العالم - ایران - ورزشی
پنجاهمین دوره مسابقات جهانی کشتی آزاد که چهاردهمین دوره در سیستم جدید اتحادیه جهانی محسوب می شد، با یکی از ضعیف ترین نتایج تاریخ ایران به پایان رسید و شاگردان محمد طلایی با قرار گرفتن در رده نهم تیمی به کار خود پایان دادند. نتیجه ای که پس از سال 1993 و رتبه نازل ایران پس از بازپس گیری مدال طلای عباس جدیدی به خاطر دوپینگ، هرگز تکرار نشده بود و رتبه چهارم 2010 به نوعی ضعیف ترین نتیجه در سال های اخیر محسوب می شد.
از عصر دیروز که قبل از فینال 4 وزن دوم، کار آزادکاران ایران به پایان رسید، انتقادات و تحلیل های زیادی روی خروجی رسانه های مجازی قرار گرفت و هر کسی با ادبیات خاص خود این تیم را مورد خطاب قرار داد. البته نتایج آزادکاران به حدی ضعیف بود که انتقاد رئیس این فدراسیون یعنی رسول خادم را هم در پی داشت و وی از عملکرد برخی اوزان به صراحت ناراضی بود.
* به یزدانی هم رحم نکردیم!
حافظه تاریخی ما ایرانیها در فراموشی ید طولایی دارد و پیروزی ها با آمدن یک نسیم باخت از یادها می رود و باران تند انتقاد بر سر بازنده فرود می آید؛ بدون شنیدن هیچ دلیلی! هنوز سیل انتقادات برخی خطاب به حسن یزدانی پس از ضربه فنی شدن در فینال نه چندان مهم جام جهانی را به یاد داریم؛ آن هم در شرایطی که 6 ماه بیشتر از قهرمانی دلاور مازندرانی در المپیک نمی گذشت! اما به هر حال حسن زمین خورده بود و ما هم استاد لگد زدن به زمین خورده هستیم!
برخی (اگر نخواسته باشیم بگوئیم اکثر ما) بدون توجه به شرایط بدنی، هوایی، قرعه و خیلی عوامل موثر دیگر انتظار داریم نمایندگان ایران در هر میدانی و هر رشته ای با قدرت تمام همه رقبای خود را آن هم با اقتدار شکست دهند؛ چیزی که نه در منطق می گنجد و نه در عمل برای هیچ ورزشکار و کشوری شدنی نیست. چه بسا اگر اینگونه بود، رقابت معنایی نداشت و هیچ گاه مزه شیرینی بردها و مدالهای چون مدال حسن یزدانی دیگر به جان و تنمان نمی چسبید و تکراری و یکنواخت می شد.
* انتخابی به چه قیمتی؟!
کشتی ایران که 4 سال قبل با رسول خادم برای نخستین بار پس از انقلاب بر بام دنیا ایستاد، الان زمین خورده و هر که از گرد راه می رسد، لگدی حواله آن می کند و دلش خنک می شود! تیم امسال یک فرق اساسی با تیم های همیشگی داشت و آن هم عبور همه ملی پوشان (به جز وزن 70 کیلوگرم) از فیلتر انتخابی بود و برای یک بار هم که شده در عمل حق به حقدار رسید و دهان همه منتقدینی که پس از ناکامی تیم ملی این ایراد را می گرفتند، بسته شد. البته این قانون تبعاتی را هم در پی دارد که باید به جان خرید. به هر صورت یک قانون بد بهتر از بی قانونی است. اما به چه قیمتی؟
تیم ملی روسیه که قدرت بلامنازع کشتی جهان از گذشته و به خصوص در قرن 21 بوده، امسال نه در کشتی آزاد و نه در فرنگی، رنگ مدال طلا را ندید! این فرآیند را همواره در تیم خود داشته و هر سال شاهد حضور پدیده های نوظهور و اسامی جدید در این تیم هستیم و این مسئله در این تیم جا افتاده است. اما آیا روزی که ما دم از انتخابی می زدیم، پی این نتایج را به تنمان مالیده بودیم یا نه؟
تیمی که نفرات سرشناسی مانند حسن رحیمی، کمیل قاسمی، رضا یزدانی، سید احمد محمدی و حتی مسعود اسماعیلپور را به خاطر انتخاب نشدن و مصدومیت در اختیار نداشت، در حالی به پاریس رفت که نفرات جوان و البته کم تجربه ای در ترکیب این تیم بودند. چهار - پنج کشتیگیر تیم سابقه و تجربه حضور در مسابقات جهانی را نداشتند؛ اما تمام آنها سالهاست که در اردوهای تیم ملی حضور دارند و برخی مانند یاراحمدی از سال 2011 در اردوی تیمهای نوجوانان حضور داشته و می بایستی برای حضور در چنین مسابقات مهمی از نظر روحی هم آماده می شدند.
