العالم- فلسطین اشغالی
به گزارش العالم، "عبدالباری عطوان" سردبیر و ستوننویس روزنامه فرامنطقهای "رای الیوم" در مقالهای نوشته است: "یحیی سنوار" مجاهد و رئیس جنبش حماس در نوار غزه و ژنرالهایش این روزها تمام تلاشهایشان را به نحوه تحمیل بیشترین تلفات انسانی به نیروهای اشغالگر متمرکز کردهاند؛ از اینرو به مذاکراتی که برخی میانجیگرهای عرب- با گدایی از "بنیامین نتانیاهو" نخستوزیر اسرائیل و تحت نظارت مستقیم دولت "جو بایدن" رئیسجمهور آمریکا انجام میدهند، هیچگونه اهمیتی نمیدهند.
این استراتژی سنوار طی روزهای اخیر تا حدود زیادی نتیجهبخش بود و افزایش شمار کشتهها و زخمیها در میان نیروهای اشغالگری که در جنگ زمینی در نوار غزه مشارکت دارند و نیز فرار نیروهای نخبه گولانی پس از کشته شدن فرمانده و بیش از ۸۸ نفر از سربازان و افسرانش بر این گفته صحه میگذارد.
نتانیاهو در سخنانی قبل از نشست اخیر کابینه جنگ که ریاست آن را به عهده دارد، اذعان کرد که این رژیم این روزها بهای سنگینی در جنگ، چه در نوار غزه و چه در جنوب لبنان میپردازد ولیکن او گزینه دیگری به غیر از ادامه دادن جنگ تا نابودی جنبش حماس و بازگرداندن تمام اسرای اسرائیلی و تأمین امنیت شهرکنشینان در برخی شهرکها و شهرکهای واقع در غلاف غزه ندارد.
کشته شدن ۱۴ افسر و سرباز اسرائیلی و انهدام ۳ دستگاه تانک از روز جمعه در کمینهایی که نیروهای مقاومت در مرکز غزه و خان یونس نصب کردهاند و نیز زخمی شدن دهها صهیونیست در درگیریهای جبالیا، دیر البلح و الشجاعیه در جریان درگیریهای مستقیم موید این واقعیت است که نیروهای مقاومت دست برتر را دارند و پس از خنثی شدن "ترس" تجاوز زمینی اسرائیل، بازآرایی نیروها و وارد کردن تسلیحات جدید به خدمت، از راهبرد دفاعی به راهبرد تهاجمی منتقل شدهاند.
آنچه فرماندهی مقاومت را در نوار غزه ترغیب کرده که شانس پیشنهادهای تبادل اسرا را به تعویق بیاندازد و یا حتی نادیده بگیرد و بر تشدید رویاروییها با نیروهای اشغالگر برای کشتن شمار زیادی از سربازان و انهدام خودروهای زرهی و تانکها و صبر راهبردی تمرکز کند، موارد ذیل است که به صورت خلاصه بیان میشود:
نخست: سنوار و ژنرالهایش اعتمادشان را به میانجیگرهای عرب کاملا از دست داده و بر این باورند که آنها طبق دستور العملهای دولت آمریکا و از طریق هماهنگی با رژیم اشغالگر، در راستای تحقق بخشیدن به اهداف واشنگتن و تلآویو برای نابودی مقاومت و اجرای کامل خواستههای اسرائیل و فراهم کردن مجال و زمان برای جاسوسان و آژانسهای جاسوسی این دو رژیم اقدام میکنند.
دوم: جبهههای نبرد در دریای سرخ گسترش یافته به نحویکه کشتیهای همسو با رژیم اشغالگر، که حامل کالاها و نفت به مقصد بنادر اسرائیلی هستند از ورود به باب المندب محروم شدهاند و چهبسا، اقدام مقاومت اسلامی عراق به شلیک پهپاد به میدان گازی "کاریش" تحت سیطره رژیم صهیونیستی در دریای مدیترانه، حمله به کشتی های این رژیم در دریای سرخ و حملات حزبالله به اهداف نظامی اشغالگران در "الجلیل الاعلی" به گسترش جبههها منجر شده است و این گسترش جبههها به نوبه خود باعث پراکندگی بیشتر نیروهای اشغالگر خواهد شد؛ زیرا این نیروها بایستی همزمان در چند جبهه بجنگند.
