العالم- بحرین
روزنامه اینترنتی رأی الیوم نشست بحرین با محوریت تلاشهای ضد ایرانی و کوشش برای عادی سازی روابط کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی را سرآغاز عادی سازی روابط نظامی بین این کشورها و تل آویو دانست.
عبدالباری عطوان نوشت: نشستی که از دیروز دوشنبه در بحرین با مشارکت ۶۰ کشور و رهبری آمریکا به بهانه مقابله با خطر و نفوذ ایران آغاز به کار کرده است، بار دیگر نشان میدهد راهبرد آمریکا در باج خواهی از کشورهای عرب خلیج فارس و معرفی دولت اشغالگر اسرائیل به عنوان حامی این کشورها ادامه دارد.
مصیبت اینجاست که حکومتهای کشورهای عرب خلیج فارس یکی پس از دیگری به این باج خواهیها گردن مینهند که میزبانی اینگونه کنفرانسها با ماهیت تحریک آمیز در خاک این کشورها با هدف تسریع فرآیند عادی سازی و ادغام حکومت اشغالگر عبری در بافت سیاسی، نظامی و اقتصادی منطقه از نمودهای این باج دهی است.
اصرار آمریکا برای دخیل کردن این حکومت یاغی در امنیت خلیج فارس قابل درک نیست، زیرا نه از نظر جغرافیایی با خلیج فارس همسایه است و نه نیروی دریایی در خوری دارد که بتواند از امنیت کشتیرانی در آبهای خلیج فارس حمایت کند. این رژیم حتی جرئت نکرد بعد از آن که یکی از ناوهای جنگی اش سال ۲۰۰۶ به دقت هدف موشک حزب الله قرار گرفت و منهدم شد به آبهای منطقهای لبنان پا بگذارد. اسرائیل نمیتواند از امنیت دریایی و هوایی کشورهای خلیج فارس حمایت کند و حتی اگر میتوانست نیازی به حضورش نبود آن هم با وجود ۶۰ کشور و در صدر آنها آمریکا که چندین ناوگان و صدها فروند ناوچه و ناو هواپیمابر در پایگاههای دریایی بحرین دارد.
این حضور فزاینده اسرائیل است که برای امنیت و ثبات منطقه تهدید محسوب میشود نه ایران که از هزاران سال پیش در قلب منطقه بود است.
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا با وقاحت و بی شرمی تمام، دوباره دروغ اسلحه کشتار جمعی را پیش کشیده است؛ همان دروغی که دولت جورج بوش پسر برای پوشش دادن به حمله به عراق و اشغال آن مطرح کرد. او در سخنرانی خود در کنفرانس منامه گفت: تولید سلاحهای کشتار جمعی و وسایل انتقال آن، تهدید خطرناکی برای صلح و امنیت بین المللی است. وی سپس با اشاره آشکار به ایران افزود: لازم نیست همگی به اتخاذ اقدامات لازم برای متوقف کردن کشورهایی که به تلاش برای دستیابی به این سلاحها ادامه میدهند پایبند باشیم.
نمیدانیم چگونه برخی کشورهای عربی مانند عربستان، امارات و بحرین، شرکت در این کنفرانس را دوشادوش دولت اشغالگر اسرائیل میپذیرند آن هم در حالی که واسطههایی برای بهبود روابط با ایران میفرستند و میکوشند همه منابع تنش با این کشور را از بین ببرند. اینها مواضع متناقضی است که نیاز به اثبات ندارد.
علی اکبر ترکی نماینده مجلس ایران روز گذشته اعلام کرد امارات ۷۰۰ میلیون دلار از اموال ایران را که توقیف کرده بود آزاد کرده است و تعدادی از صرافیهایی که با دستور حکومت دبی بسته شده بودند کار خود را از سر گرفتند که این اقدام یک عادی سازی پسندیده و منطقی با کشور همسایه است.
