تحلیل روز/

نشست بحرین؛ تلاش مذبوحانه سران عربی برای فروش چیزی که مالک آن نیستند

نشست بحرین؛ تلاش مذبوحانه سران عربی برای فروش چیزی که مالک آن نیستند
چهارشنبه 5 تير 1398 - 13:54

نشست بحرین که به دنبال اجرایی کردن ابعاد اقتصادی طرح ترامپ موسوم به "معامله قرن" برگزار می شود و از سوی گروه های مختلف فلسطینی تحریم شده، تنها یک هدف دارد و آن هم بستن پرونده فلسطین است، بررسی ابعاد مختلف این نشست و علل شکست آن در مقاله پیش رو بررسی می شود.

العالم-فلسطین اشغالی

بر کسی پوشیده نیست که لیدر اصلی طرح ترامپ داماد و مشاور وی "جرد کوشنر" است، کوشنر در خانواده ترامپ و مسائل اقتصادی این خانواده نقش پر رنگی دارد، اما گزارش ها حاکی از آن است که کوشنر از از اصول و قواعد سیاست چیزی نمی داند و توانایی فهم و درک امورسیاسی را ندارد و اغلب اطرافیان و گروه ترامپ اذعان دارند که در اغلب جلسات و نشست ها کوشنر از مسائلی که مطرح می شود سر در نمی آورد و سکوت وی به دلیل عدم آگاهی و دانش وی به مسائل سیاسی است.

دانستن عدم آگاهی کوشنر در امور سیاسی می تواند در تفسیر و تحلیل دلایل تمرکز وی بر بعد اقتصادی "معامله قرن " ترامپ کمک کننده باشد؛ دلیل اول را می توان در وضعیت نابسامان اقتصادی فلسطینی ها به ویژه در نوار غزه خلاصه کرد، هدف این است که با تکیه بر "معامله قرن " و سوء استفاده از این وضعیت نابسامان اقتصادی، فلسطینی ها را فریفته و در مقابل اجرایی شدن طرح های اقتصادی و رفاهی فلسطینی ها دست از مقاومت بکشند و تن به سازش با رژیم صهیونیستی بدهند.

دلیل دوم تمرکز کوشنر بر بعد اقتصادی معامله قرن در این امر خلاصه می شود که اجرایی شدن طرح "معامله قرن" ترامپ نیازمند به پشتوانه مالی و صرف هزینه است؛ کوشنر و آمریکایی ها نمی خواهند که هزینه گزاف اجرایی شدن این طرح را که می دانند احتمال شکست آن به دلایل مختلف زیاد است، واشنگتن پرداخت کند بنابراین به کشورهای عربی روی آوردند و بحرین در صدر لیست کشورهای عربی نفتی است که از طرح ترامپ حمایت همه جانبه می کنند.

از سوی دیگر در میان کشورهای عربی شاهد تغییر چهره برخی سران عرب هستیم که به دور از هرگونه تعهدات و چارچوب های اخلاقی، تاریخی، جغرافیایی، دینی و انسانی در سایه حمایت آمریکا ضمن روی برگرداندن از فلسطین به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی روی آورده اند.

در همین حال، موج سیاه نمایی علیه جنبش های مقاومت در منطقه و به ویژه در فلسطین همچنان جاری است و برای این دسته از سران عربی که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند بسیار ساده است تا با استفاده از ابزار گوناگون بر افکار عمومی جهان عرب و اسلام تاثیر بگذارند و به صورت ضمنی و مستقیم در پی اشاعه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند، تمام این مسائل به تعبیری زمینه چینی برای ورود به مرحله اعمال تهدید و فشار از سوی سران برخی کشورهای عربی علیه فلسطینی ها برای دست کشیدن از مقاومت و سازش با رژیم صهیونیستی محسوب می شود چنانکه اخیرا نیزشاهد آن بودیم که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در اظهاراتی صراحتا اعلام کرده است که "فلسطینی ها یا باید صلح با اسرائیل را بپذیرند و یا اینکه سکوت کنند".

از سوی دیگر، برخی اسرار فاش شده حاکی از آن است که "محمد بن زاید" ولیهد ابوظبی نقش اساسی را در کودتا علیه "عبدالله دوم" پادشاه اردن دارد و از سوی دیگر در تلاش است تا به امان درخصوص پذیرش طرح ترامپ و مشارکت در نشست بحرین اعمال فشار کند.

درخصوص مشارکت مصر در نشست بحرین نیز بیان این نکته حائز اهمیت است که به رغم آنکه مصر خود را به عنوان ناظر و میانجی میان گروه های فلسطینی معرفی می کند، تمام گروه های فلسطینی نشست بحرین و معامله قرن ترامپ را غیر قابل قبول توصیف کرده اند.

"محمود عباس" رئیس تشکیلات خودگران فلسطین نیز در نشستی اعلام کرده است که نمی خواهد روزهای پایانی زندگی خود را با خیانت به فلسطین و فروش آن سپری کند، درخصوص مقاومت فلسطین نیز می توان تاکید داشت که این جریان امروز در نقطه اوج قدرت قرار دارد و هیچ نقطه ضعفی ندارد که آن را به سوی سازش با رژیم صهیونیسی سوق دهد.

نکته ی مهمی که در پرونده فلسطین وجود دارد این است که جدای از ابعاد اقتصادی و سیاسی در این پرونده ارتباط عمیقی میان فلسطین و فلسطینی ها وجود دارد و اصلی که هم اکنون در مسئله فلسطین مطرح است این است که به رغم گذشت هفتاد سال از اشغال فلسطین، نسل های جدید نه تنها عرق خود را نسبت به فلسطین از دست نداده اند بلکه ارتباط آنها با فلسطین قوی تر شده است و تحریم، محاصره و کشتار هیچ کدام باعث نمی شوند که نسل های جدید فلسطین آن را فراموش کنند و دست به فروش آن بزنند.

در نهایت باید تاکید داشت که نشست بحرین صرف نظر از خروجیهایی که خواهد داشت با اتکا به یک دلیل ساده نمی تواند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد و آن این است که اگر صاحب و مالک چیزی تمایلی به فروش آن نداشته باشد، هیچ گروه و طرفی نمی تواند آن را بفروشد مگر آنکه سرقت محسوب شود.

فلسطینی ها قصد ندارند سرزمین خود را بفروشند و هیچ طرف دیگری اعم از کشورهای نفتی عربی یا دیگر شخصیت های حقیقی و حقوقی نیز نمی توانند فلسطین را بفروشند و اگر چنین قصدی داشته باشند سودای سرقت و اشغالگری را در سر می پرورانند.

حسین موسوی

آخرین مطالب

پربیننده ترین خبرها