العالم ـ ایران
با نزدیک شدن به نیمههای شب در حالی که اکثر ساکنان تهران در خانه خود به سر میبرند و از یک روز کاری خسته شدهاند، اینجا در جنوب شهر تهران میدان مرکزی میوه و ترهبار کار خود را آغاز میکند و صدای کامیونها و فریاد کارگران که در حال فرمان دادن به کامیونها هستند، فضای میدان را پر میکند. به جز میدان مرکزی ترهبار تهران 219 میدان ترهبار دیگر هم فعالیت میکنند که عمده اجناس خود را از میدان مرکزی خریداری میکنند. میدان مرکزی ترهبار بسیار گسترده است و به صورت مجزا دارای ایستگاه آتشنشانی، کلانتری و مرکز اورژانس است و به نظر میرسد با توجه به جمعیت این میدان و رفتوآمدهای خودروها ما شاهد یک شهر کوچک هستیم که فقط محصولات کشاورزی را به فروش میرساند. رفته رفته میتوان گفت که در چند سال آینده ما میتوانیم؛ شاهد یک میدان ترهبار مدرن در پایتخت باشیم. در ادامه میخوانید که در چند سال اخیر چه تحولاتی در میدان مرکزی ترهبار رخ داده و کسبه و کارگران این میدان چه مشکلاتی دارند؟
کسی به فکر کیفیت پایین میوهها نیست
مهدی 52 ساله یکی از حجره داران قدیمی میدان ترهبار تهران است که وضعیت کار خود و پرسنلاش را در میدان تره بار اینگونه توصیف کرد: «کار ما در میدان ترهبار تهران از ساعت 8 شب تا ساعات اولیه صبح ادامه دارد. به طور میانگین در هر حجره بین چهار تا پنج کارگر ثابت حضور دارند و در برخی روزها مانند ایام عید کارگران بیشتری جذب میکنیم. برخی از این کارگران به خالی کردن و همچنین ارائه خدمات به مشتریان مشغول هستند و برخی نیز به امورات دفتری هجره میپردازند. به طور کلی هر حجره بارفروشی از کارگران ثابت استفاده میکند و بسیاری از کارگران ما مدت طولانیای است که در کنار ما مشغول هستند.»
مهدی به مشکلات خود و همکارانش اشاره کرد و گفت: «مشکلات عمده و ریشهای میدان ترهبار به عرضه بیکیفیت محصولات زراعی باز میگردد. متاسفانه مسئولان، تاکنون هیچ گونه فعالیتی برای بهبود وضعیت میوهها انجام ندادهاند و بستهبندی و همچین عرضه محصولات کاملا سنتی است و ما نیز چارهای نداریم جز اینکه این محصولات را به سختی به فروش برسانیم. گویا هیچ اقدامی برای این کار انجام ندادهاند و میوهها هم به دلایل مختلف ماندگاری خوبی ندارند.»
وی ادامه داد: «قسمتی از این محصولات به دلیل کیفیت پایینی که دارند بهفروش نمیرود و این موضوع همواره باعث نارضایتی کشاورزان و باغداران میشود. یکی دیگر از مشکلات ما به عدم برنامهریزی در خصوص تولید محصولات کشاورزی باز میگردد، بهعنوان مثال میتوان به این موضوع اشاره کرد که گاهی ما با افزیش ورود سیب به میدان روبهرو هستیم و در برخی از مواقع همه حجرهها به مقدار زیادی سیب برای فروش دارند و گاهی اصلا سیب در بازار وجود ندارد. این موضوع برای ما مشکلات بسیاری ایجاد میکند.»
وی در خصوص شرایط بهسازی میدان ترهبار که در چند سال اخیر توسط مسئولان میدان ترهبار تهران انجام شده است، گفت: «حدودا 32 سال است که در این صنف مشغول فروش محصولات کشاورزی هستم و مدت 22 سال هم در میدان مرکزی فعالیت میکنم. باید به این نکته خیلی مهم اشاره کنم که در چند سال اخیر شهرداری و مسئولان میدان میوه و ترهبار در برقراری امنیت و همچنین نظافت محیط بسیار خوب عمل کردهاند که همه همکاران ما از این موضوع ابراز خرسندی میکنند و این تفاوت با سالهای گذشته بسیار محسوس است به حدی که هیچکس نمیخواهد به روزهای گذشته باز گردد یا خاطرات آن روزها را تکرار کند. ما نه تنها در میدان مرکزی بلکه در سایر میادین میوه و ترهبار محلی برای تفکیک زباله داریم و میتوان گفت که اکنون دیگر مشکلی در خصوص زباله و نظافت محیط وجود ندارد. اگر بخواهیم در این شرایط اقتصادی کشور انتظار بیشتری داشته باشیم، کمی کم لطفی کردهایم. امیدوارم که کشاورزی ایران به روز رسانی شود و وضعیت بهبود بیابد.»
پرتقالهای یخزده را چگونه باید بفروشیم؟
مجتبی کوچکترین عضو خانواده است که همراه دو برادر دیگرش در میدان مرکزی ترهبار تهران در حجره پدری مشغول به کار است، او یکی از فعالیتهای مثبت مسئولان میدان ترهبار را نظم دهی به وضیت میدان میداند و در این خصوص گفت: «یکی از مشکلات ما در میدان ترهبار به نوع پرداختها باز میگردد. برخی از مشتریها میآیند در چند ماه با خرید نقدی برای خودشان اعتبار کسب میکنند و پس از آن درخواست جنس نسیه میکنند. ما یک مشتری داشتیم که اکنون دوازده میلیارد تومان به کسبه میدان بدهکار است و ما هیچکاری هم نمیتوانیم انجام دهیم. از این افراد بسیار داریم که بدهیهای سنگینی دارند و اکنون متواری شدهاند. پایین بودن کیفیت میوهها یکی دیگر از مشکلات همکاران ما در میدان مرکزی است، باید به این نکته دقت کنیم که هیچ نظارتی بر کیفیت محصولات کشاورزی وجود ندارد. به عنوان مثال کسی فکر نمیکند که ما پرتقالهایی که یخ زده هستند را چگونه باید به مشتری بفروشیم؟ همه پرتقالهای امسال یا برگشت خورده یا روی دست ما مانده است.»
وی ادامه داد: «من حدود هفده سال است که در این میدان کار میکنم. پیش از این بینظمی موجود در میدان ترهبار و اینکه هرکس بدون هماهنگی میتوانست روبهروی حجرههای ما بار بفروشد، آزار دهنده بود ولی در چند وقت اخیر با برخورد مسئولان میدان مرکزی ترهبار این افراد از مقابل هجرهها جمعآوری شدند. خط کشیهایی که در محیط میدان ترهبار انجام شده است، محل تردد خودروها و همچنین محل فروش بار توسط حجرهداران تفکیک شده است. این برای ما قابل قبول نبود که هرکس که دلش میخواهد؛ بیاید از بینظمی موجود استفاده کند و در جایی که هیچ مالیاتی نمیدهد، کسب درآمد کند. به نظرم همه اهالی میدان از اینکه دستفروشان را از حاشیه حجرهها جمعآوری کردند و نظم بر میدان ترهبار حاکم شده است؛ ابراز خرسند میکنند. تنها مشکلی که اکنون در میدان وجود دارد مربوط به فاضلاب میدان است که امیدواریم با روندی که از مسئولان میدان ترهبار شاهد هستیم به این مشکل ما هم رسیدگی کنند.»
هر روز 16 ساعت کار
محمد مردی سی و چند ساله است که تقریبا 15 سال در میدان ترهبار تهران مشغول به کار است. محمد در خصوص وضعیت کاری خود گفت: «حدودا بیست ساله بودم که برای کار به میدان ترهبار تهران آمدم و از آن زمان تاکنون در همین حجرهای که میبیند؛ مشغول به کار هستم. دو فرزند دارم و در همین نزدیکی در شهرک شریعتی زندگی میکنم، روزها قبل از ساعت هشت غروب به میدان میآیم و تا ظهر فردا در اینجا مشغول به کار هستیم به صورت میانگین به جز روزهای پنجشنبه هر روز نزدیک به 16 ساعت را در میدان میگذرانیم. برخی مواقع میتوانیم با هماهنگی با کارفرما برای دیدار اقوام به شهرستان برویم و چند رو را در مرخصی بگذرانیم. برخی از دوستان و همکارانم هم در همین حجرهها زندگی میکنند و اکثر افرادی که مجرد هستند؛ تمام طول روز را در حجره میگذرانند و تنها برای مسافرت و رفتن به شهرستان میدان را ترک میکنند. با تمام این موضوعات و شرایط سختی که ما تحمل میکنیم؛ متاسفانه اهمیتی به ما داده نمیشود؛ هیچ وقت تسهیلاتی برای ما در نظر گرفته نمیشود و همچنان امیدواریم تا شرایط ما از این وضعیت خارج شود. زن و بچهها ما از ما به عنوان یک کارگر توقع دارند؛ ولی عملا به جز حقوق ماهیانه چیزی به ما تعلق نمیگیرد.»
17 سال زندگی در میدان میوه و ترهبار
محمد که از اهالی اردبیل است؛ هفده سال از عمر خود را در میدان ترهبار میگذراند. او وضعیت خود را اینگونه توصیف میکند: «چندین سال است که همراه دوستانم از اردبیل به تهران برای کار آمدهام که از ابتدا در همین میدان مشغول به کار شدم. من همینجا زندگی میکنم در همین حجرهای که میبینید. اینجا همه امکانات برای زندگی یک کارگر مهیا است، گاهی هم به اردبیل میروم تا خانوادهام را ببینم. مشکل اصلی ما این است که ساعت کار مشخصی نداریم و ساعت کار ما بیش از آن است که به ما حقوق پرداخت میکنند. در واقع باید بگویم که 16 ساعت کار برای من که اکنون جوان هستم؛ عواقب شدیدی به همراه دارد. ممکن است که من ده سال آینده بهدلیل فشار کار خانهنشین شوم و قادر نباشم؛ کاری بکنم. اگر موضوع ساعت کار ما حل شود؛ دیگر هیچ مشکلی نداریم و به راحتی و خیالی آسوده به کار خود ادامه میدهیم.»
منبع : ایلنا