به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، "مضاوی الرشید" در مقاله ای در روزنامه "القدس العربی" نوشت: طی بيش از صد سال گذشته، بارها در جهان عرب دعوتهایی برای وحدت با محورهای هويت، تاريخ و دين مشترک مطرح شده است. همه اين دعوت ها بر پايه گرد هم آوردن كشورهايي صورت مي گيرد كه در فاصله ميان دو جنگ جهاني با تعيين مرزهاي جديد جغرافيايي از يكديگر استقلال يافتند؛ هر چند كشورها به مرزهاي خود پايبند بوده اند اما همواره چه در زمينه سياسي و چه در زمينه اقتصادي ، چشم طمع به اراضي يكديگر دوختند.
وی ادامه داد: يكي از مهم ترين جريان هاي فكري كه به طرح هاي سياسي در چارچوب احزاب حاكم تبديل شد؛ جريان قومي عربي بود كه همزمان با شكست اعراب در برابر رژیم اسرائيل در سال 1967 رو به افول نهاد؛ از همان زمان، جريان اسلام گرايي قوت گرفت و دعوت به وحدت اسلامي به دور از مرزهاي عربي و بسيار فراتر از آن مطرح شد.
مضاوی الرشید خاطرنشان کرد: شماري از كشورهاي معروف عربي، تبليغ براي قوميت گرايي را در دستور كار خود قرار دادند و شماري ديگر اسلام گرايي پيشه كردند؛ و اين گونه بود كه جهان عرب در نيم قرن گذشته درگير جنگي ساختگي ميان طرفداران دو جريان شد.
وی تأکید کرد: طرفداران قوميت گرايي شعار "اولويت با وطن" را سر دادند و شعارهاي اسلامگرایانه پيشين خود را کنار گذاشتند، شعارهایی که با استفاده از آن ها احساسات مردم تحريك كرده تا به اهداف خود برسند. اما همه اين تلاش ها سودي نبخشيد و نتوانست نهادي تاثيرگذار و عملیاتی به وجود بياورد؛ به اين ترتيب نهادهاي وحدت بخش عربي و اسلامي همچون اتحاديه عرب و نهادهاي بين المللي اسلامي نتوانستند بحران هاي سياسي و اقتصادي جهان عرب و جهان اسلام را حل كنند.
مضاوی الرشید ادامه داد: عملکرد اتحادیه عرب و دیگر نهادهای بین المللی اسلامی ثابت كرد كه آنها فقط سازمان هايي مرتبط با رژيم هاي استبدادی و سلطه جو هستند كه براي سرپوش نهادن بر رويكردهاي محلي و تنگ نظرانه خود، شعارهايي بزرگ سر مي دهند؛ در حالي كه در اصل جز سياست سركوب و به حاشيه راندن رقبا به چيزي نمي انديشند؛ اين مساله سبب شد كه از شمال آفريقا تا مشرق عربي، زمينه شعار زدايي و منطقه گرايي و حتي رقابت ميان اين كشورها شكل گيرد.
این نویسنده عربستانی تأکید کرد: در همین راستا عربستان سعودي شعار اسلام گرايي را پيشه كرد و فرياد ياري مسلمانان را سر داد و برای فخر فروشی به صرف هزينه هاي ميليوني جهت ايجاد مساجد و تبلیغ اسلام از طريق سازمان هاي فرهنگي و تربيتي پرداخت. بي شك اين شعارهاي بزرگ ، وسيله و ابزاري سياسي در خارج از كشور براي دستيابي به اهدافي تنگ نظرانه بود كه هدف آن دستيابي به جايگاهي دندان گير براي عربستان سعودي و موقعيتي مناسب براي شخصيت هاي برجسته خاندان حاكم بر اين كشور بود.
مضاوی الرشید خاطرنشان کرد: ملك فيصل شعار وحدت اسلامي سر داد، و پس از او فهد خدمت به حرمين شريفين را به ماركي ثبت شده تبديل كرد، و بعد از او عبدالله ، پرونده گفت و گوي اديان را گشود تا بتواند مشروعيتي مبتني بر احساسات كشورهايي فراتر از مرزهاي اسلام را به خود جلب كند، و تحت قباي گشاد شعار گفت و گوي اديان گرد هم بياورد، اين در حالي است كه اين طرح رمانتيك فقط براي مشغول كردن رسانهها صورت مي گيرد و پيش از عبدالله ، ديگر نهادهاي بين المللي غيرمرتبط به اسلام آن را تجربه كرده اند.
وی تأکید کرد: همزيستي مسالمت آميز از طريق شعار حاصل نمي شود، بلكه این مسأله با ایجاد برابري و پايبندي به قانوني تحقق مي يابد، تا بر اساس آن حقوق بشر بدون توجه به نوع دين يا طايفه يا رنگ پوست تامين شود. اين در حالي است كه اين مساله حتي در ميان كشورهايي كه مدعي پايبندي به اصل برابري و رعايت حقوق شهروندي هستند، به صورت مطلق اجرا نمي شود.
مضاوی الرشید افزود: اکنون همایشهای گفت و گوي اديان به جشن هاي گسترده اي براي ديد و بازديد و روبوسي و تبريك اعياد تبديل شده است، و گاهي در برخي از اين جشنواره ها ، در خصوص تقريب اديان بررسیهایی صورت مي گيرد اما حتي گاه اين تلاش ها براي يافتن نقاط اشتراك ميان پيروان اديان ، به گسترش شكاف ها منجر مي شود و چه بسا برگزار كنندگان اين گونه محافل به دنبال همين هدف باشند.
مضاوی الرشید خاطرنشان کرد: عربستان که شعار وحدت اسلامی را سر می دهد، حتی نتوانسته است در داخل تعدد موجود بین سني ها را هضم، تا چه رسد به دیگر مذاهب اسلام، نظير شيعيان كه در این کشور نیز زندگي مي كنند.
وی ادامه داد: امروزه پس از برافتادن نقاب از چهره اين شعارهاي رنگين