العالم - فلسطین اشغالی
ناحوم برنیاع تحلیلگر صهیونیست در روزنامه یدیعوت احرونوت نوشت: در زمان نگارش این سطور، پاسخ حماس به پیشنهاد مصر هنوز نرسیده است، وقتی همه روزها و شب ها منتظر پاسخ یک نفر یعنی یحیی سنوار باشد، این نشان میدهد که ما اوضاع دشوار و خطرناکی داریم. هر یک از وزرای شورای جنگ آمال و آرزوهای متفاوت دارند. گالانت، گانتز، آیزنکوت و درعی به پاسخ مثبت سنوار امیدوارند. ران درمر همچنان در شک و تردید است، زیرا برای او دشوار است که از محدوده تصمیم گیری که نتانیاهو برایش تعیین کرده است، خارج شود. تصادفی نیست که او را "بیبی کوچک" می نامند. در مورد نتانیاهو، کافی است بگوییم که پاسخ منفی حماس سبب خواهد شد تا شرایطش در برخورد با اسموتریچ و بن گویر و کاخ سفید بهتر خواهد بود.
پنجشنبه گذشته نتانیاهو با یک اجماع روبرو شد. کابینه جنگ برای بررسی پیشنهاد مصر تشکیل جلسه داد و همه فرماندهان نیروهای امنیتی از اجرای این پیشنهاد حمایت کردند: رئیس ستاد ارتش، رئیس شاباک، نیتزان آلون نماینده ارتش در مذاکرات و همچنین برنیاع رئیس موساد، یعنی تمام اعضای کابینه از جمله درمر توافق نظر داشتند.
افراد حاضر در جلسه متوجه شدند که نتانیاهو شگفت زده و نگران شد. او احساس کرد که گرفتار یک دام و یک توطئه شده است و از آن روز کابینه و شورای جنگ تشکیل جلسه ندادند.
رفح؛ نیرنگ صهیونیستها
عناوین روزنامه ها، بحث و جدل موجود را در سه کلمه خلاصه کردند: ربوده شدگان یا رفح؟ یا به قول توماس فریدمن در نیویورک تایمز: ریاض یا رفح؟
اجازه دهید بیشتر توضیح دهم: این هفته ارتش تصمیم گرفت منطقه ای را که قرار است یک میلیون آواره یا بیشتر را در خود جای دهد، توسعه بخشد. مشخص نیست انتقال آوارگان یک هفته یا یکماه یا بیشتر طول بکشد.
در این حین، دو لشکر ارتش در انتظار ورود به رفح هستند. نتانیاهو موفق شده است این توقع را در دلها ایجاد کند که "پیروزی مطلق" در رفح به دست خواهد آمد. چهار گردان باقیمانده حماس نابود خواهد شد، سنوار دستگیر یا ترور خواهد شد و ده ها، اگر نگوییم همه ربوده شدگان آزاد خواهند شد.
اما باید بگوییم که چهار گردان ممکن است نابود شوند؛ اما سنوار لزوماً کشته نخواهد شد. درباره حضور سنوار در رفح شک و تردید وجود دارد. ربوده شدگان هم در چندین مکان و تحت کنترل چندین گروه توزیع شده اند. این احتمال نیز وجود دارد که حمله به رفح باعث مرگ ربوده شدگان شود.
ارتش "اسرائیل" با تمام قدرت، از راه هوایی و زمینی وارد شمال غزه، اردوگاه های مرکزی و خان یونس شد.
این شیوه را نمی توان در رفح تکرار کرد، زیرا "اسرائیل" دیگر از حمایت افکار عمومی جهان برخوردار نیست: انبوهی احکام بازداشت روی میز دادستان دادگاه کیفری بین المللی در لاهه قرار دارد. سایر دولت ها و سایر شرکت های تجاری تهدید به تحریم و قطع روابط با "اسرائیل" فکر می کنند. مهمتر از همه، بیشتر خانواده های ربوده شدگان، ذره ای تمایل برای به خطر انداختن بیشتر جان عزیزانشان ندارند. پس از اعتراضات خانواده های ربوده شدگان، نوبت به اعتراض خانواده های سربازان خواهد رسید. آنها خواهند پرسید: چرا فرزندان ما آنجا کشته میشوند؟
یک نفر از داخل ساختار حکومتی به من گفت که رفح در نهایت یک اقدام نمایشی خواهد بود، چیزی که به خبرنگاران و مجریان راست افراطی اجازه میدهد فریاد بزنند: «ما اشغال کردیم، ما پیروز شدیم، ما به اهداف جنگ دست یافتیم، بدون اینکه واقعاً به چیزی دست پیدا کرده باشیم.» گزارشگر تلویزیونی روی تلی از آوار خواهد ایستاد و اعلام می کند: لنگه کفش دیگر سنوار را پیدا کردیم. ( اشاره به سخنان آدوا دادون خبرنگار شبکه ۱۲ که هنگام ارائه گزارش زنده از محل هدف قرار گرفتن خانه منتسب به سنوار در خانیونس، کفشی را در میان خرابهها پیدا کرد و مدعی شد کفشها متعلق به این رهبر حماس است).
