العالم- کشکول
موضوع قابل توجه این است که نه تنها هادی مجبور به اجرای تمام اوامر محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی است بلکه تمام اعضای شورای ریاستی- که اختیارات هادی به آن واگذار شده است- مجبور به تصدی "مناصب" خود شدهاند!. همه از تغییرات تحمیلشده توسط ولیعهد سعودی در فاصله چند دقیقه مانده به اعلام آن مطلع شدند و آنها احضار و مجبور شدند استعفانامه هادی و علی محسن الاحمر و نیز تشکیل شورای ریاست هشتنفره را امضا کنند.
محمد علی الحوثی، عضو شورای سیاسی عالی یمن درباره سرنوشت مزدورانی که شرف و کشور خود را در مقابل مشتی دلار فروختهاند،گفت: "تشکیل شورای ریاستی، که توسط سعودی اعلام شد، یک مساله سعودی است و ربطی به یمن و یمنیها ندارد و اینکه انتخابشدگان، همکاران سعودی هستند.. آنها اختیاری ندارند.. آنها جز دنبالهرویان سعودی نیستند و قرار است که حکومت سعودی به آنها تابعیت بدهد."
توکل کرمان، فعال یمنی نیز پیشتر درباره این حقیقت، یعنی نحوه تعامل سعودی با دنبالهرویان خود، توییت کرد و نوشت: "آنچه دقیقا در ریاض اتفاق افتاده، این است که آنها هر یک از مشاوران را به مدت چند ساعت در اتاقی زندانی کردند سپس به آنها دستور دادند که بیانیه هادی را که خود در اتاقی محبوس بود، امضا کنند. خدا میداند چه بر سر او آمده است."
این اظهارنظر الحوثی و کرمان "غیبگویی" نبود بلکه برخاسته از درک آنها از سرنوشت طبیعی مزدورانی بود که خودشان را مقابل مقام و پول، به دشمنان کشورشان فروختهاند. آنها از شخصیت محمد بنسلمان آگاه هستند که سیاست "ربودن و اسیر کردن" را به عنوان سیاستی ثابت برای خود برگزیده است. او سعد الحریری، نخستوزیر سابق را ربود و او را مجبور کرد از ریاض، استعفای خود را اعلام کند که در نهایت بنسلمان تحت فشارهای میشل عون، رئیسجمهور و سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و نیز مداخله امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه مجبور شد الحریری را آزاد کند. او همچنین عموها و عموزادههایش را که منتقد ولیعهدیاش بودند بازداشت کرد. این شاهزاده در اقدامی از این دست، که شنیعترین جنایت محسوب میشود، جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد را در کنسولگری سعودی در استانبول کشت و جسد آن را مثله کرد. لذا منصور هادی- صاحب "مشروعیت" دروغین- باید به خاطر اینکه تحت اسارت بنسلمان همچنان زنده است، خدا را شکر کند.