العالم – کشکول
سالها گذشت و همگان دریافتند پیش بینی فیسک بسیار خوش بینانه بوده چرا که رابطه بحرین با عربستان سعودی حتی کنفدراسیون نیز نیست به این دلیل که کنفدراسیون در واقع نوعی رابطه میان کشورهای مستقل دارای حاکمیت مستقل با یکدیگر است که بر اساس توافق، اختیاراتی را به یک هیات مشترک واگذار می کنند تا سیاستهایشان را با یکدیگر هماهنگ کند، اما بحرین در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و حتی اجتماعی به هیچ عنوان مستقل از عربستان سعودی نیست.
نویسندگان درباری سعودی و بحرینی علت این مساله را کوچک بودن بحرین در تمام سطوح جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی می دانند اما واقعیت آن است که بحرین تمام امکانات لازم برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل دارای حاکمیت را دارد اما به دو دلیل نمی تواند این کار را انجام دهد، اول، پروژه طولانی مدت آل سعود برای بلعیدن بحرین و دوم جدا بودن آل خلیفه از مردم که باعث شده برای حفظ تاج و تخت خود از آل سعود کمک بخواهد.
رابطه ارباب و رعیتی که میان عربستان سعودی و بحرین حاکم است را در هیچ جای دنیا نمی توان یافت که برای درک بهتر چند مثال می آوریم.
در سال 1963 حوزه نفتی "ابو سعفه" در مرز مشترک دریایی سعودی بحرینی کشف شد اما ریاض این حوزه را از آن خود کرد و فقط بخشی از سود سالانه حاصل از فروش نفت آن را به بحرین داد به رغم آنکه بخش عمده این حوزه در بحرین قرار دارد.
در دهه هشتاد قرن بیستم، عربستان سعودی بر اساس منافع خود اقدام به ترسیم مرزهایش با بحرین کرد و به این شکل جزیره "البینه" بحرین را اشغال کرد تا مانع از استفاده شهروندان بحرینی از آن شود.
عربستان سعودی در دهه 90 قرن بیستم، نیروی نظامی و امنیتی عظیمی را برای سرکوب قیام مردم بحرین اعزام کرد با اینکه هدف این قیام، اجرای قانون اساسی سال 1973، مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و بهبود اوضاع اقتصادی بود اما آل سعود آن را تظاهراتی طایفه گرایانه نامید و با شدت سرکوب کرد.
در سال 2011 نیروهای عربستان سعودی، بحرین را به شکل علنی اشغال کرده و قیام مردم بحرین علیه ظلم، تبعیض و طایفه گرایی را سرکوب کردند، نیروهای سعودی با نام نیروهای "سپر جزیره" صدها بحرینی را به قتل رسانده و هزاران نفر را دستگیر کردند.
عربستان سعودی در سال 1986 پل ملک فهد بن عبدالعزیز را برای ایجاد ارتباط زمینی با بحرین احداث کرد، ارتش عربستان سعودی در سال 2011 از این پل برای اعزام نیروهایش به بحرین استفاده کرد، پس از آن عربستان به موازات آن پلی دیگر به نام پل ملک حمد ساخت که دارای دوریل قطار است و به این شکل بحرین را از لحاظ جغرافیایی به طور کامل به سرزمین آل سعود متصل کرد.
پادشاه بحرین و آل خلیفه به خاطر شکست در ایجاد ارتباط طبیعی با ملت خود بر اساس عدالت، مساوات و احترام به کرامت انسانی و ترجیح دادن سیاستهای طایفه گرایانه، نژادپرستانه و ظالمانه، به مزدور عربستان سعودی تبدیل شده و زمینه را برای بلعیده شدن بحرین از سوی آل سعود فراهم کرده اند، به ویژه که آل سعود نیز اجازه نمی دهد بحران سیاسی میان حکومت و مردم بحرین حل شود.
اما آل سعود نمی فهمد که زمان بلعیدن ملتها گذشته است، آمریکا به رغم تمام قدرتش در برابر ملتهایی که خواستند آزاد زندگی کنند، با شکست مواجه شد، پس نه عربستان سعودی بزرگتر از آمریکاست که بخواهد ملت بحرین را ببلعد و نه ملت بحرین ناتوان از دفاع از سرزمین و وطن خود است، آل خلیفه و حکام عرب نیز باید بفهمند که نه عربستان سعودی و نه آمریکا نمی توانند این رژیمها را نجات دهند و با زور سرنیزه تاج و تختشان را حفظ کنند چرا که ملتها زنده اند.