* کوچینگ در مواقع حساس کجا بود؟
با همه این تفاسیر، انتقادات فراوانی به این تیم وارد است؛ تیمی که در 6 سال اخیر همواره روی سکو حضور داشته و حتی قهرمانی جهان را پس از سالها به دست آورده، نباید در توانایی اداره کردن کشتی در ثانیههای پایانی مبارزه آن هم مقابل حریفانی که برتری فنی خاصی نسبت به کشتیگیران ما نداشتند، عاجز بماند. موضوعی که ممکن است برای هر کشتی گیری پیش بیاید اما چون در مسابقات گذشته هم تکرار شده بود، به ضعف کوچینگ کنار تشک و عدم آمادگی روانی کشتی گیران بر می گردد. صد البته عدم حضور رسول خادم در کنار تشک پس از چند سال هم یکی از دلایل ناکامی ایران محسوب می شود.
بلاتکلیفی در تصمیمات کادر فنی تا حدودی در این رقابتها احساس میشد و بنظر میرسید بدون حضور رسول خادم، مربیان تیم ملی از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند و تیم ملی در مواقع حساس از ضعف کوچینگ رنج میبرد.
* درایتی که خادم به خرج نداد!
باید با خودمان صادق باشیم، برنامه ریزی برای المپیک هزینه دارد و اگر هدف از پوست اندازیِ تیم ملی (البته در نوع واقعی آن و نه صرف جابجایی نام چند قهرمان)، جوان کردنِ این تیم است که چندان هم جوان نبود. می شد در تورنمنت های مختلف و کم اهمیت تر نفرات خود را محک بزنیم و با تصمیم کمیته فنی و در نظر گرفتن میزان تجربه و مسابقات انتخابی آوردگاه مهم جهانی و المپیک را میدان تجربه اندوزی نکنیم. اما اگر هدف تک مدال های دلخوش کن است، باید به سیستم گلخانه ای که همیشه هم وجود ندارد روی آورد، هر چند نمی توان تا ابد متکی به تعدادی محدود هر چند نامدار و سرشناس بود.
کاش رسول خادم که نشان داده از نظر فنی چه در زمان کشتی گرفتن و چه زمان سرمربیگری، از درایت بالایی برخوردار است، برخی نفرات را که به خاطر کم کردن وزن توان فنی بالای خود را نمی توانند به نمایش بگذارند، یک وزن بالاتر می برد و در تورنمنت های مختلف محک می زد؛ کاری که درباره حسن یزدانی در 3 سال اخیر به خوبی و پله پله طی شد و نتیجه آن دو طلای پیاپی المپیک و جهانی بود.
* نابغه ها هم در امان نیستند!
با توجه به تغییر متعدد قوانین، امسال سطح مسابقات از کیفیت بالایی برخوردار بود و شاهد رد و بدل شدن امتیازات فراوان در یک کشتی بودیم و دیگر هیچ کشتی گیری تا ثانیه آخر از دادن امتیاز در امان نیست، همانگونه که دیدیم قهرمانان بزرگی چون جردن باروس و رشید سعداله یف و طاها آکگول و .... در برخی مبارزات امتیازات فراوانی از دست دادند و تا مرز شکست هم پیش رفتند و تجربه بالای آنها به کمکشان آمد. البته قهرمانانی مثل حسن یزدانی که یادآور نابغه ای چون بوایسار سایتیف است استثنا هستند و با تاکتیک و تکنیک های منحصر به فرد خود اجازه فکر کردن به حریف را نمی دهند و تنها یک حادثه یا اشتباه می تواند موجب از دست دادن امتیاز از سوی آنها باشد.
برخی از قهرمانان ملی پوش ایران در حالی باختند که تا ثانیه های پایانی از حریفان خود پیش بودند و تنها به خاطر اشتباه محاسباتی و گاهاً کوچینگ نامناسب با حسرت تشک را ترک کردند و در پایان شاهد مدال گرفتن رقبای خود شدند.
* کشتی آزادِ روی پل رفته را ضربه فنی نکنید!
در هر صورت، نتایج ناکامی در مسابقات جهانی به تمام جامعه کشتی برمیگردد. همانطور که در موفقیتها همه سهیم هستند، در این ناکامی هم همه سهم دارند. البته بررسی دقیق و تحلیل نتایج و دلایل این ناکامی نیازمند بازگشت کادر فنی و ارائه تحلیل فنی آنها درباره عملکرد نمایندگان کشورمان است تا بتوان تحلیل درستی از علل این ناکامی داشته باشیم.
اما نقد باید سازنده باشد؛ نه از سر حقد و کینه، چون همه قهرمانانی که بر اساس قانون موجود برترین نفرات وزن خود بودند را از دم تیغ گذراندن، نه کمکی به کشتی خواهد کرد و نه راهکار مناسبی پیش روی اهل فن قرار خواهد داد. اگر هدف از نقد موفقیت در المپیک است نباید عدم حضور در جام جهانی که به گفته خیلی از منتقدین کنونی اعتبار آنچنانی ندارد آن قدر در چشم عموم مهم جلوه کند که انگار سهمیه المپیک را از دست دادیم. وضعیت کنونی کشتی آزاد همانند کشتی گیری است که بر اثر یک غفلت روی پل رفته، خودمان آن را ضربه فنی نکنیم!
نتایج پاریس هشداری بود برای ایران که رقبا برای المپیک حسابی در حال آماده شدند هستند و رقیب ایران تنها روسیه و آمریکا نیستند، ژاپن و گرجستان و آذربایجان و ترکیه منتظر غفلت ایران هستند.
منبع : مشرق