العالم ـ آمریکا
البته بماند که ایشان برای ایراد این سخنرانی مبلغ یکصد و هشتاد هزار دلار از این گروهک و بالطبع اسپانسر آنها یعنی عربستان سعودی دریافت کرده بود و احتمالا حاضر بود برای پول هر حرفی که مورد پسند مخاطبان باشد را بزند، ولی خوب عمر سیاسی وی فقط به حدی بود که هم جشن سالگرد چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را ببیند و هم اینکه دورادور شاهد جشن گرفتن نوروز در ایران باشد.
بولتون یک سیاست مدار تندرو طرفدار جنگ و خونریزی است و یکی از مستخدمین ارشد لابی های تسلیحات و لابی های صهیونیستی در آمریکا به حساب می آید.
به قول آمریکایی ها وی جزو سیاستمدارانی به حساب می آید که روح خود را تمام و کمال به شیطان فروخته وحاضر است برای پول شیطان هر کاری انجام دهد.
علیرغم همه مواضع جنگ طلبانه و نژاد پرستانه ای که ایشان در طول زندگی سیاسی خود اتخاذ کرده و همیشه مورد غضب روسای خود قرار گرفته و اخراج شده، ولی مشاهده می کنیم با حمایت لابی های قدرت از در بیرون می رود تا از پنجره کاخ سفید وارد شود.
وی به عنوان مسبب اصلی جنگ عراق و افغانستان و کشتار صدها هزار انسان بی گناه توسط آمریکا به حساب می آید، او بود که گزارش های کذب در مورد تسلیحات کشتار جمعی عراق را تهیه کرد و در اختیار جورج بوش رییس جمهوری وقت ایالات متحده و مجامع بین المللی قرار داد تا به استناد آن آمریکا بتواند به عراق حمله کند.
در واقع زندگی سیاسی وی مملو از توطئه چینی برای راه اندازی جنگ های مختلف در منطقه خاور میانه و پیاده کردن نقشه موسوم به طرح برنارد لوییس برای تجزیه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بوده والبته که هست.
در این راستا وی در کسوت مشاور امنیت ملی آمریکا مشورت های غلط زیادی را در اختیار رییس جمهوری این کشور قرار داده بود و طبق اظهار نظر برخی افراد نزدیک به ترامپ در ماجرای مذاکرات طالبان با آمریکا بسیاری از گزارش هایی که توسط مذاکره کنندگان آمریکایی برای رییس جمهوری آمریکا ارسال می شد را یا سانسور می کرد و یا به بهانه اینکه ترامپ چیزی از سیاست متوجه نمی شود اصلا در اختیار او قرار نمی داد و خود را بالاتر از ترامپ می دانست.
در حالی که آمریکایی ها در حال مذاکره با طالبان بودند بولتون نظامیان را تشویق می کرد تا به حملات خود بر علیه طالبان و مردم افغانستان ادامه دهند و خونریزی در این کشور متوقف نشود تا هیچ وقت صلح در افغانستان برقرار نگردد.
و خوب در نهایت هم به هدف خود رسید و رییس جمهوری آمریکا را در کار انجام شده قرار داد و مذاکرات را به هم زد.
در موارد زیادی هم وی به جای اینکه سیاست ها و نظرات رییس خود را اجرا کند بر خلاف آنها عمل می کرد و تلاش می کرد یا ترامپ را در کار انجام شده قرار دهد و یا انکه وی را مجبور به تغییر موضع نماید.
به عنوان مثال زمانی که ترامپ اعلام کرد تصمیم گرفته نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند بولتون به وضوح به مخالفت با او پرداخت و او را وادار کرد نظر اش را تغییر دهد.
سایت روسی اسپوتنیک با انتشار این گزارش خاطرنشان کرده، در زمینه اختلافات میان ایالات متحده و ایران بسیاری باور دارند که بولتون به همراه بقیه تیم بی (بنیامین نتانیاهو – محمد بن سلمان و محمد بن زاید) تلاش داشتند آمریکا را وارد جنگی کنند که معلوم نبود چند سرباز آمریکایی در آن کشته می شدند و تا کی ادامه می یافت.
علیرغم اینکه ترامپ شدیدا با راه انداختن چنین جنگ حد اقل در دوره اول ریاست جمهوری خود مخالف بود اما بولتون از ترس اینکه در دوره دوم همراه ترامپ نباشد تلاش کرد در دوره اول جنگ را راه بیاندازد، حتی اگر این جنگ منجر به سرنگونی ترامپ در انتخابات شود.
با توجه به شناختی که جان بولتون از رییس خود داشت بخوبی می دانست که احتمال ادامه همکاری آنها برای طولانی مدت بسیار ضعیف است، که البته در این مورد نظر اش درست بوده، اما وی اطمینان داشت که چون یک سری لابی قدرتمند پشت سر او قرار دارند حتی اگر ترامپ سرنگون شود باز هم شانس برگشت به قدرت را خواهد داشت.
البته ترامپ همه را عادت داده که اگر فرد بدی برود بدتر اش را به کرسی می نشاند و نباید تصور کرد که جانشین بولتون از وی بهتر باشد اما می توان اذعان داشت که این ماجرا نشان داد دشمنان ایران می آیند و می روند اما ایران استوار باقی می ماند.