العالم - تحلیل روز
جنبش فتح تا این لحظه با 5 سناریو رو به روست؛ سناریوی اول، فهرستی است با ریاست محمود عباس؛ سناریوی دوم فهرستی است به ریاست ناصر القدوه، عضو دفتر مرکزی که می کوشد فهرست خود را در قالب حزب دموکراتیک فراگیر با مشارکت نمایندگانی از اقشار مختلف مردم تشکیل دهد، سناریوی سوم مربوط به نبیل عمرو و گروهی از مستقل هاست و چهارم مربوط به محمد دحلان، رهبری جریان دموکراتیک و در نهایت سناریوی پنجم، فهرستی است به ریاست مروان البرغوثی..
در هر یک از این سناریوها، افرادی هستند که خود را از دیگری فتحی تر می دانند. کشورهای عربی و اروپایی پیوسته درباره این آشفتگی در صفوف فتح، به محمود عباس هشدار داده اند اما او تا این لحظه به تنها چیزی که فکر می کند این است که چگونه دیدگاه های خود را به مردم بقبولاند. به این ترتیب این جنبش در حساس ترین مقطع زمانی، راه تفرقه و گسستگی را در پیش گرفته البته – کسی چه می داند - شاید هم این روند، یک تاکتیک زیرکانه انتخاباتی است که فتح در حال اجرای آن است. اما به هر حال همه گروه ها خود را برای رقابت انتخاباتی آماده می کنند هر چند که با بروز برخی اختلافات ناشی از اقدامات محمود عباس، تب و تاب انتخابات در حال فروکش کردن است؛ عباس برای کاندیداتوری شروطی را مطرح کرده است که برخی گروه های فلسطینی آن را دور از اصول دموکراتیک می دانند که هیچ ربطی به توسعه سیاسی مورد نظر تشکیلات خودگردان ندارد. اخیرا تشکیلات خودگردان به طور خودسرانه و بدون اطلاع جنبش حماس یا گروه های دیگر اقدام به امضای قرارداد استخراج گاز در سواحل غزه با مصر کرده است. اقدامات دیگر این تشکیلات در خصوص تغییر برخی قوانین نشان می دهد که بیشتر به دنبال ایجاد زمینه های اختلاف بعد از برگزاری انتخابات است تا برگزاری انتخابات. برخی از نخبه ها این سئوال را مطرح کرده اند که اگر قرار است سه ماه دیگر پارلمان داشته باشیم، صدور دستور العمل و تغییر قوانین و ایجاد آشفتگی های حقوقی و قانونی چه معنایی می تواند داشته باشد و چنین نظامی چگونه می خواهد با بی طرفی و به دور از تقلب و تخلف، آرا را شمارش کند.
در شرایطی که همه نگاه ها به روند جناح بندی در داخل جنبش فتح معطوف شده است، جنبش حماس هم سناریوهای خاص خود را درباره انتخابات رونمایی کرده است؛ مهمترین سناریو این است که رهبران رده اول این جنبش، کاندید انتخابات نخواهند شد بلکه این موضوع به رهبران رده دوم آن مربوط می شود و حتی ممکن است از شخصیت های ملی و مستقل هم استفاده شود. اما بهترین و منطقی ترین تفسیر از چنین تصمیم هایی این است که حماس متوجه نقاط ضعف و اشتباهات خود در انتخابات 2006 – به رغم پیروزی قاطع - شده است و الان از تجربه های همان انتخابات استفاده می کند. این جنبش اکنون می داند که رهبران رده اول باید جایگاه خود را به عنوان رهبران مقاومت به دور از بازی های حکومت و سیاست، حفظ کنند. ماهیت و جایگاه اصلی حماس به عنوان جنبش مقاومت، ایجاب می کند که رهبران رده اول آن، خود را از صحنه سیاست و بازی های سیاسی دور نگه دارند تا بتوانند موازنه و تعادل بین مقاومت و فعالیت سیاسی را حفظ کنند..
و اما سناریوی مشترک بین فتح و حماس - که همچنان پابرجاست – سناریوی فهرست مشترکی است که پیروزی در کرانه باختری و غزه و مشارکت سیاسی را برای هر دو حزب تضمین می کند. لذا در روزهای آینده باید منتظر خبرهایی باشیم که شاید به همه گمانه زنی ها و پیش بینی ها در چهارچوب رقابت بر سر جذب آرای فلسطینی ها پایان دهد.