العالم _ آمریکا
رویترز نوشت: تصمیم دولت ترامپ در خصوص تمدید نکردن هیچ یک از معافیتهایی که برای خرید نفت ایران 6 ماه پیش به 8 کشور از جمله مشتریان اصلی نفت تهران مانند چین و هند اعطا شده بود، تشدید واضح کمپین واشینگتن بر ضد برنامه هستهای تهران به شمار میرود.
اما اقدام ترامپ برای تشدید فشار حداکثری بر رهبران ایران تنها در شرایطی کارا خواهد بود که طیفی از سایر بازیگران تصمیم بگیرند با او همراه شوند، و یا دستکم به اقدامات واشینگتن تن دهند.
نخستین واکنش مهم، از طرف خریداران نفت خام ایران -- بهخصوص چین -- مشاهده خواهد شد. بر اساس دادههای مرتبط با حرکت کشتیها و تحویل بار در بنادر که مؤسسه "ریفینیتیو" آنها را طبقهبندی کرده است، چین قرار است در ماه آوریل (اواسط فروردین تا اواسط اردیبهشت)، روزانه 750 هزار بشکه نفت از ایران خریداری کند که حدود نیمی از کل صادرات نفت تهران را در بر میگیرد. این در حالی است که چین (بزرگترین واردکننده نفت جهان -- در ماههای فوریه و مارس )بهمن و اسفند) به ترتیب از ایران روزانه 500 هزار و 600 هزار بشکه نفت خریده بود.
ممکن است پالایشگاههای چین با پیشبینی این موضوع که از ماه مه (اردیبهشت) دیگر نمیتوانند به نفت ایران دسترسی داشته باشند، به ذخیره هرچه بیشتر نفت این کشور مبادرت کرده اند. اما واردات روزانه 700 هزار بشکه نفت از ایران در ماه مه میتواند از آمادگی چین برای مقابله با تحریمهای آمریکا بر ضد تهران نیز حکایت داشته باشد.
همچنین این احتمال قوی وجود دارد که پایبندی چین به هدف غایی آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، به عاملی در مذاکرات تجاری واشینگتن و پکن تبدیل شود.
اگر چینیها تصمیم به تبعیت از آمریکا بگیرند و تمامی خریدهایشان را از تهران متوقف کنند، منطقی است که انتظار داشته باشند در سایر حوزهها از آمریکا امتیازاتی دریافت کنند.
این امر میتواند درباره هند دومین خریدار بزرگ نفت ایران نیز صادق باشد. پیشبینی میشود هند در ماه آوریل از ایران روزانه 290 هزار بشکه نفت بخرد.
احتمالاً هند نیز به عوض پیروی از آمریکا، امتیازی را از دولت ترامپ طلب میکند چون همانند چین، دهلینو نیز درگیر تنشهای تجاری با واشینگتن است؛ گرچه این تنشها هنوز به یک جنگ تعرفهای بدل نشدهاند.
در ادامه این مطلب آمده است: دومین واکنش مهم به پایان اعطای معافیتها، از سوی عربستان سعودی و سایر تولیدکنندگان متحد واشینگتن در خاورمیانه -- مانند امارات متحده عربی و کویت -- مشاهده خواهد شد.
احتمالاً ترامپ بر روی این قمار حساب باز کرده است که سعودیها متحدان خوبی خواهند بود و -- شاید به کمک سایر تولیدکنندگان منطقه -- کاهش صادرات نفت ایران را جبران کنند.
بر اساس دادههای مؤسسه "ریفینیتیو،" ایران در ماه آوریل روزانه حدود 1.5 میلیون بشکه نفت صادر خواهد کرد؛ رقمی که در قیاس با 2.3 میلیون تا 2.5 میلیون بشکه نفتی که روزانه پیش از اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در ماه نوامبر سال گذشته صادر میکرد، بسیار پایینتر است.
