العالم ـ آمریکا
هیات تحریریه «وال استریت ژورنال» در مطلبی با عنوان «ترامپ و سوریه پس از داعش» سوال کرده است: «آیا آمریکا به روسیه و ایران، یک پیروزی استراتژیک واگذار خواهد کرد؟».
در ابتدای یادداشت از اینکه طبق گفته وزارت خارجه آمریکا، «داعش 95 درصد از اراضی تحت کنترلش در سوریه و عراق را از دست داده»، ابراز خرسندی شده اما ادعاهایی علیه مواضع روسیه و ایران مطرح شده است.
به گزارش فارس، در بخشی از این مطلب، نویسندگان آمریکایی مدعی شدند که از زمان آغاز به کار دولت ترامپ، ارتش آمریکا نیروهای دولت سوریه، روسیه و نیروهای مورد حمایت ایران را «مستقیما مورد چالش قرار نداده»، اما در ادامه از حمله هوایی آمریکا به پایگاه الشعیرات سوریه و همچنین هدف قرار دادن یک جنگنده سوری سخن گفتند.
خلاصه این یادداشت را در متن زیر بخوانید:
«خبر بد این است که آقای(بشار) اسد با وجود گذشت حدود هفت سال جنگ داخلی و تاکید دو رئیسجمهور و چند تن از وزرای خارجه آنها بر کنارهگیری او، همچنان در قدرت است.
دولت ترامپ در عملیاتهای تهاجمی خود، مستقیما نیروهای اسد یا روسیه یا نیروهای مورد حمایت ایران را به چالش نکشیده است. آمریکا برای بازسازی بازدارندگی محدود به منظور ممانعت از حرکت این نیروها به سمت مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه(SDF) که مخالف اسد هستند، تلاش کرده است.
رئیسجمهور ترامپ بعد از حمله با سلاحهای شیمیایی در ماه آوریل، به یک پایگاه هوایی سوریه حمله و آن را منفجر کرد و ارتش آمریکا یک جنگنده سوری را که به سمت مناطق نیروهای دموکراتیک سوریه تاخت و تاز کرده بود، ساقط کرد. چنین اقداماتی، توازن قوا را در سوریه تغییر نخواهد داد.
آقای ترامپ در ماه اکتبر متعهد به پس زدن و عقب راندن نفوذ و تاثیرگذاری ایران در خاورمیانه شد. آنچه که او در سوریه انجام میدهد، نشان خواهد داد که آیا صحبتهای او معنادار بودند یا یک لفاظی برای پوشاندن ادامه عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه بود؛ منطقهای که تنشها در آن بین ایران و کشورهای سُنی خلیج(فارس) ادامه دارد.
یک نشانه که به زودی هویدا خواهد شد این است که کاخ سفید درباره مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه که حالا تحت حفاظت هوایی آمریکا و متحدانش قرار دارد، چه تصمیمی میگیرد؛ حمایت هوایی شبیه به حمایت دولتهای جورج دبلیو بوش(بوش پدر) و بیل کلینتون از کُردهای شمال عراق در دهه 1990.
منابع ما میگویند که این مناطق امن(تحت حفاظت آمریکا و متحدانش در سوریه) را میتوان به اندازهای حفظ کرد که نهادهای مدنی بازسازی شود و به یک نیرو به اندازهای آموزش داده شود که بتوانند مناطق تحت کنترل اسد را به چالش بکشد. این کار شاید سالها طول بکشد اما ارزش تلاش برای این کار را جهت ممانعت تهران از حصول به هدفش برای ایجاد یک پل زمینی از تهران از طریق عراق و سوریه به مدیترانه دارد.
نشانه دیگر هم این خواهد بود که ترامپ چطور موضوع کردهای سوریه مشهور به یگانهای مدافع خلق(YPG) را مدیریت خواهد کرد. این گروه ارتباطهایی با پکک که آمریکا آن را گروه تروریستی میداند، ارتباطهایی دارد. کاخ سفید به منظور کمک برای محاصره رقه، در ماه می جنگجویان یگانهای مدافع خلق را مسلح کرد و در ماه نوامبر اعلام کرد که این کمک به زودی متوقف خواهد شد.
اگر کاخ سفید دیپلماسی خودش با کردهای سوریه را به دقت مدیریت نکند، آنها شاید با (بشار) اسد برای حصول به نوعی خودمختاری منطقهای توافق کنند؛ چیزی که شاید ترکیهایها را که خواهان ممانعت از ایجاد یک دولت کُردی است، تحریک کند.
روسیه و ایران در حال تلاش برای نشان دادن این تصویر هستند که آنها همین حالا هم جنگ داخلی(در سوریه) را پیروز شدهاند و کاخ سفید را برای پذیرش یک توافق صلح بر اساس خواستههایشان بفریبند. برای همین است که آقای پوتین ماه گذشته در سوچی میزبان نشستی با حسن روحانی و رجب طیب اردوغان روسای جمهور ایران و ترکیه بود.
یک هدف اصلی آمریکا در سوریه، باید این باشد که از کنترل همه سوریه توسط اسد، روسیه و ایران که یک پیروزی استراتژیک برای آنها خواهد بود، جلوگیری کند.
روسیه و ایران فقط وقتی که به این نتیجه برسند نمیتوانند از نظر نظامی پیروز شوند یا بهای پیروزی آنها بسیار زیاد است، درباره یک توافق صلح واقعی مذاکره خواهند کرد؛ توافقی که اجازه خودمختاری و حکومت بر خود را به مناطق تحت محاصره خواهد داد. برای حصول به این هدف، باید از نیروهای کُردی و سوری مخالف اسد و تندروهای اسلامی حمایت کرد. راه جایگزین برای آمریکا، عقب نشینی خواهد بود؛ کاری که اجازه بازگشت داعش و شاید یک جنگ بزرگتر در خاورمیانه را خواهد داد».