العالم - فلسطین اشغالی
کتاب جدیدی که روزنامهنگار معروف اسرائیلی «بن کسبیت» درباره «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی تالیف کرده، ابعاد جدیدی از زوایای کمتر دیده شده زندگی مردی را افشا میکند که اکنون قدرتمندترین فرد در صحنه سیاسی این رژیم محسوب میشود.
فارس به گزارش پایگاه خبری اسرائیلی «المصدر»، در گزارشی از این کتاب نوشت که مؤلف تلاش میکند، سوالات مهمی پاسخ دهد؛ مانند اینکه چرا نتانیاهو در سال 2011 با امضای «قرارداد شالیت» و مذاکره با «حماس» موافقت کرد، در حالیکه همواره شعار عدم مذاکره با تروریستها را سر میداد؟ چه عاملی باعث شد تا وی سرپرستی دخترش از همسر سابقش را به مادرش بدهد و با او قطع رابطه کند؟ یا اینکه نتانیاهو پیش از قرار گرفتن جلوی دوربین برای تهیه فیلمهای انتخاباتیاش چگونه آماده میشود؟.
روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» در شماره روز جمعه سیزدهم بهمن (سوم فوریه) گزیدههایی از این کتاب را منتشر کرد که قرار است، در سرزمینهای اشغالی چاپ و منتشر شود.
بن کسبیت، به عنوان یکی از بارزترین چهرههای مطبوعاتی اسرائیل در تالیف این کتاب بر دیدار و گفتوگو با دوستان نتانیاهو و افرادی که سالها از نزدیک با وی کار کرده بودند، تکیه کرد.
دختری که از رسانهها مخفی شد
هرگاه رسانههای اسرائیلی از خانواده نتانیاهو سخن به میان آورند، نگاهشان روی «یائیر» و «آونیر»، دو فرزند نخست وزیر اسرائیل و همسرش «ساره» متمرکز میشود، در حالیکه نتانیاهو دارای دختری از ازدواج سابق خود به نام «نوعا» (39 ساله) است و برحسب روایت بن کسبیت، روابط نتانیاهو با دخترش، نوعا پس از آشنایی با ساره، همسر دومش رو به تیرگی نهاد و برای جلوگیری از تحریک حساسیتهای ساره، دیدارهای پدر و دختر اغلب به صورت مخفیانه صورت میگرفت.
کسبیت مینویسد: در ابتدا نتانیاهو تلاش کرد، رابطه خود را با دخترش حفظ کند و در این راستا، همیشه با وی در یکی از کافه تریاهای تلآویو، در محلی دور از انظار عمومی دیدار میکرد.
یکی از دوستان نتانیاهو برای بن کسبیت نقل میکند که وقتی نتانیاهو بر سر قرار حاضر میشد، نشانه نگرانی و اضطراب را آشکارا میشد، در چهره او دید.
چون وی از این واهمه داشت، مبادا کسی او را با دخترش ببیند که ساعتی را سپری میکند و این خبر را به ساره برساند. نتانیاهو برای دوستش تعریف کرده بود که ترس از اینکه مبادا ساره از دیدارش با نوعا مطلع شود، کار را به آنجا رسانده که در اماکن خصوصی و دور از چشم دیگران، مثل دستشویی با وی صحبت میکرد.
بر اساس آنچه در این کتاب به رشته تحریر درآمده است، یکی از دوستان نتانیاهو برای کسبیت نقل کرده که نوعا با تنگنای مالی مواجه بوده و او یک بار در این زمینه به وی کمک کرده است.
نوعا بعد از ازدواج به دین و مذهب گرایش پیدا کرد و به یک مذهبی افراط گرا از طیف «حریدیها» تبدیل شده است.
بن کسبیت در کتاب خود به این نکته نیز اشاره کرده است که نتانیاهو هیچگاه از فرزندان نوعا سخنی به میان نیاورده است، در حالیکه وی پدر بزرگ آنها شمرده میشود. به حدی که برای حضور در مراسم «ختنه سوران» یکی از پسران نوعا برای اینکه شناخته نشود، چهره خود را تغییر داد و اینکه وی اصلا زمانی را با آنها سپری نمیکند. به حدیکه فرزندان نوعا نمیدانند، پدر بزرگ واقعی آنها نتانیاهو است.
حتی بن کسبیت در بخشی از کتاب خود مدعی میشود که مردان نتانیاهو و افراد نزدیک به او بسیار مراقب بودند، مبادا نامی از همسر سابق نتانیاهو و دخترش ببرند.
این روزنامه نگار برجسته اسرائیلی یادآور میشود که این شرایط ضربه روحی بزرگی به نوعا میزند و «میکی وایسمن هرن»، همسر سابق نتانیاهو سکوت اختیار کرده و کوچکترین صحبتی درباره این ضربه روحی دخترش نمیکند. چون به نوشته بن کسبیت نمیخواهد، آسیب یا ضربهای به نتانیاهو وارد شود.
دنیای سری نتانیاهو
این کتاب افشا میکند که تدارک نتانیاهو جوان پیش از حضور مقابل دوربینها برای تهیه تبلیغات انتخاباتی فیلمهای تبلیغات انتخاباتیاش شکل عادی و طبیعی ندارد. به عنوان مثال برای آماده شدن جهت حضور مقابل دوربین حرکات جودوکاران و کاراته بازها و کابوها یا همان گاوچرانهای آمریکایی در فیلم معروف «غرب وحشی» را تقلید میکرد.
