العالم - در گوشی
اکثر مورخانی که تاریخ معاصر عراق به خصوص دوره انتقال قدرت از نظام سلطنتی به جمهوری را نوشته اند زمانی را به تأمل در جمله معروف قاسم "عفا الله عما سلف" (خدا از آنچه که اتفاق افتاده بگذرد) اختصاص داده اند. آنها معتقدند که این عبارت و خط مشی، اشتباه بزرگی است که قاسم در حق عراق و خود مرتکب شد؛ همین عبارت باعث سقوط او و گرفتار شدن عراق در گرداب ظلمی شد که هنوز هم در آن دست و پا می زند. گروهی که قاسم آنها را بخشید، در واقع تعدادی گرگ آدم نما و از خطرناکترین گروه های جنایتکار در کل تاریخ عراق بودند. این گروه، هسته اصلی حزب بعث شد.
حادثه ای که تاریخ نویسان قدیمی و معاصر عراق درباره آن هشدار داده بودند، اتفاق افتاد. صدام که با گروهش قاسم را مجروح کرده و راننده او را به قتل رسانده بودند و قاسم همه آنها را بخشیده بود، در سال 1982 به بهانه سوء قصدی – که ذره ای در آن آسیب ندیده بود – در جنایتی هولناک منطقه الدجیل را به خاک و خون کشید؛ او در یک روز نیمی از جوانان الدجیل را به خاک و خون کشیده و باغ ها و خانه هایش را با خاک یکسان کرد.
همان اشتباه مرگبار عبد الکریم قاسم که به قیمت جانش تمام شد، در دوره نظام جدید این کشور دوباره تکرار شد؛ پس از سقوط دیکتاتور عراق در سال 2003، حکومت جدید عراق به محاکمه سرکرده های اصلی حزب بعث، یعنی صدام و برادران و اطرافیانش بسنده کرد و صدها تن از وحشی ترین اعضای این حزب را بی هیچ محاکمه ای در قبال جنایاتشان - که چیزی کم از جنایت آلمان نازی و فاشیست ها در ایتالیا و رژیم صهیونیستی در فلسطین نداشت - رها کرد. حتی برای بیش از نیم میلیون از عناصر بر جای مانده از صدام اعم از مأموران سازمان جاسوسی، گارد ملی، یگان ویژه و محافظان صدام، حقوق بازنشستگی در نظر گرفت!!
در اینجا صحبت از میلیون ها عراقی که به اجبار عضو حزب بعث شده بودند، نیست زیرا آنها هم به نوعی قربانی این حزب شده بودند، بلکه صحبت از سرکرده های اصلی این حزب است؛ کسانی که توانستند تحت فشار اشغالگران آمریکایی و ساده انگاری رهبران ملی عراق – و تکرار اشتباه عبد الکریم قاسم - دوباره به بدنه نظام حاکم بر عراق برگردند. یکی از این افرادی که در سال های اخیر به وفور شاهد ظهور و خودنمایی اش هستیم و پیوسته نمک به زخم عراقی ها می زند، "رغد" دختر صدام دیکتاتور است. او اکنون مسئول تأمین بودجه فعالیت ها و تحرکات رژیم بعث در داخل و خارج عراق و نیز تأمین پول برای گروه های تروریستی داعشی و بعثی در این کشور است. او درباره حوادثی که پس از سقوط صدام در عراق رخ دادند از جمله حمله گروه تروریستی داعشی و صدامی به عراق، فاجعه اسپایکر، هلاکت عزت الدوری و سلطان هاشم و دیگر اطرافیان پدرش بیانیه صادر کرده است. او با سرقت بیش از 40 میلیارد دلار از دارایی های عراق و قاچاق آن به اردن، خود را شبیه ملکه بی تاج و تختی کرده و خود در احاطه صدها تن از خطرناکترین رهبران حزب بعث قرار داده است. او دستورات خود را برای برخی عناصر بعث در داخل عراق – که در بدنه نظام رخنه کرده اند – صادر می کند.
ساده انگاری نظام فعلی عراق به جایی رسیده است که او به راحتی با سران و امرای عرب نامه نگاری و با آنها دیدار می کند و حتی با انتشار توییت های تحریک آمیز سعی می کند، ملت عراق را بشوراند. او با عنوان "دوره طلایی" از زمان حکومت پدرش یاد می کند و مدعی است که در آن زمان مردم آزادی داشتند. حتی شبکه سعودی العربیه اعلام کرده است که به زودی سلسله دیدارها و گفتگوهایی با "رغد صدام" درباره اوضاع عراق پخش می کند.
تلاش های آمریکا و عرب های مرتجع از جمله عربستان برای تبلیغ و تحمیل این چهره های کریه و زشت بر مردم عراق در واقع بخشی از تلاش آنها برای برگرداندن زمان به عقب است اما این اتفاق تا وقتی که خون شهید و قربانیان گورهای دسته جمعی می جوشد، نخواهد افتاد و این گروهک جنایتکار دوباره به عراق برنخواهند گشت. اگر شبکه العربیه با همه کینه و تنفرش از کل موجودیت عراق بخواهد این برنامه را پخش کند و زاده جرم و جنایت بر صفحه این شبکه نمایان شود، عراقی ها خواهند فهمید که اصل (خدا از آنچه که اتفاق افتاده بگذرد) در مورد این گروه جنایتکار و حامیان صهیونیست آنها مصداق ندارد و عراق باید اقدامات قانونی را برای بازداشت دختر دیکتاتور – به خاطر تمام جنایت هایی که از سال 2003 تا کنون در حق عراقی ها مرتکب شده است – آغاز کند. عبدالاله النائلی، رئیس کمیسیون پارلمانی "شهدا و قربانیان و زندانیان سیاسی" خواستار احضار سفرای اردن و عربستان و ارائه یادداشت اعتراض عراق به دلیل دعوت شبکه العربیه از رغد صدام شده است. این اقدام باید نخستین گام در مسیر محاکمه همه سرکرده های حزب بعث باشد؛ تا دوباره شاهد پشیمانی عراق به خاطر عفو جنایتکاران نباشیم.