العالم - تحلیل روز
عمر البشیر رئیس جمهوری سودان که از سال 1989 یعنی از حدود 30 سال پیش قدرت را در دست دارد، سرویس های اطلاعاتی و سفارتخانه های بیگانه را بدون اینکه نامی از آنها ببرد، به دست داشتن در اعتراضات و بحران آفرینی برای سودان متهم کرد.
عمر البشیر همچنین احزابی را که تا دیروز متحد البشیر بودند، به تنها گذاشتن و رها کردن نظام حاکم به حال خود متهم کرد زیرا 22 حزب سیاسی که اکثر آنها در پارلمان ملی حضور دارند و در میان آنها یک فراکسیون مستقل وجود دارد، در نامه ای از البشیر خواسته اند که از قدرت کناره گیری کند.
این احزاب ائتلافی را به نام "جبهه ملی تغییر" تشکیل داده اند. این احزاب چندان مورد اطمینان و اعتماد ملت سودان نیستند چرا که در گذشته هیچگاه از مردم برای حل مشکلات شان حمایت نمی کردند و بسیاری از مردم معتقدند که پیوستن این احزاب به جمع معترضان فقط برای تأمین منافع شخصی و حزبی است و درپی تأمین منافع مردم بیچاره نیستند.
ملت سودان در 3 دهه حکومت عمر البشیر مشکلات و سختی های بسیاری را کشیده است و اصلی ترین خواسته شان برخورداری از زندگی عادی و آبرومندانه بود. عمر البشیر روز 30 ژوئن 1989 پس از کودتای نظامی و به دست گرفتن قدرت بیانیه ای را خواند و در سخنانش به وخامت وضعیت اقتصادی سودان، پرداختن مسئولان وقت به مناقشات و کشمکش های فی ما بین خود، نادیده گرفتن ملت و خودداری از تأمین یک زندگی آبرومندانه برای مردم پرداخت و به مردم وعده داد که زندگی آبرومندانه ای را برای آنها تأمین خواهد کرد.
اوضاع و شرایطی که عمر البشیر از آن دوران (دوران پیش از کودتای نظامی 1989) مجسم کرد، اگر بهتر از اوضاع و شرایط کنونی نباشد، بدتر نیست زیرا مردم در آن دوران دسترسی آسان به نان داشتند ولی نان امروز به یک کالای لاکچری تبدیل شده است و دسترسی به این ماده غذایی امروز به حد غیر ممکن رسیده است. مردم سودان در آن دوران هر زمان که می خواستند، به خیابان ها می ریختند و بدون هیچ ترسی از دولت انتقاد می کردند زیرا دولت وقت با اینکه نقایص و معایبی داشت، ولی منتخب مردم بود و هنگامی که کودتا شد ، فقط چند ماه به پایان دورۀ فعالیتش مانده بود.
این مردم همان مردمی هستند که پس از کودتای عمر البشیر برای حمایت از وی به خیابان ها آمدند و تظاهرات کردند و اکثر کشورهای عربی – اگر نگوییم همۀ آنها – به علت اسلامگرا بودن البشیر با وی مخالفت کردند ولی جمهوری اسلامی ایران و جنبش های مقاومت اسلامی خصوصاً جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) از وی حمایت کردند.
البشیر پس از روی کارآمدن وعده های پُر زرق و برقی به مردم داد و مردم نیز از وی واقعاً حمایت و پشتیبانی می کردند زیرا با چشمان خود می دیدند که چه توطئه هایی برای کشورشان چیده شده است و برای حمایت از ملت و مملکت خود چه جانفشانی ها که نکردند و جگر گوشه های خود را در میادین جنگ و دفاع از سودان خصوصاً در بخش جنوبی خاک کشورشان فدا کردند اما از همان اولین ماه های روی کارآمدن عمر البشیر صف های سوخت و نان و غیره تشکیل شد و ماه ها و سال ها گذشت اما خبری از وعده های عمر البشیر نشد و مردم فقط به یک لقمه نان بسنده کردند و دم برنیاوردند و فقط گه گاه اعتراضاتی کردند که اعتراضات شان در نطفه خفه شد تا اینکه اوضاع معیشتی مردم روز به روز بدتر شد و تحولی در اوضاع کشور ایجاد نشد و اثری از وعده های امیدوارکنندۀ عمر البشیر به مردم نشد و معلوم شد که وعده های عمر البشیر چیزی به جز شعار نبوده است و البشیر با وعده هایش در تلاش بود حمایت و رضایت مردم را کسب کند.
بسیاری از مردم معتقدند که عمر البشیر هنوز هم می تواند تغییرات و اصلاحاتی را در سودان ایجاد کند ولی اطرافیان البشیر نمی گذارند که وی تغییرات و اصلاحاتی را به نفع ملت و مملکت ایجاد کند. همین اطرافیان عمر البشیر بودند که وی را مجبور به دست بوسی عربستان سعودی و امارات کردند و ریاض و ابوظبی به عمر البشیر وعده های قطعی داده بودند که بحران های سخت سودان را حل خواهند کرد و برای لغو تحریم های آمریکا علیه سودان و لغو حکم بازداشت عمر البشیر صادره از دادگاه کیفری بین المللی تلاش خواهند کرد و عمر البشیر هم به امید وعده های عربستان و امارات نیروهای ارتش سودان را برای مشارکت در جنگ یمن عازم این کشور کرد و به دوستان قدیمی خود (ایران و غیره) پشت کرد ولی دیری نپایید که عمر البشیر به پوچی و پوشالی بودن وعده های عربستان و امارات پی برد.
توپ هم اکنون در زمین عمر البشیر است و این رئیس جمهور است که باید برای پایان دادن به بحران های سودان و تأمین حقوق و برآورده کردن مطالبات مردم معترض تلاش کند مردمی که از خیلی وقت پیش خواستار دستیابی به حقوق و مطالبات خود هستند.
اسامه الشیخ