کسبیت درباره این حرکات مینویسد: رقبای نتانیاهو در حزب «لیکود» وقتی آن حرکات و رفتارهایش را دیدند، متوجه شدند که وی سیاستمداری از نوعی دیگر است.
پشت پرده ترور رابین
کتاب بن کسبیت افشا میکند که نتانیاهو در پس اعتراضها و راهپیماییهای صورت گرفته، علیه «اسحاق رابین»، نخست وزیر اسبق اسرائیل پس از امضای توافق اسلو با طرف فلسطینی بود و هدف براندازی رابین و کابینهاش را دنبال میکرد.
نویسنده کتاب یادآوری میکند که شعارهای تحریک آمیزی مانند «رابین خائن» طی دوره اعتراضها شکل گرفت و گسترش دامنه اعتراضات موجب شد تا رئیس وقت سازمان «شاباک» از نتانیاهو بخواهد، معترضان را آرام کند، چون بنا بر ادعای وی، این سازمان اطلاعاتی در دست داشت که تاکید میکرد، خطراتی وجود دارد که زندگی رابین را تهدید میکند. اما نتیاهو این توصیهها را جدی نمیگیرد و به دیدار خاخامهایی که به مخالفت با رابین قیام کرده بودند، نمیرود، بلکه زمینه را برای ادامه اعتراضها و تشدید تنشها هموار میکند تا نتیجه آن ترور رابین باشد.
وسواس وحشتناک نتانیاهو
نتانیاهو به شکل جنون آسا و دیوانهوار اعتقاد دارد که همه درحال استراق سمع از وی هستند. به ویژه آمریکایی که معتقد است، دارای توانمندیهای بسیار در این زمینه هستند.
به همین دلیل به برگزاری جلسات و نشستها در مقر سازمان موساد در تلآویو علاقه دارد. چون معتقد است، در آنجا کسی نمیتواند، از وی استراق سمع کند.
البته دلیل دیگر علاقه نتانیاهو به برگزاری جلسات و نشستهایش در مقر موساد پذیرایی از آنها با «ویسکیهای گران قیمت» است که به همراه «ایهود باراک»، وزیر سابق جنگ اسرائیل آنها را سر میکشد.
عکس پادگاری نتانیاهو با هواپیمای آتشنشانی آمریکایی
کسبیت افشا میکند که نتانیاهو اصرار داشت، یک فروند هواپیمای غول پیکر اطفای حریق آمریکایی موسوم به «سوپر تانکر» را اجاره کنند تا وی طی پرواز این هواپیما در حادثه آتش سوزی بزرگ کوه «کرمل» در سال 2010 که 44 کشته به همراه داشت، با آن عکس بگیرد.
در این راستا، نتانیاهو برای تحقق خواستهاش دستوراتی صادر میکند که نویسنده کتاب آنها را «عجیب و بیپروا» توصیف میکند، چون مسئولان آتش نشانی اسرائیل با اشاره به اینکه اجاره این هواپیما هزینه بر است، به وی توصیه کرده بودند که نیاز به چنین هزینه کردی نیست و آتش نشانی اسرائیل موفق به مهار آتش سوزی شده است. اما به نوشته کسبیت، ملاحظات دیگری در پس اصرار نتانیاهو جهت گرفتن «عکس پیروزی» بود.
ناگفتههای قرارداد مبادله اسرای شالیت
کسبیت نوشته است که نتانیاهو که در طول زندگی سیاسیاش همواره از به اصل «عدم گفتوگو با تروریستها» [نیروهای مقاومت فلسطینی] پایبند بود و شهرت سیاسی خود را بر پایه این اصل بنا نهاده بود، در سال 2011 میلادی با حقایق و واقعیتهایی در اسرائیل مواجه شد که او را وادار کرد، برای حفظ بقای سیاسیاش از این باور و عقیده چشم پوشی کند.
کسبیت فاش میکند که قرارداد «گلعاد شالیت»، نظامی اسرائیلی که برای 5 سال در اسارت جنبش حماس بود و با مذاکره با این جنبش که آن را تروریستی مینامید، امضا شد، نمود عینی اصل «هدف وسیله را توجیه میکند» بود.
مدت کوتاهی پس از امضای قرارداد شالیت اسرائیل شاهد اعتراضهای گسترده علیه سیاست نتانیاهو بود. همچنین اعتراضهای صورت گرفته به تورم و گرانی به موقعیت نتانیاهو نزد افکار عمومی یهودیان لطمه بزرگی وارد کرد. به همین دلیل وی مجبور شد، از اصل «عدم مذاکره با تروریستها» چشم پوشی کند تا بار دیگر محبوبیت مردمی خود را باز یابد، به ویژه آنکه بخش قابل توجهی از معترضان وی را یهودیان راستگرا و شهرک نشینان تشکیل میدادند.
این روزنامه نگار اسرائیلی افشا میکند که نتانیاهو و باراک درباره اینکه کدامیک از آنها اولین عکس را به محض ورود شالیت به اسرائیل بگیرند، با هم درگیر میشوند و میافزاید: پرواز هواپیمایی که شالیت را از مصر به اسرائیل منتقل میکرد، به دلیل بیهوش شدن شالیت طول کشید. «دیوید میدان»، مذاکره کننده اسرائیلی که در هواپیما حضور داشت، چون میدانست، نتانیاهو و باراک محال است، از عکس تاریخی خود با شالیت بگذرند، بنابراین به جای انتقال وی به بیمارستان دستور داد، تا زمان به هوش آمدن شالیت در آسمان به پرواز ادامه دهند.