گرچه این احتمال قوی وجود دارد که سعودیها کمبود نفت ایران را جبران کنند، آنها بدون شک این موضوع را بررسی خواهند کرد که باید چه میزان نفت بیشتری به بازار عرضه شود.
برای سعودیها همین میزان کافیست تا اطمینان حاصل کنند ترامپ قانع میشود و پالایشگاهها -- بهخصوص در آسیا -- به نفت کافی دسترسی پیدا میکنند. اما آنها عرضه مازاد خود را در سطحی نگاه خواهند داشت که مانع از کاهش بهای نفت شوند.
اگر چین و هند -- و سایر خریداران کوچکتر نفت ایران -- با دولت ترامپ همراه شوند و سعودیها و متحدانش برای جبران کمبود نفت ایران تولیدات خود را افزایش دهند، ممکن است بتوان استدلال کرد واشینگتن کارت برنده را در این بازی در اختیار دارد. اما این استدلال، یک موضوع مهم را نادیده میگیرد: ایران هنوز دست خود را به طور کامل بازی نکرده است.
به نظر میرسد گرچه واشینگتن در ظاهر از ایده مذاکرات برای دستیابی به یک توافق هستهای جدید سخن میگوید، هدف اصلی تندروها در دولت ترامپ تغییر رژیم در ایران است. ایران در نقطه مقابل ممکن است با مسدود کردن تنگه هرمز، به یک اقدام جنگی کلاسیک بر ضد واشینگتن دست بزند. و یا برخی از اهداف آمریکا در منطقه و جهان هدف حملاتی قرار گیرد.
اما نتیجهای که وقوعش از کمترین ضریب احتمال برخوردار است، بیکار نشستن تهران و تن دادن به یک توافق جدید با شرایط مد نظر واشینگتن است.
درحالیکه تمامی این محاسبات سیاسی در حال تکمیل است، بازار نفت خام با مکانیزم قیمتهای خود به قضاوت درباره شرایط موجود میپردازد؛ آن هم در وضعی که روز دوشنبه بهای نفت خام برنت دریای شمال 2.9 درصد افزایش یافت و به 74.04 دلار در هر بشکه رسید.
همچنین با در نظر گرفتن این نکته که بیشتر صادرات نفت ایران را نفت دارای درجات سنگین تشکیل میدهد، احتمالاً اهمیت نفت سنگین در قیاس با نفتهای سبکتر -- همانند برنت -- در بازار بیشتر خواهد شد. روز دوشنبه بهای نفت خام سنگین بصره عراق 3.1 درصد افزایش یافت و به 72.36 دلار در هر بشکه رسید و فاصله خود را با نفت برنت کاهش داد.
گرچه این احتمال وجود دارد که عرضه نفت در جهان حتی با وجود کاهش صادرات ایران بتواند از عهده برآوردن تقاضا برآید، ممکن است در نهایت میان گونههای نفت موجود در بازار و گونههای نفت مورد نیاز پالایشگاهها نوعی ناهماهنگی مشاهده شود. بیشتر پالایشگاههای آسیا نفتهای سنگینتر را ترجیح میدهند؛ درحالیکه بخش بزرگی از نفت مازاد موجود در بازار، به خانواده نفت سبک تعلق دارد: مانند نفت شیل آمریکا.
به همین دلیل، تنها سیاست نیست که تعیین میکند آیا واشینگتن میتواند بر تهران غلبه کند یا خیر. اگر بهای سوخت به دلیل ناتوانی پالایشگاهها در خرید انواع مناسب نفت افزایش یابد، مصرفکنندگان میدانند عصبانیت خود را متوجه چه فرد یا افرادی کنند.
در انتهای این مطلب آمده است: بر اساس نوشتهای که بر روی میز کار هری ترومن -- رئیسجمهور اسبق آمریکا -- به چشم میخورد، «هیچکس مسئولیت عمل دیگران را نخواهد پذیرفت.»