در واقع رفح یک حقه و نیرنگ "اسرائیل" است. نتانیاهو درباره رفح صحبت کرد، اما از انجام کاری برای اجرای آن امتناع کرد. نتانیاهو به خوبی میداند چگونه منافعش را تامین کند. او در دو هفته گذشته از عملیات رفح سخن گفت، اینک هواداران او میگویند که برخی از اعضای کابینه باعث تعویق عملیات رفح شدند.
اگر پاسخ سنوار منفی باشد، روند انتقال جمعیت ظرف چند روز آغاز خواهد شد و پس از آن جلوگیری از ورود به رفح دشوار خواهد بود. "اسرائیل" حدس میزند که پاسخ سنوار مثبت باشد و درخواست خود مبنی بر تعهد "اسرائیل" همراه با تضمینهای بینالمللی، برای عدم از سرگیری نبرد را بار دیگر مطرح کند.
رفح یک بهانه است نه یک هدف استراتژیک
در هر صورت رفح یک بهانه است نه یک هدف استراتژیک! رئیس جمهور آمریکا که به اشتباه آن را حیفا خواند، ممکن است بار دیگر نام آن را از یاد ببرد. اما پیشنهاد مصر برای "اسرائیل" هزینه های سنگینی دارد. در مرحله اول به ازای زنان نظامی اسیر "اسرائیلی"، صد اسیر فلسطینی آزاد خواهد شد و در مرحله دوم صدها اسیر فلسطینی دیگر در مقابل نظامیان اسیر "اسرائیلی" در غزه آزاد میشوند.
اگر بتوان درباره مسئولیت نتانیاهو درخصوص شکست ۷ اکتبر بحث و گفتگو کرد؛ قطعا نمیتوان مسئولیت حوادث بعد از آن را از دوش نتانیاهو برداشت. تصمیمات راهبردی که در این فاصله اتخاذ شد را بررسی می کنیم:
- برخلاف پیشنهاد گالانت و ارتش "اسرائیل"، تصمیم برای حمله در جنوب و دفاع در شمال وجود داشت، اما نتانیاهو روشن نکرد که دقیقا دنبال چیست.
- تصمیم بعدی مانور زمینی بود. نتانیاهو با آن مخالفت کرد، اما بر عقیده خود اصرار نکرد.
- اولین معامله تبادل اسرا. نتانیاهو چندین بار این تصمیم را به تعویق انداخت و در پایان آیزنکوت تهدید به استعفا کرد، نتانیاهو هراسان شد و در نهایت معامله را پذیرفت.
- شروع کمک های بشردوستانه. پس از آنکه "اسرائیل" هزینه های سیاسی سنگینی را پرداخت کرد و هنوز هم می پردازد، تحت دیکته آمریکا با ماه ها تأخیر انجام شد.
بحث بر سر ادامه جنگ، بحث بین شاهین ها و کبوترها، راستگراها و چپگراها، عاشقان پیروزی در برابر عاشقان ربوده شدگان نیست. در سوی دیگر کسانی هستند که حاضرند بهای سنگینی برای بازگرداندن ربوده شدگان بپردازند. در طرف دیگر نیز کسانی ایستاده اند که معتقدند ۷ اکتبر یک خواب بد بود و حالا صبح فرا رسیده است و ۶ اکتبر می تواند به گونه ای ادامه یابد که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
اما دولت بایدن دیگر از انتظار خسته شده است. بایدن وقت ندارد. تنها شش ماه تا انتخابات باقی مانده است. اساس سفر این هفته وزیر امور خارجه آمریکا به ریاض، دستیابی به یک اتحاد میان عربستان سعودی و آمریکاست. قرار بود "اسرائیل" شریک سوم باشد. اما نتیجه آن شد که این کار با نتانیاهو پیش نخواهد رفت و شاید بدون "اسرائیل"!
یک آمریکایی که این هفته از عربستان سعودی دیدن کرده بود به من گفت: «جهان دچار جنون شده است. در عربستان سعودی، حاکم، افراطگرایان مذهبی را به زندان میفرستد. در "اسرائیل" به آنها اجازه می دهند که دولت را اداره کنند.»