العالم ـ فلسطین اشغالی
اویتال الدجیم گفت: یگیف (یکی از کودکان آزاد شده) رو دوش یکی از افراد مسلح بود و در طول مسیر گریه می کرد؛ ایشیل (کودک دیگر آزاد شده) نیز بغل من بود. سپس به ورودی غزه رسیدیم و خانه های غزه را دیدیم. آن فرد مسلح به من اشاره کرد که به خانه ام برگردم. افراد مسلح راه خود را به سمت غزه ادامه دادند و من با دو بچه تنها ماندم و متوجه شدم که مرا آزاد کردند. من راه بازگشت به خانه را در پیش گرفتم.
مشاهده کنید: التماس سرباز اسرائیلی به نیروهای مقاومت
سپس مجری از او پرسید: به تنهایی با پای پیاده؟ و با بچههای همسایهات؟
الدجیم گفت: بله؛ ما عملا در غزه بودیم و از دیوار امنیتی عبور کرده بودیم. زمانی که مرا از اتاق امن بیرون آوردند از باب احترام به من لباس دادند تا خود را بپوشانم. دو کودک همراه من بودند و یگیف مجروح بود. زمانی راه می رفت و زمانی او را بغل می کردم. او بسیار شجاع بود. در طول مسیر صدای انفجارها را می شنیدیم. وقتی به مرز رسیدیم یک گروه مسلح دیگری دیدیم من پشت تپه پنهان شدم آنها ما را دیدند اما به ما اسیبی نزدند و به سمت غزه رفتند. ما به مسیر خود ادامه دادیم و ممطئن بودم که به خانه خواهیم رسید.