العالم ـ ایران ـ سیاسی
نخست وزیر رژیم صهیونیستی به تازگی در یک شو تبلیغاتی، ایران را به دروغگویی متهم و با ارائه تعدادی فایل و سی دی مدعی شده که بعد از برجام ، تهران برنامه هسته ای خود را مخفیانه توسعه داده است، به دنبال ادعاهای دروغین نتانیاهو، موسویان عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای و پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا با انتشار مقاله ای به افشای نیات پشت پرده نخست وزیر رژیم صهیونیستی پرداخته و در مورد عواقب اتخاذ شیوه زور و ارعاب علیه ایران هشدار داده است.
در مقاله موسویان آمده است: "همانطور که من در کتاب هسته ای خود مستند کرده ام، مقامات اسراییل ازسال 1992 تا کنون سعی کرده اند جامعه جهانی را قانع کنند که ایران دنبال بمب هسته ای است تا بدینوسیله واقعیت وجود صدها بمب اتمی در اسرائیل را کتمان کنند.
نمایش تبلیغاتی این مقام اسراییلی در مقطع بسیار حساب شده ای صورت گرفت زیرا چندروز دیگر ترامپ رئیس جمهوری آمریکا قرار است درمورد خروج از برجام تصمیم بگیرد.
درهرصورت نتانیاهو در شو تبلیغاتی خود نتوانست هیچ مدرکی در مورد نقض برجام توسط ایران ارائه کند و ادعاهایش مربوط به گذشته فعالیتهای هسته ای ایران بود.
اجرای کامل تعهدات ایران در برجام بارها توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی و حتی مقامات امنیتی آمریکا تایید شده است . لذا تلاش نتانیاهو برای زمینه سازی خروج ترامپ از برجام بود.
در طول پانزده ماه گذشته، ترامپ در اجرای تعهدات برجامی آمریکا کوتاهی کرده، مانع رفع تحریمهای مربوطه شده و ازسایر کشورها خواسته با ایران همکاری اقتصادی نداشته باشند.
سیاست های ترامپ برمبنای این تصور است که ازطریق اعمال فشار، ایران را تسلیم خواسته های خود خواهد کرد.
سابقه روابط ایران و آمریکا نشان میدهد که ایران تسلیم فشارهای آمریکا نمیشود. تجربیات دست اول من از سوابق کاری گذشته به عنوان مسئول کمیته سیاست خارجی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و سخنگوی پرونده هسته ای ایران نشان میدهد که ایران درمقابل فشارهای آمریکا دست به هر کاری می زند تا دست برتر پیدا کند.
شیوه رهبران ایران این است که در مقابل فشار، با انعطاف ناپذیری و سرسختی واکنش نشان میدهند. تجربه گذشته مذاکرات هسته ای نشان داد در مقابل مخالفت آمریکا با حق غنی سازی ، ایران برنامه و توان هسته ای خود را توسعه داد. لذا کلید حل بحران هسته ای ایران تحریم ها نبود بلکه پذیرش غنی سازی و چرخه سوخت ایران بود که در حقیقت آمریکا تسلیم خط قرمز ایران شد.
تجربه جنگ هشت ساله علیه ایران هم همین واقعیت را نشان داد. با وجودی که همه قدرتهای جهانی و کشورهای عربی همسایه ایران با تمام قدرت حتی با استفاده سلاح های شیمیایی و بیولوژیک،از تجاوز صدام به خاک ایران حمایت کردند، با این وجود ایران مقاومت کرد و تمامیت ارضی خود را حفظ کرد.
اگر ترامپ می خواهد 22 اردیبهشت از برجام خارج شود، نباید با این گمان باشد که ایران آسیب پذیر بوده و در تنگناست. علیرغم تصور برخی در واشنگتن،شاخصه های اقتصاد ایران قوی است. تولید سرانه ناخالص ملی ایران در سال گذشته 11 درصد بوده و قیمت فعلی نفت هم حدود 70 دلار است. از نظر سیاسی هم مشارکت 72درصد مردم ایران درانتخابات اخیر ریاست جمهوری نشانه مهمی است.
مهمتر اینکه تظاهرات مخالف در چند ماه قبل در ایران را باید در چهارچوب رقابتهای سیاسی داخلی نگریست. البته مشکلات اقتصادی مردم هم واقعی و هم جدی است که بخشی از آن بخاطر حذف برخی از سوبسید ها در روند اصلاحات ساختاری بودجه کشور و بخشی بخاطر عدم پایبندی آمریکا در رفع تحریمهای برجامی است.
اما مهم درک این مطلب است که بروز برخی اعتراضات مردمی در ایران، به معنی بحران و اغتشاش عمومی در کشور نیست. من خود در ایران شاهد بودم که چند روز بعد از تظاهرات اعتراضی، تظاهرات حمایتی به مراتب بزرگ تر رخداد که رسانه های غرب آن را پوشش ندادند.
با توان منطقه ای، روابط با اروپا و گسترش روابط استراتژیک با قدرتهای بلوک شرق، منزوی کردن ایران دور از واقعیت است. سفر های اخیر رییس جمهور ایران به کشورهای هند و روسیه و ترکیه و عقد قراردادهای متعدد اقتصادی نیز مبین این حقیقت است.
ترامپ دچار یک اشتباه محاسبه استراتژیکی بزرگی خواهد شد اگر تصور کند که در مقابل خروج آمریکا از برجام، ایران هیچ گزینه ای بجز متعهد ماندن به برجام نخواهد داشت. اجرای کامل برجام توسط ایران برای اعتماد سازی با جامعه جهانی را باید به حساب قدرت ایران گذاشت و نه ضعف.
درصورت خروج آمریکا، ایران میتواند موضوع را از طریق کمیسیون مشترک با گروه 1+5 به شورای امنیت سازمان ملل کشانده و با اثبات عدم پایبندی، آمریکا را منزوی کند. ایران همچنین میتواند برنامه های هسته ای خود را توسعه دهد که در این صورت جامعه جهانی، آمریکا را مقصر خواهد دانست. لازم به گفتن نیست که این سیاست ترامپ، مسیر تشدید خطرناک خصومت با ایران است.
نهایت ادامه سیاست گذاری فعلی ترامپ میتواند به جنگ ختم شود, وضعیتی که برای آمریکا، ایران و منطقه اسفناک خواهد بود، منطقه را بی ثبات ترخواهد کرد بویژه در زمانی که داعش در این منطقه در آستانه نابودی است.
اما ترامپ یک گزینه دیگر هم دارد که آن دیپلماسی است که درصورت کنارگذاشتن سیاست زور و فشار میتواند موفق باشد. اگر ترامپ خواهان یک معامله بزرگ تر با ایران است، شرط اول آن اجرای بی کم و کاست برجام و شرط دوم آن تعامل براساس احترام است و نه سیاست تحقیر است."