تحلیل:
- با گذشت قریب ۲ ماه از سقوط کابل در دست طالبان و اخراج آمریکا از افغانستان، به استثنای ماجراهای فرودگاه کابل و مساله پنجشیر کمتر حادثه امنیتی در این کشور گزارش شد. این در حالی است که هجمات هدفمند روزهای اخیر به کانونهای شیعی به نظر هم امنیت افغانستان را هدف قرار داده و هم بر آن است تا به این قسم از ناامنیها صبغهای عقیدتی و ایدئولوژیک بدهد.
- داعش اصرار دارد تا عهده دار ناامنیها معرفی شود. این یعنی آنکه این جماعت اساساً آمریکایی اولاً مصراست تا خود را به عنوان رقیبی جدی بازیگر عرصه افغانستان معرفی کند و ثانیاً محور جدید "شیعه هراسی" را برای حاکمان جدید افغانستان دستور سازی کند.
- گفته میشود طالبان اساساً با القاعده (دشمن آمریکا در افغانستان) سر ستیز ندارد و حتی میکوشد تا از این ظرفیت در زمان نیاز و در مقابل آمریکا بهرهبرداری کند در چنین شرایطی بدیهی است تقویت داعش از سوی آمریکا همچنان در دستور آمریکای اخراج شده از افغانستان قرار داشته باشد. به خاطر داشته باشیم در استراتژی آمریکاییان دشمن ایالات متحده هیچ گاه نابود نمیشود بلکه عموماً نسخه ضعیف شده آن برای روز مبادا حفظ و نگه داری میشود.
- گسترش ناامنیها در افغانستان اگر چه صبغهای ایدئولوژیک به خود گرفته اما در یک تحلیل کلان میتواند بخشی از پازل چالشهای عدیده ای باشد که حکومت افغانستان به ویژه در هفتههای پیش رو با آن دست و پنجه نرم خواهد کرد. بی گمان چالش حصول مشروعیت بینالمللی، بحران اقتصادی، تجاری، بانکی و مساله مهاجرت عاجلترین این چالشها خواهند بود. تجمیع بحرانهای مختلف و البته گریز ناپذیر با چاشنی ناامنی قطعا اگر موکب حکومتی طالبان را زمین گیر نکند سرعت حرکتش را به شکلی ویژه کند خواهد کرد. آمریکا با ابزارهایی مختلف و به ویژه ابزاری به نام داعش میکوشد تا آنچه را در میدان افغانستان حاصل نکرد به شکلی نیابتی و با ابزارهای واسطه ای بدست آورد.