العالم - کشکول
کاملا روشن است که قرقاش از حوادث جاری در منطقه بی خبر نیست بلکه فقط خود را به بی خبری زده است. هر شهروند عربی حتی در داخل امارات، از ماهیت مواضع منفی رهبران امارات در قبال مجموع حوادث منطقه از جمله مسأله فلسطین آگاه است این مواضع حتی شگفتی و حیرت آمریکایی ها را هم برانگیخته است. گفتمان سیاسی امارات به نوعی انعکاس گفتمان رژیم صهیونیستی در قبال مسأله فلسطین است.
امارات مرز سازش با رژیم صهیونیستی را درنوردیده و به ائتلاف استراتژیک و نظامی و امنیتی با این رژیم رسیده است. بازارهای خود را به روی محصولات شهرک نشینان کرانه باختری باز کرده است آنهم در حالی که حتی کشورهای غربی هم آن را تحریم کرده اند. برای یهودیان معبد ساخته و شرط پاسپورت را برای اتباع این رژیم برای ورود به امارات برداشته است و از طریق بوق های بدصدایی مثل ضاحی خلفان و وسیم یوسف و مگس های الکترونیک و امپراتوری رسانه ای – که خواستار نابودی حماس هستند و این جنبش را مسئول تجاوزات رژیم صهیونیستی می دانند - تجاوزات این رژیم به غزه را بهتر خود رژیم توجیه می کند. شهرک نشینان در قدس اشغالی، با پول امارات و از طریق گروهی با مدیریت محمد بن زاید و محمد دحلان، خانه فلسطینی ها تصاحب می کنند.
آیا منظور قرقاش از "همبستگی با آرمان فلسطین" همین است!! و آیا با این سیاست ها می خواهند ثابت کنند که "آرمان فلسطین در میان رهبران امارات ریشه دار است". نیازی به "اظهار نظر دیگران ندارد"!!.
حال که قرقاش خوش ندارد ملامت دیگران را بر سر مسأله فلسطین بشنود، چرا خودش جرأت نمی کند تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه را محکوم کند؟! چرا فقط سخنان وزیر خارجه این کشور را که خواستار "توقف خشونت علیه غیر نظامیان شده است " تکرار می کند؟! منظور قرقاش از غیر نظامیان، کیست؟! قطعا منظور او شهرک نشینان صهیونست است چون به وضوح می بینیم حماس و مقاومت غزه در فهرست تروریسم امارات و رژیم صهیونیستی قرار دارند.!!!
بد نیست نگاهی هم به جمله آخر قرقاش بیندازیم که به وضوح با سیاست های امارات و نقش این کشور در جهان عرب در تضاد است.
او گفته است" اولویت ما وحدت عربی است!!".. خنده دارتر از این جمله نمی توان یافت. زیرا "وحدت عربی" نه تنها هیچ جایی در سیاست این کشور ندارد بلکه این کشور بیشتر از رژیم صهیونیستی و آمریکا با وحدت عربی دشمنی دارد. فقط کافی است نگاهی به نقش این کشور در تجزیه یمن و لیبی محروم کردن مصر از آب نیل از طریق سرمایه گذاری در سد النهضه اتیوپی و بهره برداری آن از تحرکات و قیام های مردمی در کشورهای عربی و انحراف مسیر آنها در جهت منافع آمریکا و "اسرائیل" بیندازیم.
نمونه این سیاست را در سودان می توان دید. این کشور با به رسمیت شناختن طرح موسوم به "معامله قرن" و دشمنی ذاتی با گروه های مقاومت در فلسطین و لبنان و عراق و یمن و سوریه نقش خود را در محو آرمان فسطین ایفا کرده است. همه اینها گواهی بر دشمنی ریشه دار و کهن امارات با وحدت عربی هستند. بنابراین تنها چیزی که در اینجا می توان گفت این است که "قرقاش.. ساعت خواب!!"