العالم - ایران / سیاسی
سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در کمیسیون تخصصی حوزه دستیاری و مشاورت عالی فرماندهی معظم کل قوا که به منظور بررسی آثار بحران کرونا بر معادلات جهانی و سیاستهای منطقهای و انتخابات آمریکا برگزار شد با اشاره به روندها و گستره و عمق پیامدهای این بحران جهانی، گفت: تا زمانی که برای ویروس کرونا واکسن و روش معالجه مؤثر پیدا نشده، نمیتوان از گستره و عمق پیامدهای این بحران در مؤلفههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی و تکنولوژیک و حتی فرهنگی و اخلاقی با دقت سخن گفت.
وی افزود: با اینکه تلفات این ویروس از انفلوآنزا کمتر است ولی نگرانی و هراس از سرعت و قدرت شیوع و انتشار آن، بسیاری از عرصههای مناسباتی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. ویروس کرونا که ماهیت جنگ بیولوژیک و گمانه زنیهای تعمدی بودن آن منتفی نیست، اکنون تقریباً تمامی کشورهای جهان بویژه کشورهای غربی را با بحران مواجه کرده است، این کشورها بسیاری از تعاملات، مناسبات، فعالیتها و اولویتهای خود را به ناچار رها کرده و به دنبال معالجه این بیماری هستند. در طی چهار ماه گذشته، آثار و پیامدهای اولیۀ این بحران، در برخی از عرصههای حیات بشری و یا شاخصها و ویژگیهای رایج جهانی و کشورها چنان ویرانگر و مخرّب بوده که تصویر استمرار و یا گسترش این رخداد بیولوژیکی، هراس و نگرانیهای مضاعفی را پیش روی جامعه جهانی قرار داده است.
سرلشکر صفوی با اشاره به تأثیر بحران ویروس کرونا بر اقتصاد جهانی، بویژه اقتصاد ایالات متحده آمریکا گفت: با اینکه از اولین گزارشهای رسمی در کشورهای غربی مبنی بر شیوع کرونا حدود یکماه میگذرد ولی تولید ناخالص داخلی آمریکا تا بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته و بورسهای آمریکا و کشورهای اروپایی تا ۴۰ درصد ارزش خود را از دست دادهاند و آمریکا طی سه هفته گذشته ۱۶ میلیون بیکار جدید را ثبت کرده است. چشم انداز اولیه از این پیامدهای ویرانگر اقتصادی در آمریکا، حکایت از تکرار «رکود بزرگ» ۹۰ سال قبل در سال ۱۹۲۰ دارد که ده سال به طول انجامید و تولید ناخالص داخلی جهانی را ۱۵ درصد کاهش داد.
وی اضافه کرد: در بحران سال ۲۰۰۸، اقتصاد آمریکا رکود یک درصدی را تجربه کرد و اکنون در ارزیابیهای اولیه بحران و رکود بزرگتری را پیش بینی کردهاند. به همین دلیل آمریکا به موازات کسری بودجه تقریباً هزار میلیاردی، برای نجات اقتصاد داخلی، یک بودجه ۲۰۳ تریلیون دلاری را برای تزریق در اقتصاد خود و پوشاندن علائم بحران و یا محدود کردن آن در نظر گرفته است.
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در بیان ضرورت ادامه فعالیتهای اقتصادی به موازات الزامات پیشگیریها در کنترل این بحران افزود: از آنجا که مبارزه با شیوع کرونا، متکی به توقف نشاط اجتماعی و اقتصادی و قرنطینه و حفظ فاصلهها در مناسبات اجتماعی است، ولی نیاز مبرم اقتصاد جهانی به حفظ ضربان حیات و یا جبران علائم بحران و رکود، متکی به بازگشت به فعالیتهای اقتصادی است که این امر در نقطه مقابل مبارزه با بحران کرونا قرار دارد و حداقل آثار آن، استمرار بخشیدن به سطحی از موج بیماری است و به همین نسبت، بر عمق و گستر خسارتها و پیامدهای آن افزوده خواهد شد.
کرونا، تصویر وارونه و واقعیت دیگری را از عدم توسعه یافتگی از غرب نشان میدهد
سرلشکر صفوی با بیان آنکه بحران کرونا تصویر وارونه ای از واقعیتهای توسعه یافتگی غرب به نمایش گذاشت، گفت: با اینکه آمریکا و غرب تا به حال به عنوان مظهر توسعه یافتگی به تصویر کشیده میشدند و استانداردهای خود را به عنوان مدلی برای توسعه یافتگی دیگر جوامع و کشورها معرفی میکردند اما بحران کرونا، تصویر وارونه و واقعیت دیگری را از عدم توسعه یافتگی از غرب نشان میدهد.
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا، گفت: در تصویرسازیهای سیاسی و رسانهای آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا به عنوان بازیگر محوری در حل بحرانهای جهانی بازنمایی شده اما اکنون تصویر ناتوانی آمریکا در مهار کرونا به واقعیت بسیار نزدیک تر است و حتی شاهد بودیم که دولت این کشور دست نیاز و یاری طلبی به سوی چین و کشورهای دیگر دراز کرده است.
وی افزود: چین آثار سلبی در اقتصاد خود را با سرعت و مدیریت قابل ملاحظه کاهش داد و شرایط پایدار برای خود ایجاد کرد اما کاهش ۱۵ در صدی در تراز تجاری این کشور که با نسبتهای متفاوتی در تمامی کشورهای جهان وجود دارد اثبات میکند که حجم اقتصاد جهانی متأثر از بحران کرونا، حتماً با کاهش و کوچک شدن نسبی روبرو خواهد بود.
سرلشکر صفوی با اشاره به واگرایی صورت گرفته در اتحادها و ائتلافهای رایج خصوصاً در اروپا، گفت: اروپا که تاکنون در کشاکش نوعی ملی گرایی و حفظ پیوند و همبستگیهای ائتلافی بسر می برده، امروز بدلیل بحران ناشی از کرونا با یک واگرایی شدید در اتحاد و ائتلافهای رایج و رفتارهای مغایر حقوق بشری، انسانی و معاضدت نسبت به یکدیگر روبرو است و برخی از کشورهای اروپایی به غارت و دزدی از امکانات یکدیگر مشغولند، این در حالی است که چین ارسال کمک به اغلب کشورهای جهان، آمریکا و اروپا و آسیا و بویژه آفریقا را دنبال میکند. برخی از صاحب نظران معتقدند در سرعت مهار بحران کرونا و تولید تجهیزات و امکانات و نیازمندیهای پزشکی، قدرت چین نمادی از قابلیت حکمرانی جهانی در تعریف چینی خواهد بود. این تصویری است که در غرب، آمریکا و اروپا که همواره به عنوان مظهر رفاه، توسعه یافتگی و قدرت بازنمایی و تصویرسازی میشدند، دیده نمیشود.
وی افزود: این بحران زیستی و بیولوژیک که اولین پیامدهای بزرگ خود را در اقتصاد جهان بجا گذاشته، به شکل زنجیرهای در دیگر عرصههای مناسبات و نشاط بشری و کشورها و دولتها نیز آثار فلج کنندهای به جای گذاشته است.
سرلشکر صفوی با اشاره به گزارش منتشر شده ارتش آمریکا، گفت: ارتش آمریکا در گزارشی که در دیلی بیت منتشر کرده است معتقد است که ۸۰ میلیون نفر در آمریکا احتمال ابتلاء به کرونا دارند و ۲۵ میلیون نفر آنها نیاز به مراقبت ویژه و نیم میلیون نفر نیاز مبرم به بستری شدن خواهند داشت و یک آمار ۱۵۰ هزار نفری تلفات را امری بدیهی میدانند. این همان نکتهای است که از زبان ترامپ نیز به عنوان یک گزینه خوب معرفی شده است. در حالی که آمریکا از نقص امکانات پزشکی به شکل فاجعه باری رنج میبرند و رسیدگی به سالمندان، سیاه پوستان و کسانی که در منازل دچار بیماری شدهاند از اولویت رسیدگی حکومتی آمریکا خارج هستند و بسادگی نیز این تلفات در آمار اعلانی آمریکا جای ندارد.
آمریکا در عرصههای نظامی و دنبال کردن سیاستهای امنیتی و نظامی دچار شوک فلج کننده شده است
وی با اشاره به گزارش توصیه ارتش آمریکا به پنتاگون افزود: گزارش ارتش آمریکا به پنتاگون توصیه کرده است که برای عبور از بحران باید وضعیت تمام ارتش این کشور در حال صلح قرار گیرد تا امکان عبور از بحران وجود داشته باشد. شاید بخشی از جابجاییها و یا عقب نشینیهای نظامیان آمریکا از افغانستان، عراق و یا ناو هواپیمابر آمریکا و فرانسه که آلوده به ویروس شدهاند و پرچم سفید بر افراشتهاند در این راستا معنا دار باشد. این بدان معناست که آمریکا نه تنها در مدیریت بحران در درون کشور (همچنین کشورهای اروپایی) با مشکل جدی روبروست بلکه در عرصههای نظامی و دنبال کردن سیاستهای امنیتی و نظامی نیز دچار شوک فلج کننده است و باید بسیاری از تدابیر و سیاستهای امنیتی و نظامی خود را در سطح جهانی و منطقهای مورد بازبینی قرار دهد.
حضور پایگاهی آمریکا در جنوب غرب آسیا و یا شرق آسیا به نقطه آسیب و تهدید برای آمریکا تبدیل میشود
سرلشکر صفوی با اشاره به فقدان کارکردهای پیش بینی شده در استراتژی آمریکا خصوصاً حضور پایگاهی در جنوب غرب آسیا و یا شرق آسیا ادامه داد: مثلاً حضور پایگاهی آمریکا در جنوب غرب آسیا و یا شرق آسیا که بخش مهمی از سیاست و راهبرد جهانی آمریکا است، فاقد کارکردهای پیش بینی شده در استراتژیهای آمریکایی خواهد بود و به نقطه آسیب و تهدید برای آمریکا تبدیل میشود. به همین دلیل است که در یک برداشت سریع و اولیه از دورۀ پساکرونا، بسیاری از نخبگان و صاحب نظران غربی و جهانی، سخن از تغییرات اساسی در نظام جهانی و بسیاری از عرصههای رفتاری و حتی تکنولوژیک، بویژه تکنولوژیهای نظامی و تسلیحاتی میزنند.
وی افزود: اگر بحران ویروس کرونا که ماهیت جنگ بیولوژیک و گمانه زنیهای تعمدی بودن آن منتفی نیست، با ابعاد خطرناکتر و گستردهتری بکار گرفته شود که این احتمال قابل اغماض نیست، استراتژیهای نظامی، ابزارهای نظامی و حتی نقش عناصر نظامی و یا تدابیر و طرحهای نظامی و… باید متناسب با این تهدید جدید و ویرانگر باز تعریف شوند. بدیهی است که تکنولوژی نظامی – تسلیحاتی به سمت رباتیک شدن بیشتر و کاهش نقش عنصر و فرد نظامی شتاب خواهد گرفت و پایگاههای نظامی و نظامیان آمریکایی در جهان، جای خود را به مراکز هوشمند نظامی دیگری خواهند داد.
بحران کرونا به شتاب افول آمریکا و تضعیف آن سرعت بیشتری میدهد
مشاور عالی مقام معظم رهبری در ادامه با بیان آشکار شدن گسلهای نظام بین الملل در ادامه شکل گیری این بحران گفت: بحران کرونا، گسلهای نظام بین الملل را بیشتر کرده و حتی احتمال تشکیل نظم چند قطبی با محوریت قدرتهای آسیایی را افزوده است. به قول ریچارد هاس، بحران کرونا به شتاب افول آمریکا و تضعیف آن سرعت بیشتری میدهد.
وی ادامه داد: به نظر میرسد با تجربه بحران کرونا، مبانی و تعریف از اتحاد و ائتلافهای جهانی را در مسیر بن بست قرار داده است بنابراین باید بدنبال تعریف و مبانی جدید و شکل گیری نظمهای جدید قارهای و منطقهای و اتحاد و ائتلافهای جدید باشیم. این بدان معناست که نه تنها شاهد جابجایی در جایگاه جهانی و بین المللی و منطقهای بازیگران خواهیم بود بلکه معادلات جهانی قدرت، نظم بین المللی و بسیاری از قواعد بازی و رفتار در مناسبات بین المللی نیز دستخوش تغییر و تحول خواهد شد. شاید با احتیاط بتوان اینگونه ارزیابی کرد که حداقل تا یکسال آینده، کمترین رخداد و پدیدۀ نظامی و درگیری و جنگ بزرگ و گسترده را شاهد خواهیم بود، هر چند که نگرانی از آینده نامعلوم و هراس از فراز و نشیب در معادلات قدرت، تنشهای سیاسی و امنیتی را افزایش خواهد داد.
سرلشکر صفوی حکمت و درایت رهبر معظم انقلاب در تاکید ویژه بر جهش تولید را در راستای استحکام بخشیدن بر مؤلفههای قدرت و پایداری و مصونیت سازی برای مردم دانست و گفت: آنچه بدیهی است تمامی کشورها و بازیگران کوچک و بزرگ، برای آیندهای نزدیک بدنبال استحکام بخشیدن به مؤلفههای مختلف قدرت، پایداری و مصونیت سازی برای مردم خود هستند و بخشی از این تلاش، در سایه اتحاد و ائتلافهای جدید با طرفهای قابل اتکاء در نظام بین الملل و یا نظام منطقهای شکل خواهد گرفت. از این منظر، حکمت و درایت رهبری معظم انقلاب اسلامی در تاکید ویژه (جهش تولید) در شعار امسال و اصرار بر اجرای حتمی شاخصهای آن توسط دولت و بخشهای مرتبط، بیشتر نمایان میشود.
مشاو عالی مقام معظم رهبری با بیان دلایل تغییرات و تحولات پایگا ه های نظامی آمریکا در عراق، گفت: اگر در عراق، نظامیان آمریکایی تخلیه ۵ پایگاه از ۱۴ پایگاه نظامی و استقرار در پایگاه اصلی عین الاسد و حریر و در افغانستان خروج زمان بندی شده را به عنوان بهترین شرایط برای آمریکا پذیرفتهاند، یکی از دلایل آن را میتوان آسیب پذیریهای ناشی از بحران کرونا دانست، چرا که حتی اگر در دو پایگاه عین الاسد و حریر نیز باقی بمانند با چالش بی پاسخ شیوع کرونا، ناچار به ترک و اخراج از عراق هستند. البته پارامترهای بسیار مهم دیگری در عراق و افغانستان نیز مطرح هستند که بر شتاب تصمیم گیری آمریکا خواهند افزود.
سرلشکر صفوی آتش بس حاصله در یمن را ناشی از شکل گیری بحران کرونا و ضعف سعودیها و متحدان آنها در کنترل این بحران در کنار سایر مؤلفههای قدرت انصار الله و ارتش یمن دانست و گفت: در یمن، یکباره و به صورت هماهنگ سخن از آتش بس در زبان سعودیها، انگلیسیها، آمریکاییها و سازمان ملل به میان میآید، بجز عوامل توازن قدرت جدید و میدانی انصارالله و ارتش یمن، میتوان ابعاد آسیب پذیر ابزارهای نظامی ناشی از بیماری کرونا را در آن مؤثر دانست که پاسخ فوری برای حل آن ندارند. به تعبیر دیگر، رفتار نظامی قدرتها و بازیگران دیگر در بحرانهای امنیتی بیانگر درون گرایی و احتیاط است که آمادگی ریسک پذیری جدی از خود نشان نمیدهند.
رویکرد ائتلاف سازی رژیم صهیونیستی با رژیمهای عربی با چالش جدی مواجه شده است
وی با اشاره به تأثیر این بحران بر امنیت و سیاستهای رژیم صهیونیستی، گفت: رژیم صهیونیستی که همواره سیاست خارجی و سیاستهای امنیتی هجومی و پرخاشگر را بهترین راهبرد دفاعی برای خود میداند، در کنار چالشهای رنگارنگ درونی اش، در بحران کرونا نیز با فلج نسبی بخشهای مهم نظامی و اقتصادی و اجتماعی خود رو برو است. اگر گمانه زنی ریچارد هارس را در مورد فروپاشی برخی نظامهای ورشکسته را در بحران کرونا جدی بگیریم، این پدیده در بین متحدان عرب آمریکا در غرب آسیا و حوزه خلیج فارس و شمال افریقا، بیشتر محتمل خواهد بود. بنابراین رویکرد ائتلاف سازی رژیم صهیونیستی با این رژیمهای عربی، اگر از دستور خارج نشود، حتماً با یک دوره قابل ملاحظه تأخیر، روبرو خواهد بود.
وی ادامه داد: در مؤلفههای قدرت ملی، انسجام و همبستگی و پیوند ملت و دولتها، همواره از مسیر اعتماد مردم در بحرانها به سیاستهای حاکمیتی قوت یافته و یا دچار سردی و افول میشود. این امری است که در سایه بحران کرونا و نوع رفتار حکومتها با مردم و مواسات و حمایت از اقشار گوناگون تجلی مییابد. این پدیده دو تجربه متضاد را از یکسو در غرب و بویژه آمریکا و اروپا و از سوی دیگر تجربه ایران، چین و روسیه (و نمونههای دیگر در آسیا) ثبت کرده است.
شانس ترامپ برای انتخاب مجدد به عنوان رئیس جمهور آمریکا کاهش یافته است
سرلشکر صفوی اضافه کرد: اگر شاخصهای مقبولیت و مشروعیت و پذیرش در شرایط بحران کرونا، دارای مؤلفههای اجتماعی، اقتصادی، قدرت مدیریت و کارکردهای سیاست داخلی و خارجی باشند، بر خلاف گمانه زنیهای یکسال قبل از اوضاع ترامپ در انتخابات ریاستی در آبانماه پیش رو، شانس ترامپ کاهش یافته و حداقل در مؤلفههای ذکر شده اجتماعی، اقتصادی، قدرت مدیریت بحران و کارکردهای سیاست داخلی و خارجی، ترامپ در بدترین شرایط بسر میبرد و مهمتر از همه اینکه جامعه آمریکایی، از ضریب اعتماد بسیار کمتری نسبت به حاکمیت کنونی برخوردار است.
