العالم- کشکول
این سخنان از سوی یک روزنامهنگار ترک طرفدار نظام و یا از سوی یک شخص عادی متعصب به سیاستهای کشورش مطرح نشده است بلکه اظهارات شخصیتی است که ادعای نمایندگی دیپلماسی ترکیه را دارد و بایستی جهان را درباره سیاست کشورش متقاعد سازد و حضور ارتشها و مزدوران ترکیه را در سوریه، لیبی و افغانستان توجیه کند.
ولی او در پاسخ چیزی جز این توجیه غیرموجه ندارد؛ کدام طرف به ترکیه اجازه دارد که از قدرت سخت برای فعالسازی فرآیند سیاسی در کشورهای دیگر استفاده کند؟ چگونه میتوان استفاده ترکیه از قدرت نظامی برای حل دیپلماتیک بحرانها را توجیه کرد؟
به نظر میرسد ماموریت چاووشاوغلو در دفاع از رویاهای امپراتوری اردوغان بسیار دشوار و تقریبا غیرممکن است. با کدام منطق میتوان جامعه جهانی را متقاعد کرد که پایگاههای نظامی ترکیه در شمال عراق و نیز حملات هواییِ مستمر ارتش ترکیه به روستاها و مناطق شمالی عراق به منظور برقراری صلح و کمک به نیازمندان انجام میشود؟
کدام منطق میتواند جامعه جهانی را متقاعد سازد که ترکیه با هدف برقراری صلح و ثبات در سوریه، مناطق عظیمی از خاک سوریه را اشغال و در آنجا پایگاههای نظامی احداث کند و همچنین دهها هزار مزدور خود را آموزش و تسلیح کند و آنها ربا هدف تغییر بافت جمعیتی به آن مناطق گسیل کرده است؟
چگونه میتوان مداخله نظامی علنی ترکیه در جنگ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان و نیز اقدام آن به اعزام هزاران مزدور تکفیری به مرزهای مشترک جمهوری آذربایجان و ایران را توجیه کرد؟
تناقضگوییهای فاحش چاووشاوغلو در اظهارات اخیرش به این دلیل نبوده که او سخنور خوبی نیست و درکی از دیپلماسی ندارد بلکه او آینه تمامنمای مواضع و سیاستهای آشفته و ضد و نقیض ترکیه درخصوص منطقه است.
همچنانکه ریشه این آشفتگی و تناقض اهداف این سیاست است که در راس این اهداف، رویاهای بازگشت به گذتشه است؛ بازگشتی که با روند و حرکت تاریخ در تناقض است.