العالم ـ آمریکا
بنابر گزارش خبرگزاری صدا و سیما روزنامه رای الیوم در یادداشتی به قلم «جلال چراغی» روزنامهنگار ایرانی، به موضع اخیر جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدها و فشارهای آمریکا پرداخت و نوشت: مواضع خصمانه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، علیه ایران و متهم کردن تهران به نقض توافق هستهای در حالی است که او به صورت کاملاً غیرقانونی از توافق هستهای خارج شد و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد را در این باره، نقض کرد. این موضع ترامپ یادآور ضرب المثل معروفی با این مفهوم است که عیب خود را به دیگران نسبت می دهد.
مواضع اخیر آمریکا که در سخنان رئیس جمهور این کشور نمود یافته است و در چارچوب گفتمان سیاسی عوامفریبی و پوپولیستی می گنجد. او در این چارچوب درصدد تحت تاثیرقرار دادن مخاطبان (داخلی آمریکا) علیه گروهها و احزاب سیاسی رقیب است تا با مخاطب قرار دادن احساسات و عواطف و نه عقل آنها، حمایت آنها را (برای انتخابات آتی) جلب کند. این مواضع رئیس جمهور آمریکا در واقع، مانند سارقی است که برای سرپوش گذاشتن به اقدام خود، دیگران را دزد و سارق می خواند.
دولتی که به صورت یکجانبه از توافق هستهای خارج شد و تعهدات خود و اصول اخلاقی و سیاسی، به ویژه قطعنامه شورای امنیت، را نادیده گرفت، جز منافع رژیمی غاصب برای آن حائز اهمیت نیست، رژیمی که در برابر چشم جهانیان، تجاوزگری علیه حقوق و سرزمین یک ملت مظلوم را در صدر اولویت هایش قرار داده است. با وجود چنین رویکردی، این دولت اساس مواضع و سیاستهای کلان خود را معطوف به اتهام زنی های واهی و غیرمنطقی بر کشوری دیگر قرار داده است؛ کشوری که همچنان به تعهدات خود در چارچوب توافق هستهای که در برای جهان و طرف های دیگر امضاکننده این توافق از جمله آمریکا، اعلام کرده است، پایبند مانده است.
وضع امروز جهان بهگونهای است که طنز و دوگانگی تلخ از مهمترین نشانه های آن است؛ زیرا وضع موجود معطوف به وجود تناقض های سیاسی، اخلاقی و انسانی است که سبب تلخند است، تناقض هایی که در سیاست خارجی دولت آمریکا نمود یافته است. چنین فضایی از یک سو مبتنی بر خودکامگی، زورگویی و سلطهطلبی است و از سوی دیگر نیز ناظر بر سکوت مطلق و ذلت بار و حقیرانه ای است که در سیاست خارجی برخی کشورهای منطقه و جهان عیان شده است، کشورهایی که به عینه شاهد زورگویی و قلدری کشوری هستند که تمام قوانین و موازین بینالمللی را بر دیوار می کوبد و کمترین اهمیتی به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل نمی دهد، اما با وجود این، سکوت دهشتباری در قبال آن اتخاذ کردهاند! آیا چنین وضعی نمی تواند سببساز خنده تلخ هیستریک شود.؟!
درباره ایران اما، همانطور که گمانه زنی می شد و نویسنده این سطور پیش از این در یادداشتی با عنوان «پیش بینی میشود که ایران تصمیم های سختی در قبال زورگویی آمریکا و رئیس جمهور آن اتخاذ کند»، در روزنامه رای الیوم، اشاره کرده بود، تهران مواضع سخت تر و قاطعانه ای معطوف به منطق، درایت و عقلانیت اتخاذ کرد و در این مسیر به دور از هرگونه تصمیم گیری احساسی در برابر مواضع غیرعاقلانه و سردرگم آمریکا، سیاست شکیبایی در پیش گرفت و از این منظر، به افزایش سطح غنی سازی اورانیوم در چارچوب برجام اقدام کرد. ایران با این تصمیم پیام هشداری به کشورهای اروپایی داد مبنی بر اینکه که اگر به تعهدات برجامی خود پایبند نباشند و به دور از هرگونه گفتاردرمانی به اقدام عملی روی نیاورند و در برابر زورگوییهای آمریکا نایستند، مسئولیت عواقب هرگونه اقدامات آتی ایران را باید پذیرا باشند.
دومین پیام ایران از افزایش سطح غنی سازی اورانیوم تأکید بر این بود که در این رویکرد خود مصمم و در عین حال به حلوفصل سیاسی مسئله و جلوگیری از تشدید تنش اهتمام دارد؛ زیرا به لحاظ فنی تفاوتی بین 3.68 یا 4 و یا 5 درصد غنی سازی اورانیوم نیست و حتی برخی ناظران گمانه زنی میکردند که ایران در گام دوم خود سطح غنی سازی را 20 درصد اعلام کند، اما ایران با اتخاذ رویکرد سیاسی معطوف به خویشتنداری و صبر راهبردی به کشورهای اروپایی این پیام را داد که در مسیر ساخت سلاح هستهای گام بر نمی دارد بلکه برای رفع نیازهای خود در زمینه علمی، صنعتی و پزشکی و جلوگیری از بسته شدن تاسیسات صلح آمیز هستهای خود اقدام به غنی سازی میکند.
همانطور که بسیاری از تحلیلگران و ناظران در گذشته بدان اشاره کردهاند، همه تحرکات و رفتارهای ترامپ و تصمیم های دولت او در مرحله کنونی با اهداف انتخاباتی صورت می گیرد و ایران با علم به این موضوع نمی خواهد در زمین او بازی کند. ایران نمی خواهد مانند کیم جونگ اون، رئیس کره شمالی، فرصت انتخاباتی و تبلیغاتی به ترامپ بدهد بلکه ایران بر اساس منافع ملی خود و بر اساس رویکرد واقعبینانه و نه بر اساس اصول عاطفی یا تبلیغاتی غیرعقلانی، تصمیمگیری میکند.
ترامپ با اعمال سیاست فشار حداکثری تمام تلاش خود را برای همراه کردن کشورهای اروپایی با خود علیه ایران بهکار گرفته است و جمهوری اسلامی ایران نیز با درک این موضوع، در اتخاذ تصمیم های خود در قبال غرب شتابزده عمل نمیکند. البته، برخی کشورهای اروپایی تلاش میکنند با سیاستهای واشنگتن درباره ایران همراه شوند و اقدام نیروی دریایی انگلیس در توقیف نفتکش حامل نفت ایران در آبهای بینالمللی در جبل الطارق نیز در این چارچوب قرار دارد. دراین باره، برخی مواضع فرانسه نیز با وجود اینکه رئیس جمهور آن نماینده ویژه ای به تهران برای گفتگو درباره گامهای آینده آن فرستاده است، نشاندهنده وابسته بودن آن به آمریکاست.
در پایان اشاره به این نکته حائز اهمیت است که بر کسی پوشده نیست که رفتارهای آمریکا به نفع ملت های منطقه و جهان نیست بلکه سبب تشدید تنش در منطقه خواهد شد و هدف آن نیز تنها حمایت از رژیم صهیونیستی از طریق تحرک کشورهای منطقهای و جهانی علیه جمهوری اسلامی و نابود کردن زیرساخت های کشورهای اسلامی منطقه است، اما این سیاستها بر ملت های اسلامی و عربی پوشیده نیست و نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت.