العالم_ درگوشی
از تریبون تظاهراتی که درخواست های معیشتی و اقتصادی شهروندان به گوش می رسید، افرادی نیز به بهانه های ملی خواهان خلع سلاح مقاومت و انحصار سلاح در دستان دولت بودند که البته مغالطه های زیادی در خود داشت. نخست اینکه مسلح بودن مقاومت ارتباطی به دولت لبنان ندارد و به شدت دور از واقعیت است زیرا مقاومت اسلامی لبنان با شاخه قدرتمند خود یعنی حزب الله، هرگز با دشمن اسرائیلی جنگ نکرده بلکه سلاحش بازدارنده و برای دفاع از لبنان و همه اقوام و ادیان و مذاهب لبنانی بوده است.
دوم اینکه مقاومت لبنان بدون موافقت قوای سه گانه وارد هیچ جنگی نشده و سلاح مقاومت لبنان بسیار بیشتر از گروه ها و دیگر احزاب لبنان که چندین تن سلاح در اختیار دارند، قانونمند و با ضابطه استفاده می شود.
با بررسی دلائل این درخواست ها بر خلع سلاح مقاومت، نمی توان دشمن صهیونیستی را نادیده گرفت زیرا این رژیم اولین و آخرین کسی است که از آن بهره مند می شود زیرا آنها با این سلاح ها شوکت و جبروت پوشالی رژیم در منطقه فرو ریخته و آنان را مجبور به خروج ذلت بار از لبنان کرده و طرح هایشان را در منطقه خنثی کردند.
اما درباره زمان بندی، به نظر می رسد موضوع تصویب قانون عفو عمومی و بندهای آن که شامل عفو جاسوس هایی است که زمان اشغال لبنان سالها در خدمت اسرائیل بودند و سپس زمان آزاد سازی در سال 2000 به اراضی فلسطینی فرار کردند ؛ با این اهداف و خواسته ها بی ارتباط نیست.
با نگاهی به بهانه های واهی مدعیان خلع سلاح مقاومت؛ جهت و قطب نمای این مطالبات مشخص می شود. زیرا ادعای برخی مبنی بر اینکه نیروهای مقاومت پس از آزاد سازی جنوب لبنان از چنگال اشغالگران اسرائیلی ،فلسفه وجودی خود را از دست داده ؛شانه خالی کردن ازمسئولیت ملی و صرف نظر کردن از مناطق اشغالی کنونی لبنان به ویژه مزارع شبعا و 7 روستا از سوی رژیم صهیونیستی و تبرئه کردن دشمن صهیونیستی از جنایتهایش در حق ملت لبنان و حذف دشمنی این رژیم با لبنان و لبنانی هاست.
مساله دیگر این است که در صورت خلع سلاح مقاومت هیچ تضمینی در عدم تجاوز دشمن صهیونیستی یا اشغال مناطق جدید لبنان وجود ندارد و قدرت نظامی حزب الله به معنای کاهش توان ارتش لبنان یا تردید در اراده و عقیده ملی آنان نیست بلکه کمبود امکاناتی است که در مواجه با دشمن صهیونیستی در صورت هرگونه تجاوزی است.
حال آنکه کشورهای غربی به ویژه امریکا از هر کوششی برای جلوگیری از تقویت بنیه نظامی و تسلیحاتی ارتش لبنان که تهدیدی برای امنیت اسرائیل و طرح هایش در لبنان و منطقه دریغ نکردند.
اقدامات اسرائیلی هیچ تضمینی ندارد زیرا آنان به خیانت و بی احترامی و عدم پایبندی به توافقات و پیمان های بین المللی عادت دارند.
در اینجا به دو نمونه برای تاکید برخیانت دشمن صهیونیستی اشاره می کنیم که زمان زیادی از اعلام نیت اشغالگران بر اجرای آن نمی گذرد. نخست طرح الحاق بخش هایی گسترده از کرانه اشغالی باختری و اعلام تسلط برآن علیرغم اینکه تشکیلات خودگردان در رام الله با مقامات اشغالگران توافقات و پیمان ها و هماهنگی امنیتی مشترکی دو جانبه ای امضا کرده اما مسئولان رژیم این توافقات را زیر پا گذاشته و تصمیم گرفتند این مناطق گسترده را به اراضی خود الحاق کنند.
نمونه دیگر بخش دوم طرح الحاق است زیرا علیرغم اقدام اردن در امضای توافق صلح با رژیم صهیونیستی، امان با اعلام نیت رژیم صهیونیستی در الحاق دره های اردن و تحمیل حاکمیتش بر آن، غافلگیرشده است بنابراین درصورت خلع سلاح مقاومت، لبنان چگونه تضمین کند، دشمن به کشورش حمله نکرده و اراضی جدیدی اشغال نمی کند .
واقعیت این است که هیچ تضمینی برای آن وجود ندارد مگر اینکه مقاومت سلاح خود را حفظ کرده وبا آن در برابر هر تهدید یا اقدام یا حمله اسرائیل به لبنان بایستد زیرا مقاومت با توجه به تجاربش تنها گروهی است که بدون شک در کنار مقاومت ملت و ارتش لبنان که همواره حامی مقاومت در مقابله با تجاوزات اسرائیل طی دهه های گذشته بوده، توان آن را دارد.