هیچ یک از کشورهای امارات، بحرین، عربستان و عمان نمیتوانند این امر را انکار کنند که تحت فشار آمریکا در کنفرانس شرکت میکنند. کشور کویت که سال ۱۹۹۱ با دخالت نظامی آمریکا آزاد شد از شرکت در این نشست خودداری کرد و ترجیح داد به احترام احساسات مردمش که با هرگونه عادی سازی با تل آویو مخالفند از این کنفرانسهای مشکوک فاصله بگیرد.
اسرائیل از حمایت از خودش عاجز است تا چه رسد به حمایت از کشورهای خلیج فارس، از ترس موشکهای لبنان به خود میلرزد و دولت کنونی آمریکا حاضر نیست برای دفاع از آن حتی یک سرباز آمریکایی را فدا کند. شاید توئیت اخیر دونالد ترامپ بهترین دلیل بر این امر باشد که نوشته بود سلاح آمریکا را به کشورهای خلیج فارس میفروشد، اما هرگز از آن برای دفاع از این کشورها یا حمایت از آنها استفاده نخواهد کرد.
عوامل نظامی ایران شش نفتکش را نزدیک بندر فجیره امارات از کار انداختند و شریان صنعت نفت عربستان را در بقیق و خریص و میدان الشیبه هدف حمله قرار دادند و موشکهای ایران، پهپاد آمریکایی را بر فراز تنگه هرمز سرنگون کردند و قایقهای نیروی دریایی این کشور نفتکش انگلیسی را در آبهای خلیج فارس توقیف کردند و آن را از میان کشتیهای جنگی آمریکا مانند گوسفند تا بندرعباس کشان کشان بردند. واکنش آمریکا چه بود؟ غیر از آن که این اهانت را فرو ببلعد و ترامپ هم وانمود کند این آب دهان ایران روی صورت او قطرات شبنم است و در نهایت هم، همه کشتیها و ناوهای هواپیمابر خود را تا خلیج عمان عقب بکشد تا از ترس حمله موشکی ایران از تنگه هرمز بیش از هزار کیلومتر دور شود و از تکرار کشتار پرل هاربر جلوگیری کند. (حمله ناگهانی هواپیماهای جنگی ژاپن به پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر در بامداد روز یکشنبه هفتم دسامبر سال ۱۹۴۱ میلادی برابر با ۱۶ آذر ۱۳۲۰ خورشیدی که موجب ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی دوم شد).
دولتهای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به ویژه بحرین سیاستهایی در پیش گرفته اند که امنیت و ثبات خودشان را در معرض تهدید قرار میدهند و ملت هایشان به انقلاب علیه آنان تحریک میکند. چه کسی تصور میکرد خشم مردم در لبنان و پیش از آن در الجزایر و سودان در قالب اعتراضات و تظاهرات بروز پیدا کند؟ نقطه مشترک حکومتهای این کشورها و همتایان آنها در خلیج فارس هدر دادن اموال عمومی مانند سه کشور مذکور یا با فساد و یا با تسلیم در برابر باج خواهی مالی آمریکا و الزام به عادی سازی با اسرائیل است.
آمریکا، پشت متحدان کُرد خود را که بارها به خواسته واشنگتن در جبهههای مختلف جنگیدند خالی کرد و وقتی آنها هدف حمله ترکیه قرار گرفتند هراسان گریخت و همه نیروهایش را عقب کشید. اسرائیل نیز دیگر متحد کردها به آنها پشت کرد و آنها را نادیده گرفت، ولی گمان نمیکنیم کسی عبرت بگیرد.
ملتهای عربی در خلیج فارس و دیگر نقاط مانند جمال هستند. صبر میکنند و صبر میکنند، اما وقتی به پا خیزند هرچیزی را که در برابرشان باشد درهم میشکنند و از کسانی که آنها را خوار و به کرامت شان تعرض کردند انتقام میگیرند و آرام نمینشینند تا آتش درونشان خاموش شود.
خبرگزاری صداوسیما