خانم " ايمان الحبيشي " روز چهارشنبه در گفت و گو با شبكه خبري العالم اظهار داشت : عوامل رژيم آل خليفه ، زينب الخواجه را با خشونت بازداشت كردند و بر خلاف ادعاي رژيم مبني بر اينكه زينب الخواجه در تظاهرات دستگير شده است ، او را در حالي كه به تنهايي در حال عبور از خيابان بود ، بازداشت كردند.
وي افزود : زينب الخواجه هيچ گونه مقاومتي در برابر بازداشت خود نكرد اما رژيم او را به اتهام حمله به نيروهاي پليس محاكمه كرد و با اين حال دادگاه اين اتهام را نپذيرفت و حتي اتهام ناسزاگويي به پليس را نيز رد كرد و به اين ترتيب تمام بهانه ها را از رژيم گرفت و زينب الخواجه را بي گناه اعلام كرد.
الحبيشي خاطر نشان كرد : بازداشت زينب الخواجه به منظور دور كردن او از افكار عمومي صورت گرفت و اكنون عليرغم اثبات بي گناهيش هنوز از زندان آزاد نشده است.
وي افزود : زينب الخواجه هنوز در بازداشت به سر مي برد و در دادگاه ديگري كه در 6 ماه مي برگزار خواهد شد به يكي ديگر از اتهاماتش كه حمله به پليس است رسيدگي خواهد شد.
دادگاه جزايي بحرين ، اتهام ناسزاگويي زينب الخواجه به دو نيروي امنيتي رژيم حاكم در بيمارستان نظامي را نپذيرفت و در صحت اتهام ترديد و آن را رد كرد. اما دادگاه شعبه پنجم جزايي محاكمه وي به اتهام حمله به نيروهاي پليس به منظور احضار شهود به روز ششم ماه جاري ميلادي موكول کرد.
زينب الخواجه در دادگاه پنجم جزايي ، به اتهام شركت در تظاهرات ، ناسزاگويي به نيروهاي امنيتي و حمله به دو پليس محاكمه شد.
" نبيل رجب " رييس مركز حقوق بشر بحرين خشونت و بدرفتاري نيروهاي امنيتي با زينب الخواجه هنگام بازداشت او را تاكيد كرد و افزود : علاوه بر آن يكي از افسران مركز پليس محل بازداشت كنوني زينب الخواجه از واژه هايي ركيك علیه او استفاده كرد.
الخواجه روز دوشنبه سكوت خود را شكست و در دادگاه از تمام جزييات بازداشتش در بيمارستان نظامي پرده برداشت و هنگامي كه قاضي از او خواست اگر مي خواهد درباره جزييات بازداشتش سخن بگويد ، گفت : براي ملاقات پدرم عبدالهادي الخواجه كه در اعتصاب غذا به سر مي برد ، راهي بيمارستان بودم كه ناگهان شاكي و سه تن با لباس شخصي مرا بازداشت كردند.
وي افزود : شاكي به من گفت كه مرا پيش پدرم خواهد برد اما ناگهان دست هاي مرا بست و مرا برداشتند و بر روي يك صندلي چرخدار بستند و دهانم را با چسب بستند ، آن گاه مرا به اتاقي منتقل كردند.
زينب الخواجه در ادامه گفت : پس از حدود سه ساعت فردي مسلح با لباس شخصي نزد من آمد و مرا تهديد كرد كه مثل بره مرا بر روي زمين خواهد كشيد. آن گاه مرا برداشت و در يك خودرو گذاشت. اين در حالي است كه زنان در محل حضور داشتند. پس از آن مرا به مركز فرماندهي نظامي و سپس به مركز پليس رفاع منتقل كردند.
2-14:02