العالم – نظرکده
آنان افزودند: موشک های بالستیک یمن به عمق سعودی رسیده و بنادر و فرودگاههایش را هدف قرار داده است.
لذا سعودی دریافته که راهی جز توقف جنگ برای جلوگیری از خسارات بیشتر ندارد.
شکست سعودی در یمن، در واقع شکست آمریکا و تسلیحات و سامانه های پدافندی اش است به این دلیل که تمام سلاحهای عربستان، آمریکایی است و اتاق جنگ عربستان نیز توسط آمریکا فرماندهی می شود لذا این شکست قبل از آنکه سعودی باشد، آمریکایی است.
از سوی دیگر، شکست دشمن در استان مأرب، آمریکا و عربستان سعودی را به تغییر استراتژی جنگی و روی آوردن به راهکارهای سیاسی برای پایان دادن به جنگ یمن واداشت.
آمریکا به عنوان حامی اصلی آل سعود در جنگ علیه یمن، پس از شکست سعودی و همپیمانانش در یمن، رویکرد خود را تغییر داد تا جایی که بلینکن اذعان کرد که نمی توان در جنگ یمن در سطوح نظامی پیروز شد.
این در حالی است که افکار عمومی آمریکا به ویژه حزب دمکرات خواهان توقف جنگ یمن هستند اما واقعیت آن است که هدف سیاستمداران آمریکایی از این تغییر، نه پایان دادن به رنجهای مردم یمن بلکه حفظ تاج و تخت آینده محمد بن سلمان است که آغازگر این جنگ بود، به همین دلیل موضوع آتش بس، گفت وگو و رفع محاصره را مطرح کردند تا شکستشان در جنگ یمن را از طریق گفت وگو جبران کنند.
سعودی به خاطر ترامپ وارد جنگ با یمن شد، برای عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی کوشید و سیاستی خصمانه نسبت به ایران اتخاذ کرد اما پس از رفتن ترامپ و آشکار شدن تلاش دولت جدید آمریکا برای بازگشت به برجام، سعودی دریافت که باید خود را با اوضاع جدید منطقه همسو کند لذا با عراق به مذاکره پرداخت، به دمشق نزدیک شد، تلاش کرد تا به جنگ علیه یمن پایان دهد و به دلجویی از ایران پرداخت.
مشاوران شورای سیاسی عالی یمن در این باره گفتند که حزب دمکرات آمریکا هرگز از سیاست استعماری آمریکا فاصله نگرفته و مانند ترامپ و جمهوری خواهان معتقد به محاصره ملتها از طریق ایجاد هرج و مرج سازنده و وارد نشدن به درگیری مستقیم است.
آنان افزودند: آمریکا پس از آنکه دریافت جنگ علیه یمن بی فایده است و نمی تواند در آن پیروز شود، می کوشد به جنگ عربستان علیه یمن پایان دهد و نوعی جنگ داخلی در این کشور به راه بیندازد تا یمن نتواند به کشوری مستقل تبدیل شود اما یمن هرگز نمی پذیرد که تحت سلطه آمریکا یا عربستان سعودی باشد.
این مشاوران تاکید کردند که گرچه ریاض برای حفظ منافع خود اقدام به تلاش برای نزدیکی به دمشق، ایران، عراق و دیگر کشورهای منطقه کرد اما مشکل عربستان سعودی آن است که قادر به تصمیم گیری مستقل درباره مسائل سرنوشت سازی مانند توقف جنگ در یمن یا برقراری رابطه با ایران آنهم بدون کسب رضایت پشتیبانانش آمریکا و انگلستان نمی باشد.
لذا سلمان یا محمد بن سلمان حتی در صورتیکه بخواهند روابطی مثبت با کشورهایی مانند ایران و ترکیه داشته باشند و جنگ علیه یمن را متوقف کنند، نمی توانند، به این دلیل که اراده ای از خود ندارند و می دانند بدون حمایت آمریکا و انگلستان قادر به حفظ تاج و تختشان نیستند.
سعودی می داند که جنگ علیه یمن جنگی فرسایشی است که فقط باعث نابودی منابعش می شود و هیچ سودی عاید ریاض نمی شود اما به خاطر آنکه نوکر آمریکا و رژیم صهیونیستی است مجبور به ادامه آن است.