به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، یکی از این دو گرایش به ترویج ایدئولوژی تعصب باتوجه به ایده های شیوخ محافظه کار پرداخته است و گرایش دوم اندیشه ای لیبرال دارد که استفاده روحانیون از لحن فرقه گرایانه را تایید می کنند.
از حدود 300 سال پیش دو خانواده آل سعود و آل شیخ عربستان سعودی را تحت سیطره داشته اند. این دو خانواده به توافق رسیده اند که قدرت را میان خود تقسیم و از یکدیگر حمایت کنند. آل سعود امور سیاسی کشور و آل شیخ که از نوادگان "محمد بن عبدالوهاب" هستند امور دینی، آموزشی، اجتماعی و اخلاقی را بر عهده گرفتند.
بارها حاکمان سیاسی تلاش کردند قدرت دینی را هم در دست بگیرند. عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه کنونی از سال 2005 موفق شد اختیارات و نقش علما و آل شیخ را تا حدودی کاهش دهد. اما هر دو خانواده همچنان به قواعد و قوانین اساسی پایبند هستند به گونه ای که پادشاه بدون مشورت با آل شیخ تعیین نمی شود و هیچ تصمیم مهمی هم بدون موافقت آنها اتخاذ نمی شود.
در میان این اختلاف، مقام های عربستان درباره چگونگی برخورد با بحران افراط گرایی و تعصب در این پادشاهی دچار سردرگمی شده اند تا بدان جا که سعودی ها در این زمینه ناتوان شده و یا رغبتی برای از بین بردن افراط گرایی ندارد.
برخی از سعودی های لیبرال و تحلیلگران غربی در این باره می پرسند که آیا عربستان به درمان ریشه های افراط گرایی پایبند است و یا اینکه تنها به مداوای ظواهر آن می پردازد.
در این زمینه خبرگزاری رویترز در گزارشی تحت عنوان "شیوخ سعودی.. بین محکوم کردن تشکیلات داعش و گفتمان دینی متعصب" کنکاش کرده است.
در برابر این سوال، سوالات بسیاری قرار دارد که وضعیت کنونی عربستان را دربرمی گیرد. کشوری که در آن به طرفداران رسمی وهابیت هجوم برده و آنها را مارقین و خوارج توصیف می کنند.
در اینجا، "ایدئولوژی افراط گرایی" در چارچوب تنش میان "آل شیخ" و "آل سعود" شدت می یابد.
طرفداران آل سعود بر این باورند که خاندان حاکم باید با روحانیون محافظه کار با تسامح برخورد کنند، اما از خشم توده مردم در هراسند.
از سوی دیگر خبرگزاری رویترز به نقل از سعودی های لیبرال و تحلیلگران غربی این توجیهات را نابجا دانسته و می نویسد: اگر واقعا دولت عربستان عزم جدی برای از بین بردن تعصب دینی داشت، می توانست اقدام کند. اما به رغم تعهد ریاض در زدودن کتب درسی از عبارات فرقه ای، هنوز هم این مطالب را روحانیون تدریس می کنند.