العالم ـ گزارش
امارات در سطح داخلی با چالش تضعیف امنیت و ضعف دستگاه های اطلاعاتی و نظامی مواجه است و این حادثه از بعد دیگر نشان داد که اقتصاد باراندازی این کشور تا چه اندازه شکننده است به طوری که پس از این واقعه بلافاصله شاخص بورس این کشور و برخی از همسایگان آن با کاهش معناداری مواجه شد.
اگر چه سراسیمگی امارات در خصوص تکذیب خبر وقوع این انفجارها پس از اعلام آن از سوی شبکه خبری المیادین، امری معمول درکشورهای غیر دموکراتیک و اقتدارگراست، به همان میزان اقدام عربستان در خصوص اعلام خبر حمله به دو نفتکش این کشور درمسیر خلیج فارس نیز امری عجیب و نامانوس است.
چرا که این کشورها به لحاظ این که فاقد حکومت دموکراتیک هستند، به شدت اقتدارگرا بوده و به هیچ وجه حتی اجازه انتشار شایعه ای که احتمال تضعیف اقتدار جایگاه حکومتی آنها را در پی داشته باشد، نمی دهند تا چه برسد به این که خود در انتشار چنین اخباری پیشقدم شوند.
اما حالا پس از کش و قوس های انکار و تایید در مورد وقوع انفجارهای بزرگ در بندر الفجیره امارات و سپس موضع وزارت خارجه این کشور مبنی بر این که "این اقدام مخرب تهدیدی برای امنیت و صلح بین المللی بوده و جامعه جهانی مسئول تامین امنیت کشتیرانی بین المللی است" و حالا در پیش گرفتن همین رویه از سوی عربستان سعودی البته با یک روز تاخیر، حکایت از سناریوسازی جدیدی دارد که به نظر می رسد کارگردانان دخیل در این انفجارها درصدد نمایش آن هستند.
به طوری که عربستان سعودی در اقدامی عجیب یک روز بعد از وقوع انفجار 4 کشتی به زعم امارات و به گفته رسانه ها 7 کشتی، حالا اعلام کرده که دو کشتی نفتکش این کشور نیز البته در مسیر خلیج فارس مورد حمله (خرابکاری) قرار گرفته است.
خالد الفالح وزیر انرژی عربستان روز دوشنبه (23 اردیبهشت ماه 1398) اعلام کرد که ساعت ۶ صبح روز یکشنبه (22 اردیبهشت ماه) دو نفتکش سعودی در مسیر عبور از خلیج فارس مورد حمله قرار گرفته اند و با ادبیاتی مشابه امارات تاکید کرده که "جامعه جهانی مسئولیت حفظ امنیت نفتکشها را در عبور و مرور دریایی برعهده دارد چرا که این مسئله تاثیر مستقیمی بر بازار سوخت و اقتصاد جهانی دارد".
همزمانی وقوع این حملات، با اعلام اداره امور دریایی آمریکا مبنی بر این که "ایران شاید کشتی های تجاری امریکا از جمله نفت کش ها را هدف قرار دهد" و همچنین تحرکات نظامی تحریک آمیز این کشور در منطقه ذهن هر تحلیلگری را به خود معطوف می کند.
به نظر می رسد نفر سومی درحال برنامه ریزی برای به خیال خود کشاندن منطقه به جنگ و درگیری است تا پس از وادار کردن دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا به خروج از برجام، حالا به هدف دیرینه خویش برای به آشوب کشاندن منطقه دست یابد و در این رهگذر امارات و عربستان را طعمه نقشه های شوم خود قرار داده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دستگاه جاسوسی این رژیم "موساد" یکی از محتمل ترین کارگردانان این سناریو است تا به خیال خود بتواند با یک تیر همزمان دو نشان را هدف بگیرد؛ ایران و تخریب زیرساخت های کشورهای مسلمان منطقه و هدایت امکانات آنان به سوی جنگ و رویارویی نظامی با پشتیبانی آمریکا.
این درحالی است که به رغم خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم های یکجانبه، ضد بشری و خلاف قوانین و معاهدات بین المللی این کشور، ایران همواره از تامین کنندگان اصلی امنیت آبراه خیلج فارس بوده و درمقابل تهدیدات واشنگتن نیز به عنوان کشوری مسوولیت پذیر مواضعی اصولی و عزتمند اتخاذ کرده است.
آنچه مسلم است دود دمیدن بر آتش تنش و درگیری درمنطقه به چشم کشورهایی رفته که با دسیسه گران صهیونیست و قلدرمآبان آمریکا هم پیاله شده اند.
اما بی شک حساب ایران دراین گیرودار جداست و هرگز اجازه نخواهد داد که قدرت های خارجی با به رخ کشیدن ناوهای هواپیمابر و بمب افکن ها، به اهداف شوم خود برسند. درهمین خصوص سردار امیر علی حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه دربحبوحه هیاهوی گسیل ناوهواپیمابر آبراهام لینکلن به منطقه تاکید کرد " ناو هواپیمابری که حداقل ۴۰ تا ۵۰ هواپیما بر روی خود دارد و شش هزار نیرو در خود جمع کرده، در گذشته برای ما یک تهدید جدی بود، اما الان یک سیبل است و تهدیدات بدل به فرصتها شده است".
بی شک عقلای نظامی در آمریکا مفاهیم اینگونه سخنان را بهتر از سیاسیون افراطی آن درک خواهند کرد و از سوی دیگر انفجارهای بندر الفجیره شاید تلنگری باشد به امارات و عربستان که مراقب دسیسه ها و سیاست های واهی آمریکا و رژیم صهیونیستی باشند.
نویسنده: احمد نیکنام