العالم - آسیا
خبرگزاری اسپوتنیک در تحلیلی به قلم ولادیمیر ساژین نوشت: به احتمال زیاد بحران قطر نقطه اوج خود را سپری کرده است و حالا دارد همچون آتش زیر خاکستر می شود و خطر تبدیل به یک بیماری مزمن را به همراه دارد. طوری که شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات عربی متحده در این روزها اعلام کرد، “گسست، طولانی خواهد بود و ما از رسیدن به راه حل سیاسی بسیار دور هستیم “.
چهار قدرت عربی نتوانستند با یک حمله شدید و برق آسا قطر را بگیرند. این امیرنشین کوچک اما مغرور در برابر 13 تقاضای تحقیرآمیز مخالفان خود سرخم نکرد و این قابل درک است. صندوق بین المللی پول در سال 2015 قطر را ثروتمندترین کشور جهان از لحاظ درآمد سرانه دانسته بود.
دوحه با داشتن زیرساخت مالی منحصربفرد به میزان 2.6 تن طلا، ذخیره ارزی 40 میلیارد دلاری، صندوق دولتی سرمایه گذاری 300 میلیارد دلاری و داشتن اضافه بودجه عملا دائمی 40 میلیارد دلاری (چنین ثروتی فقط برای 280 هزار تبعه این امیرنشین دارای 1.9 میلیون نفر جمعیت است که بیشترشان مهاجرند) توانست به تمام دعاوی مخالفان “نه “ بگوید. علاوه بر این ایران و ترکیه به کمک قطر شتافته و حلقه محاصره در اطراف این شبه جزیره را شکستند.
البته بازگشت تنش با تحریکات عربستان سعودی منتفی نیست اما حمایت علنی و غیرعلنی از دوحه از جانب آمریکا، فرانسه، آلمان، ترکیه، روسیه و دیگر کشورها از جمله ایران سطح رویارویی و جبهه گیری در این نقطه داغ خاورمیانه را به وضوح کاهش داده است.
در این اوضاع ایران در جریان رویارویی سیاسی ـ عقیدتی خود با عربستان در نبرد بر سر قطر مسلما برنده شده و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود هم در قطر و هم در منطقه خلیج فارس را تقویت کرده است.
روابط تهران و دوحه همواره ماهیت صرفا مصلحت گرایانه داشته و به هیچ وجه رمانتیک نبوده است. طوری که ناظران هشیارانه می نویسند برای این 900 تریلیون دلیل وجود دارد. آخر سهم قطر در میدان گازی که به طور مشترک همراه با ایران صاحب آن در خلیج فارس است، 900 تریلیون مترمکعب است. منظور میدان گازی پارس جنوبی (برای ایران) و شمالی (برای قطر) است. طبق گزارش رسانه ها این میدان گازی عملا تمام گاز تولیدی و بیش از 70 درصد درآمد ناشی از صادرات گاز برای قطر را تأمین می کند. این امر دوحه را مجبور می سازد همواره به دنبال برقراری توازن بین ایران و منافع اعضای شورای همکاری کشورهای عرب منطقه خلیج فارس باشد که اغلب با تهران مخالفت می کنند.
باید با صراحت گفت که بحران قطر کل جهان عرب را دچار تفرقه و انشعاب کرده است. بخشی از کشورهای عربی (بحرین، امارات، یمن، مصر و لیبی) بدون قید و شرط به عربستان پیوستند اما حمایت موریتانی، موریس، جزایرمالدیو و جزایر کومور از سعودی ها خیلی شدید نیوده است. همچنین کویت و عمان، دو عضو شورای همکاری کشور های عرب منطقه خلیج فارس بیطرفی اختیار کرده و تلاش می ورزند نقش میانجیان را ایفا کنند.
همانطور که می بینیم از جمله شورای همکاری کشور های عرب منطقه خلیج فارس دچار تفرقه و انشعاب شده و قطر در آستانه خروج قهری از این سازمان قرار دارد. مخصوصا که دوحه از عربستان، امارات، بحرین، سه عضو شورای همکاری کشورهای عرب منطقه خلیج فارس و همچنین مصر به خاطرعملیات ضد قطری آنها به دادگاه بین المللی شکایت کرده و این شکایت با خشم و عصبانیت کشورهای اخیر روبرو شده است.
با این حال به عقیده تحلیل گران اخراج یا حتی تعلیق عضویت قطر در شورای همکاری کشورهای عرب منطقه خلیج فارس نه به دوحه بلکه به مخالفان این کشور و دردرجه اول خود عربستان ضربه وارد خواهد کرد. ریاض مدتهاست که تلاش می ورزد مسلمانان سنی و اعراب را برای رویارویی و مبارزه با خطر ایران متحد کند.حتی درباره ایجاد نوعی ناتوی ضدایرانی در خاورمیانه صحبت شده است. انشعاب در شورای همکاری کشورهای عرب منطقه خلیج فارس باعث نقش بر آب شدن چنین ایده ای خواهد شد.
با توجه به اوضاع در سوریه که در آنجا عملا همه کشور های عربی (غیر از حزب الله) مخالف حضور ایران هستند، می توان گفت چنین تفرقه و انشعاب در بین اعراب به نفع تهران است.
مسلم است که بحران قطر کار را به رسیدن به فاز “داغ “ و جدی نخواهد کشاند. آخر همه شرکت کنندگان در این رویارویی از لحاظ مالی ـ اقتصادی دارای روابط تنگاتنگ و نزدیکی با یکدیگر و بازارجهانی پول و انرژی هستند. اما همچنین نباید در انتظار حل و فصل سریع این درگیری بود. فاز طولانی و بسیار کسل کننده و خسته کننده مطرح شدن دعاوی، گذشت هاو سازش های متقابل و همچنین وقوع انفجاراتی درپیش است که بیشتر تبلیغاتی و ترقه ای شکل (همچون فیلم های سینمایی) خواهند بود.
اما نتیجه از همین حالا واضح است. وقتی امریکا ارتش صدام حسین را در عراق درهم شکست و رژیم حاکم در آنجا سقوط کرد، در ایالات متحده می گفتند “جنگ تمام شد. ایران پیروز گردید “. حالا نیز ایران دوباره دارد در خاورمیانه پیروز می شود.