهای منتخب کشور افغانستان، یکی پس از دیگری با بحران مشروعیت و صلاحیت حقوقی مواجه می شوند.
وی افزود: بازگشت به اصول سنتی کشور داری، تعلق خاطر شدید حاکمیت به سنت حاکمان پیشین، احیای رسوم مرده و متروک کشور داری، کسب مشروعیت از منابع اصلی قدرت در قدیم و فاصله گرفتن از منابع قدرت مدرن و انتقال نقش محوری مردم در یک نظام مردم سالار به افراد بانفوذ قدیمی و قومی، از جمله مهم ترین عوامل زیر سوال رفتن مشروعیت حقوقی نهادهای انتخابی است
به گفته این نویسنده؛ اما اینها تنها عواملی نیستند که درکاهش نقش تعیین کننده نهادهای منتخب، تاثیرگذار بوده اند. عملکردهای متناقض این نهادها، تصمیم های متضاد آنها ، اقدامات خلاف مصوبات خود و پنهانکاری و معامله گری در اتخاذ رویکردهای مهم و سرنوشت ساز، بخشی از اموری بوده که به صورت گسترده در فروکاستن از نقش و جایگاه حقوقی و مشروعیت معتبر این نهادها موثر بوده است.
وطن دوست گفت: پارلمان افغانستان؛ به عنوان عالی ترین نهاد منتخب که بنا به تصریح مفاد روشن قانون اساسی، باید نماینده و بازتاب دهنده اراده ملت افغانستان و ناظر بر عملکردهای حکومت باشد؛ در بازی لویه جرگه و نتایج انتخابات پارلمانی به شدت با بحران مشروعیت مواجه شد.
این نویسنده افغان تصریح کرد: دو دستگی های موجود در درون این نهاد مهم نیز به نحو فزاینده ای این بحران را تعمیق و تشدید کرد.جناح بندی های ضد حکومتی و جانبدارانه از حکومت در درون مجلس نمایندگان، اکنون بسیاری از طیف های مردمی را نسبت به عملکرد صادقانه، مردم محور و ملی این نهاد با یاس و سرخوردگی مواجه کرده و اعتماد نیم بند این طیف ها نسبت به این نهاد را با تخریب های جدی و غیرقابل ترمیم مواجه ساخته است.
وطن دوست خاطرنشان کرد: با به وجود آمدن زمزمه های اولیه مبنی بر فراخوانی جلسه لویه جرگه از سوی حامد کرزی رییس جمهور افغانستان، اولین سازهای مخالف از سوی پارلمان و نمایندگان آن به صدا درآمد؛ اما آخرین کسانی که در آخرین دقایق تلاش کردند تا به این لویی جرگه راه یابند؛ نیز خود همین نمایندگان مجلس بودند.
به نوشته این نویسنده؛ "عبدالرئوف ابراهیمی" رئیس مجلس نمایندگان که شاید بتوان گفت بی هدف ترین و ناپایدارترین سیاستمدار افغان در دوره کنونی است و البته بخش بزرگ تقصیر بر دوش کسانی است که او را به صورت اتفاقی و مصلحتی به این سمت مهم و کلیدی گماشتند؛ در صف نخست شرکت کنندگان در جلسه لویی جرگه قرار داشت.
وی افزود: افزون بر او تعداد زیاد دیگری از نمایندگان نیز در جلسه لویی جرگه حضور داشتند و نهایتا در پای قطعنامه ای امضا کردند که شاید یکی از ننگین ترین اسناد تاریخ معاصر افغانستان به شمار آید و پیامد عملی و غیر قابل اجتناب آن نیز، استمرار حضور همه جانبه نیروهایی است که ده سال تمام، هر سال بیشتر از سال پیش، رکوردهای جدیدی در کشتن غیرنظامیان بی گناه افغان، ثبت کردند.
وطن دوست تصریح کرد: سند مورد تایید لویه جرگه ای که بیش از 170 نماینده مجلس نیز بخشی از اعضای آن بودند، چنان ننگین و خفت آور است که حتی اینک موافقان جدی پیمان استراتژیک با آمریکا را نیز به مخالفت واداشته است؛ زیرا آنچه در این لویی جرگه وجود نداشت و باید وجود می داشت، متنی بود که نشانگر خواست ها و وظایف آمریکا در قبال دولت و مردم افغانستان می بود؛ با نبود چنین سندی، اکنون آنانی که پیمان استراتژیک را همسو با منافع ملی افغانستان می دانستند نیز بیرق مخالفت برداشته اند؛ زیرا با اندکی تامل و داشتن کمی حس و روحیه وطن دوستانه، باید به چنین نتیجه ای رسید.
وی گفت: اکنون پارلمان افغانستان، چه چیزی را در قبال شرکت در این جرگه به دست آورده است؟ یک اعتبار و حیثیت مخدوش شده و غیرقابل ترمیم، جایگاه و مشروعیت حقوقی که دیگر نیست. پول هایی هم که انتظار می رفت از خزانه ملی آمریکا به این نمایندگان اعطا شود، براساس گزارش ها فقط 10000 افغانی ناقابل بوده است!!
به گفته این نویسنده؛ اما تاریخ و نسل های کنونی و آینده افغانستان، نمی تواند از کنار این نامه سیاه و ننگین به آسانی بگذرد. تاریخ شهادت خواهد داد که چه کسانی و با چه نیاتی به چه عملی تن دردادند و چه چیزی را از دست دادند و در قبال آن چه چیزی به دست آوردند.
وطن دوست تصریح کرد: به جز این امر، در کوتاه مدت نیز تمام تبعات حضور نظامی و سیاسی آمریکا در افغانستان بعد از 2014 اول به پای این جماعت نوشته خواهد شد و بعد از آن به پای آمریکا و هم