سوم: مخالفت آمریکا و رژیم اشغالگر با بیشتر شرطهای مقاومت جهت آتشبس فوری و تخلیه کامل نیروهای اسرائیلی از نوار غزه و سپس ورود به گام سوم یعنی مذاکره برای تبادل اسرا، یک مخالفت عمدی و حسابشدهای است؛ زیرا اعتقاد قاطعشان بر این است که عربها به راحتی فریب میخورند.
چهارم: درز عمدی برخی اخبار به رسانهها موید این است که به خواستههای فوقالذکر مقاومت پاسخ مثبت داده شده است. "توماس فریدمن" نویسنده آمریکایی-یهودی نیز روز گذشته طی مقالهای در روزنامه "نیویورک تایمز" به این شروط اشاره کرده که بدین شرح است: عقبنشینی کامل از نوار غزه در مقابل آزادی تمام اسرای اسرائیلی، آتشبس پایدار تحت نظارت آمریکا و جامعه جهانی، و تأسیس یک تشکیلات محلی بدون حضور حماس و بدون هرگونه مبادله اسیران در زندانهای اسرائیل.
توماس فریدمن، که از شخصیتهای بسیار نزدیک به بایدن بایدن است، این ایدهها را فیالبداهه مطرح نکرده بلکه آنها ایدههای دولت بایدن است.
ربط دادن شرط عقبنشینی به آزادی اسرای اسرائیلی، آن هم بدون آزاد کردن اسرای عرب از زندانهای اسرائیل، یک فریب دیگر علیه فلسطینیان است؛ فریبی که کمتر از فریب توافق فاجعهآمیز اسلو نیست؛ زیرا همانطور که توافقنامه اسلو با هدف تبدیل سازمان آزادیبخش به یک بازوی امنیتی اشغالگران و عقبنشینی از ۹۰ درصد از فلسطین تاریخی انجام شد میتوان اهداف ابتکار ادعایی بایدن و فریدمن را در این موارد خلاصه کرد: نابودی کامل جنبش حماس و دیگر گروههای مقاومت در نوار غزه و کرانه باختری، قرار دادن آنان تحت قیمومیت مشترک آمریکا و اسرائیل با بهانه راهکار تشکیل دو کشور، تحریک پایگاه مردمی این گروهها علیه آنها و بیاثر کردن بزرگترین شکست اشغالگران در ۷ اکتبر (عملیات طوفان الاقصی).
اما مقاومت در نوار غزه و کرانه باختری، اولین و آخرین تصمیمگیرنده است و باید از حمایت کامل فلسطینیان و همه شرافتمندان عرب و مسلمانان جهان برخوردار باشد تا بتوانند با قدرت و صلابت به مخالفت با تمام ایدهها و طرحهای مسموم آمریکا و اسرائیل ادامه دهند که تلاش میکنند از طریق میانجیگرهای عرب و با شمشیر جنگ نسلکشی و پاکسازی قومیتی بازار گرمی کنند.
رژیم صهیونیستی در نوار غزه و کرانه باختری و همچنین در دریای سرخ و دریای عرب شکست خورده و سکوهای نفتیاش در دریای مدیترانه به جدیدترین اهداف احتمالی تبدیل شده است. همچنین اراضی ( اشغالی) لبنان و الجلیل از طریق مقاومت اسلامی لبنان (حزبالله) به زودی آزاد، و بیشتر تنگهها از باب المندب گرفته تا تنگه هرمز و جبل الطارق، بر روی کشتیهای رژیم صهیونیستی و حامیانش بسته خواهند شد.