آمریکا در بالاترین سطح آسیب پذیری، انفعال و فرسایش پذیری قرار دارد
سرلشکر صفوی افزود: اگر بحران کرونا به هر دلیلی در چشم انداز چند ماهه مهار نشود و موج جدید شیوع فراگیری را نشان دهد، شکنندگی و آسیب پذیریهای آن در جوامع گوناگون و عرصههای مختلف، بیش از پیش دامن گیر دولتها خواهند شد. یکی از راهبردهای دوره ریاستی ترامپ در آمریکا در تعاملات منطقهای، تکیه بر سیاست حفظ حکومتها و نظامهای دیکتاتوری در ازا پرداختهای باج گونه است. یعنی آمریکا با استفاده از قدرت نظامی خود از این نظامها باید حفاظت کند. این در حالی است که ابزار نظامی آمریکا بر اساس توصیههای فرماندهان نظامی ارتش آمریکا، نیازمند، شرایط آرامش و صلح برای عبور از بحران کرونا هستند که در صورت استمرار و موج جدید آن، ناتوانی و فلج شدن ابزار نظامی آمریکا در این راهبرد، برجستهتر خواهد بود.
سرلشکر صفوی با تشریح فرصتهای مدیریتی و ظرفیتهای شکل گرفته در بحران کرونا گفت: اینگونه نیست که تمامی پیامدهای بحران کرونا یا تمامی سختیها و هراس افکنی آن، سلبی و منفی باشد، بلکه بر اساس آیه قرآن (عسی ان تکرهوا شیئا وهو خیرٌ لکم و …) این بحران در ابعاد داخلی و خارجی بسیاری از فرصتها و مزّیت ها را به صورت بالقوه برای ج. ا. ایران تصویر میکند که این نیازمند ارزیابی دقیق از ظرفیتهای خودی و فرصتهای پیش روست و باید با هوشمندی از آن بهره جست.
سرلشکر صفوی با بیان تشدید سیاستگذاری آمریکا در بهره گیری از جنگ روانی و مجازی ناشی از شرایط کنونی آنها، گفت: تنگناهای استراتژیک آمریکا در عرصه منطقهای و جهانی و ناکارآمدی آن در عرصه جهانی و در قیاس با قدرتهای دیگر که ناشی از بحران کرونا و دیگر مؤلفههای مؤثر است، آمریکا برای حفظ مزّیت و امتیازات خود، متوقف کردن شرایط فعلی و از دست ندادن پتانسیلهای خود در ابعاد منطقهای و جهانی را در دستور کار دارد و برای حفظ هیبت و ارعاب رقبای خود بیش از گذشته از جنگ روانی و مجازی بهره خواهد گرفت. این در حالی است که هم اکنون در بالاترین سطح آسیب پذیری، انفعال و فرسایش پذیری قرار دارد.
وی افزود: یکی از نمونههای این تنگناها و آسیب پذیریهای راهبردی، جنگ نفت راه اندازی شده از سوی عربستان بود که در پایان، مجبور به تغییر و تعدیل آن شدند. در عراق ارتش آمریکا با وجودی که تمایلی برای خروج از عراق ندارند ولی با دریافت ضربات تمرینی و محدود مقاومت عراقی، نه تنها باز چینش پایگاهی و خروج محدود را آغاز کردهاند، بلکه برای زمانبندی خروج از عراق نیز رسماً به حکومت عراق اعلام آمادگی کردهاند.
سرلشکر صفوی در پایان اضافه کرد: همین رخداد با توجه به آسیب پذیریهای بیشتر آنان در افغانستان و سوریه، به موازات عقب نشینی از عراق دنبال خواهد شد، به شکلی که در کل منطقه، حضور پایگاهی آمریکا در یکسال آینده با امروز تفاوت جدی خواهد داشت و فرار آمریکا از غرب آسیا را محتمل میسازد. تصویر فرسوده منطقهای از آمریکا در سطوح جهانی نیز تکرار شده، مقایسه آمریکا و اروپا در مقابل روسیه و چین و تصویر پایدار و با ثبات و توانمندی که چین و روسیه از خود نشان دادهاند، بعنوان یک موازنه قدرت در عرصه جهانی نشان میدهد. شاید بتوان تحولات ناشی از بحران کرونا را با ادبیات تافلر، موج چهارم یا عصر کرونا نامید.